لازمه زندگى سالم، آشنايى با آداب عملى و راه و رسم درست زندگى است. بهترين و مناسبترين دوران براى اين آموزش، دوران كودكى و به ويژه دوره دبستان يعنى هفت سال دوم زندگى است.
در اين دوران، كه آن را دوران «ادب آموزى» و «تعليم» خواندهاند، كودك نرمش و پذيرش بيشترى براى فراگيرى دارد و مىتوان از اين فرصت براى آموزش آداب درست زندگى براى او سود جست.
كودك بايد اين آداب و روشهاى عملى را با مشاهده آنها در محيط زندگى خود به طور طبيعى و تدريجى فرا بگيرد و با آموزشهاى مستقيم از والدين، آنها را تكميل و تصحيح نمايد. این مقاله از كتاب «راهنماى پدران و مادران» جلد دوم، تأليف محمدعلى سادات استفادهشده است.» آشنايى با راه و روش عملى زندگى سرمايهاى بس گرانقدر است كه كودكان از پدر و مادر خود به ارث مىبرند.
در اين درس به بعضى از مهمترين آداب عملى زندگى مى پردازيم.
الف. پاكيزگى و بهداشت
از آداب عملى زندگى، كه در اسلام بسيار مهم شمرده شده است، پاكيزگى و بهداشت است. والدين در درجه اول خود بايد الگوى پسنديدهاى در زمينه پاكيزگى و بهداشت باشند و فرزندان را به پاكى و تميزى تشويق كنند. علاوه اينكه آداب پاكى و طهارت اسلامى را به فرزندان خود آموزش دهند. از اين رو، شايسته است كه پدر و مادر به كودكان خود آموزش دهند تا:
1. بدون شستن دستها بر سر سفره ننشينند؛
2. پا روى سفره نگذارند؛
3. هنگام غذا خوردن سفره را آلوده به غذا يا بقاياى غذا نكنند و استخوان، هسته و ساير بقاياى غذا را روى سفره و نان نگذارند، بلكه آنها را در ظرف ديگر يا در كنار ظرف غذاى خود قراردهند؛
4. هنگام غذا خوردن لباس خود را كثيف نكنند؛
5. چيزى از بقاياى غذا، هرچند اندك، در ظرف خود باقى نگذارند؛
6. بعد از غذا خوردن، بر سر سفره و در حضور ديگران دندانهاى خود را خلال يا تميز نكنند و دست در دهان خود ننم
ايند؛
7. بعد از غذا، با دستمال كاغذى دهان و دستهاى خود را تميز نكنند كه اين كار برخلاف بهداشت است؛ به جاى آن از آب و در صورت لزوم از آب و صابون استفاده كنند؛
8. غذا را در ظرفهاى سر باز نگهدارى نكنند؛
9. تا آنجا كه ممكن است از غذاهاى مانده استفاده نكنند؛ به بعضى از غذاها از قبيل كالباس، سوسيس و امثال آن، كه غذاى مانده و از لحاظ حياتى كمارزشاند، عادت نكنند. سعى كنند به جاى غذاهايى كه در مغازهها عرضه مىشود و معمولًا به صورت اصولى و با مراعات موازين بهداشتى تهيه نمىشوند و از لحاظ اقتصادى نيز بصرفه نيستند، از غذاهاى خانگى استفاده كنند؛
10. بعد از رفتن به توالت، با ريختن آب يا كشيدن سيفون آن را تميز كنند؛ بعد از خارج شدن از توالت دستها را با آب و صابون بشويند و هرگز ادرار خود را نگه ندارند؛
11. بدون كفش به حياط خانه يا راهرو آپارتمان و محلهاى غير مفروش نروند و با همان پاى آلوده به داخل اتاق برنگردند كه موجب آلودن شدن محيط زندگى مىشود؛
12. به هيچ عنوان با كفش وارد اتاق نشوند. «در بعضى خانوادهها مرسوم است كه به پيروى از غربيها با كفش وارد اتاق مىشوند يا در مهمانيها با كفش به اتاق پذيرايى رفت و آمد مىكنند. پيداست كه اين عمل تا چه اندازه در آلوده كردن محيط زندگى مؤثر است.»
13. در كوچه و خيابان آب دهان نيندازند و آشغال نريزند.
ب. رعايت نظم در خانه
قبل از همه پدر و مادر خود بايد تابع نظم و انضباط باشند تا كودك بدون ترديد و تزلزل به اين نظم و انضباط تن دهد. اما اين مطلب نيز به معناى نفى آموزشهاى مستقيم نيست. كودك در بسيارى از موارد به راهنمايى و تعليم نياز دارد و پدر و مادر بايد با دقت و ظرافت فرزند خود را راهنمايى كنند.
براى اينكه فرزندان در محيط خانه با
رعايت نظم در امور زندگى عادت كنند، به موارد زير توجه شود:
1. هر چيزى در خانه بايد براى خود جايى مشخص داشته باشد و هر كس چيزى را برمىدارد، در جاى مخصوص خود قرار دهد؛
2. اعضاى خانواده تا آنجا كه ممكن است بايد كارهاى شخصى خويش را خود انجام دهند؛ براى مثال، رختخواب خود را جمع يا مرتب كنند؛ اگرمشغول درس و مشقاند، بعد از تمام شدن آن وسايل خود را جمع كنند و در جاى خود قرار دهد و از وسايل خود شخصاً مراقبت كنند.
3. بايد وقت خواب و استراحت مشخص باشد و در هر ساعت از روز به رختخواب نروند و خوابشان چنان طولانى نباشد كه آنها را افرادى تنبل و راحتطلب بار آورد؛
4. در استفاده از تفريحات، سرگرميها و تماشاى تلويزيون زيادهروى نكنند كه موجب بازماندن از كارهاى اصلى و تحصيلى است؛
5. هنگام وارد شدن به خانه لباس بيرون را از تن درآورند و لباس مخصوص خانه را بپوشند؛
6. هنگام غذا خوردن، حتى المقدور همه با هم بر سر سفره حاضر شوند و با هم غذا بخورند.
ج. صرفه
جويى
از ديگر آدابى كه بايد به فرزندان آموخت، صرفهجويى و پرهيز از اسراف و مصرف بىرويه است. معمولًا هيچ انسان عاقلى آتش به اموال خود نمىزند يا پول خود را دور نمىريزد؛ اما چه مبالغ هنگفتى از راه زيادهروى و بىتوجهى در مصرف، هر روز و هر ساعت دور ريخته مىشود و دود هوا مىگردد! اگر كيسههاى زباله منازل بررسى شود، درستى اين ادعا روشن خواهد شد.
براى آموزش صرفهجويى به فرزندان رعايت نكات زير ضرورت دارد:
1. هيچ چراغى نبايد بيهوده در خانه روشن باشد؛
2. از تلفن استفاده بىرويه و غير ضرورى نشود كه موجب اتلاف وقت و مال است؛
3. در شستش دست و صورت و ظروف يا استحمام بيش از حدّ متعارف آب مصرف نشود؛ براى مثال اگر كسى دستهاى خود را با آب و صابون مىشويد، يا وضو مىگيرد شير آب را يكسره باز نگذارد؛
4. در آب دادن به باغچه زيادهروى نشود، به ويژه در مواقع كمبود آب بيشتر صرفهجويى شود؛
5. از مصرف بىرويه مواد غذايى و دور ريختن نان و غذا به شدت پرهيز شود كه ناسپاسى نعمت و موجب عقوبت است؛
6. هنگام غذا خوردن هر كس به اندازه نياز غذا بردارد تا آن را به طور كامل مصرف كند؛
7. هركس از وسايل شخصى خود چنان مراقبت كند كه عمر مفيد آنها به حداكثر برسد؛ مثلًا با جوراب به حيات خانه نرود، يا از لباس بيرون در خانه استفاده نكند؛
8. كودكان در مصرف لوازم التحرير صرفهجويى كنند و اينگونه وسايل به طور بىحساب در اختيار آنها قرار نگيرد؛ مثلًا تا دفتر را به طور كامل مصرف نكردهاند دور نيندازند و براى تمرين درسها و چركنويس از كاغذهايى كه يك روى آن مصرف شده يا كاغذهاى باطله و امثال آن استفاده كنند.
د. مراعات حقوق ديگران
والدين بايد در عمل به فرزندان خود بياموزند كه حقوق ديگران را مراعات كنند. مردم هرگز به دزدى تن نمىدهند؛ چرا كه دزدى كارى زشت و ناروا شمرده مىشود؛ اما چه بسيار است بىتوجهى به حقوق ديگران و ضايع كردن حقوق آنها كه نه در ماده قانونى نامى از آن به ميان آمده است و نه به عنوان دزدى در ميان مردم مشهور است؛ ولى در واقع با دزدى تفاوتى ندارند. اين گونه دزديهاى بىاسم و رسم در ميان مردم فراواناند و چه بسيار ناراحتيها و آسيبهاى فردى و اجتماعى كه از اين راه متوجه زندگى همه ما مىشود.
براى اينكه فرزندان ما وقتى پا به عرصه اجتماع مىگذارند به حقوق ديگران احترام بگزارند و حق كسى را ضايع نكنند، لازم است در آموزش اين ادب اسلامى به آنها موارد زير رعايت گردد:
1. اگر كسى مشغول درس و مطالعه است، ديگران مراعات حال او را بكنند و مزاحم كار او نشوند؛
2. اگر كسى خواب است، ديگران با ايجاد سر و صدا، آسايش او را بر هم نزنند؛
3. اگر يكى از بچهها به وسيله يا لوازم التحرير ديگرى نياز دارد با كسب موافقت او از آن استفاده كند. به اموال عمومى تجاوز نكنند؛ مثلًا در پارك، گلها را پرپر نكنند، در مدرسه ميز و نيمكت را كثيف و خراب نكنند، بر ديوار كلاس چيزى ننويسند، هنگام استفاده از وسايل نقليه عمومى در حفظ آن بكوشند و بر در و ديوار خانه مردم چيزى ننويسند؛
4. در عبور از خيابان از محلهاى خطكشى شده استفاده كنند و هميشه در پيادهرو راه بروند؛
5. به حيوانات از قبيل سگ و گربه و غيره آزار نرسانند؛
6. در مهمانيها وسايل خانه ميزبان را دستكارى و خراب نكنند يا غذا و نوشيدنى را بر روى فرش نريزند و …؛
7. از تمسخر دوستان خود و آزار رسانيدن به آنها به شدّت پرهيز كنند؛
8. از تهيه لوازم التحرير اضافى، متنوع و گرانقيمت براى كودكان خوددارى شود؛
9. از تهيه اسباببازيهاى فراوان و لوكس و گرانقيمت پرهيز شود؛
10. از ايجاد كار اضافى براى خود و ديگران به ويژه براى كدبانوى خانه جلوگيرى شود؛ مثلًا با شلوار بيرون كه بايد اتو زده شود بر زمين ننشينند تا كمتر نياز به اتو داشته باشد، يا در تميز نگه داشتن لباس، سفره و ظروف بكوشند تا كار اضافى براى شستن آنها ايجاد نشود.
ه. ادب
ما مىتوانيم يك كار را به صورتهاى گوناگون انجام دهيم؛ اما در بين آنها، يكى از همه زيباتر است، يعنى روح حسّاس و زيباپسند انسان آن را مىپسندد؛ پس آن مطابق با ادب است. براى مثال، مىتوانيم در حضور ديگران به صورتهاى گوناگون بنشينيم، حرف بزنيم، غذا بخوريم، شوخى بكنيم و … اما از ميان همه آنها، آن را كه زيباتر است بايد برگزينيم.
كودكان بايد آموزش داده شوند كه:
1. در سخن گفتن مطلقاً الفاظ زشت و ركيك به كار نبرند؛
2. به كسى اهانت نكنند يا او را مسخره ننمايند؛
3. با دهان انباشته از غذا سخن نگويند و در غذا خوردن، حرص نورزند؛
4. احترام مهمان را حفظ كنند، مؤدّبانه بنشينند و مؤدّبانه سخن بگويند.
و. همكارى در خانواده
محيط خانواده بايد نمونهاى از همكارى صميمانه بين اعضا باشد تا فرزندان نيز همان گونه تربيت شوند. از اين رو، شايسته است كه پدر در هنگام فراغت و روزهاى تعطيل در كارهاى خانه به همسر خود كمك كند، فرزندان هر يك به فراخور حال بخشى از كارهاى خانه را به عهده داشته باشند و از دلسوزيهايى كه بعضى مادران نسبت به فرزندانشان مىكنند و آنها را از هر كارى معاف مىدارند پرهيز شود كه موجب تنبلى و راحتطلب بار آمدن بچهها مىشود.
همچنين شايسته است فرزند بزرگتر در مراقبت از فرزند كوچكتر و رسيدگى به درس و مشق او نقشى برعهده بگيرد؛ اما چنان نباشد كه فرزند كوچكتر، فرزند بزرگتر را خادم خود محسوب كند.
www.fatehnet.ir