الهام رشیدی
و صدای مهران مدیری روی چهره مبهوت زن این جمله را می‌گوید: این جا بود که بزرگترین دروغ تاریخ بشریت گفته شد!
فارغ از این‌که مجموعه شوخی کردم چه جایگاهی در میان آثار مدیری دارد و چقدر قوی یا ضعیف است جمله « بزرگترین دروغ تاریخ بشریت» از این جهت مهم است که انسان‌ها در طول این همه سال خیلی پیشرفت کرده‌اند؛ دانش آموخته‌اند ، به حکمت دست یافته‌اند، فلسفه را فرا گرفته‌اند و از همه مهمتر این‌که پیامبران زیادی از طرف خداوند آمده‌اند تا راه درست را از راه کج به آدم‌ها بیاموزند اما هنوز هم این واقعیت تلخ وجود دارد که مردان زنان را فریب می‌دهند و هنوز هم به آنها دروغ می‌گویند تا به استخوانی دست پیدا کنند؛ ا
ین استخوان می‌تواند جنبه روحی ، روانی و یا مالی داشته باشد و یا جسمی و بدنی باشد.
زنها موجودات احساساتی هستند.آنها از مرد چیزی نمی‌خواهند جز قلب آنها و همین کلمه «دوستت دارم» ! در اصل نقطه ضعف زنها است، آنها در رودرویی با مردان بیشتر از آنکه از جنبه عقلی و منطقی با موضوع نگاه کنند از زاویه عاطفی به مرد نزدیک می‌شوند، اما مردان طبق فیزیولوژی جسمی و ذهن حساب‌گری که دارند برای ارتباط برقرار کردن با یک زن به اصطلاح دو، دو تا چهار تا می‌کنند، حتی زمانی که تصمیم به ازدواج با زنی را می‌گیرند( استثناها را که به کم هم هستند در این مقوله نمی‌گنجانیم) .
این حساب‌گری روز به روز هم بیشتر می‌شود و شکل عجیب و غریب‌تری به خود می‌گیرد. واقعیت این است که در جامعه مدرن امروزی حساب‌گری مردان در ارتباط برقرار کردن با زنان دارد به دوران انسان غارنشین شبیه می‌شود.
در این مورد آقایان بیشتر زیر ذره‌بین هستند و رفتار آنها مورد توجه قرار می‌گیرد چون مرد است که زن را برای ازدواج انتخاب می‌کند. هنوز مردان به خواستگاری زنان می‌روند و اگر یک مرد با زنی ارتباط داشته باشد و به او قول‌های خیلی مهمی هم برای تشکیل زندگی مشترک داده باشد اما وقتی تصمیم بگیرد که با زن مورد نظر ازدواج نکند، هیچ نیرویی نمی‌تواند او را وادار کند که با زن پیمان زن و شوهری ببندد اگر هم چنین شود این ازدواج زیاد طول نخواهد کشید.
***
سیمین زن جوانی است که در اداره‌ای در یکی از خیابان‌های بالای شهر کار می‌کند.
او هر روز با ماشین پژو 207 خود به محل کار می‌آید و اتومبیل‌اش در یکی از کوچه‌های نزدیک به محل کارش پارک می‌کند.او لباس‌های برازنده‌ای می‌پوشد و یک مرد در نگاه اول متوجه می‌شود که او باید وضع مالی خوبی داشته باشد.
همین مرد بعد از بررسی‌های اجمالی متوجه می‌شود که سیمین در اداره یا سازمان و شرکت معتبری کار می‌کند و حقوق مناسبی هم می‌گیرد. مرد تصمیم می‌گیرد با سیمین ارتباط برقرار کند.چند باری زیر تیغه شیشه‌پاک کن ماشین او پیغام می‌گذارد و برایش شماره تلفن‌اش را می‌نویسد.
یک روز هم سر راه سیمین ظاهر می‌شود و با او سر صحبت را باز می‌کند.آقای جوان و در ظاهر برازنده تصمیم دارد ازدواج کند، مدت‌هاست او را زیر نظر دارد و به این نتیجه رسیده که سیمین خانم مناسبی برای زندگی مشترک است.
بعد از مدتی مرد متوجه می‌شود که سیمین چقدر حقوق می‌گیرد، آپارتمانی کوچک به نام خودش دارد و آنقدر توانایی شخصیتی و مالی دارد که بتواند بخشی از هزینه‌های سنگین زندگی را تامین کند.
مرد که 5 سالی هم از سیمین بزرگتر است سخت مشتاق ازدواج با سیمین است.اما سیمین هم که آدم پخته و با تجربه‌ای است تا کنون متوجه شده که مرد مورد نظر آدمی است که در یکی از شرکت‌های اطراف کار بی اهمیتی دارد و به صورت روز مزد کار می‌کند اما آنقدر قوه تخیل قوی دارد که بداند برای فریب سیمین و به چنگ آوردن استخوان او از چه روش‌هایی استفاده کند!
سیمین فریب نمی‌خورد اما زنان جوانان زیادی هستند که فریب می‌خوردند و دروغ‌های هزار رنگ مرد را باور می‌کنند و پای سفره عقد می‌نشینند و بعد از این که کار از کار گذشت متوجه می‌شوند که مرد فریبشان داده است و هیچ ندارد و برای چاپلوسی حرف‌های قشنگ و عاشقانه زیادی را از حفظ کرده است.
اگر حوصله داشته باشید و روزی به یکی از دادگاه‌های خانواده سری بزنید متوجه می‌شوید که دروغ، فریب و پنهان‌کاری دلیل بیشتر طلاق‌هاست.مردانی که یا به سودای به دست آوردن ثروت پدر،دختری جوان با او رابطه برقرار می‌کنند و با هزار کلک و فریب با او ازدواج
می‌کنند اما بعد از مدتی مشخص می‌شود که مرد نه تنها هیچ ندارد بلکه حوصله کار هم ندارد و گرنه پدر دختر برای حفظ زندگی فرزندش هم که شده راضی بود در کارخانه یا شرکت خود کاری به داماد زالو صفت بدهد.
هستند مردانی که به دلیل مهریه بالای همسرانشان اکنون یا در زندان هستند و یا با مشکلات زیادی رو به رو شده‌اند( هر چند طبق قانون اکنون دیگر دفترخانه‌ها مهریه بالا را ثبت نمی‌کنند).خانواده‌ها معمولا برای حفظ زندگی دخترشان مهریه بالایی را به داماد پیشنهاد می‌دهند اما واقعیت این است اگر مردی، مرد زندگی نباشد، مصیبت‌های پرداخت مهریه و حتی زندان را قبول می‌کند اما به زندگی مشترک ادامه نمی‌دهد.
شاید اکنون برخی بگویند زنهایی هم هستند که با مهریه بالا کاسبی راه انداخته‌اند و امورات خود را از همین راه می‌گذرانند اما باز هم ما به استثناها کاری نداریم.مگر در میان این همه ازدواجی که صورت می‌گیرد چند مرد به خاطر پرداخت مهریه با مشکل روبه رو می‌شوند؟ چند نفر از آنها مهریه را پرداخت می‌کنند؟ مهریه‌ای که به شکل اقساطی به زن پرداخت شود آیا ارزش از هم پاشیدن یک زندگی را دارد؟
در جامعه امروزی زنان بیشتر از مردان توانسته‌اند بازار کار را به خود اختصاص دهند.حتی بیشتر از پسرها به دانشگاه‌ها راه پیدا می‌کنند.
بدون هیچ طرفداری و بدون هیچ جانب‌داری از زنان با کمی نگاه به اطرافمان متوجه می‌شویم که برای مردان امروزی مهم است که همسر وضع مالی خوبی داشته باشد و بتواند از آنها حمایت مالی کند.اگر به ازدواج‌ها و روابط رایج جامعه بدون تعصب نگاه کنیم متوجه می‌شویم که در بسیاری از موارد سن مردان در این روابط شرعی و یا حتی غیر شرعی از زنان کمتر است!
این مسئله جای نگرانی دارد که البته مسئولان باید برای آن نگران باشند و فکری به حالش کنند! برای ما همین بس که مردان برای تصاحب استخوان زنان و رفع گرسنگی بزرگترین دروغ تاریخ بشریت را گفته‌اند و می‌گویند.
www.parsine.com
