محمد خامه گر
چکیده: این نوشتار به بررسی مبانی و پیشینه تاریخی نظریه هدفمندی سوره های قرآن پرداخته است. بخش نخست مقاله به تبیین ویژگی های نظریه هدفمندی سوره ها اختصاص دارد به باور نویسنده تبیین دقیق این ویژگی ها، پاسخ بسیاری از برداشت های ناروا و مخالفت های مطرح شده با این نظریه را خواهد داد.
در بخش دوم مقاله، مبانی هدفمندی سوره ها شمرده شده است و در این رابطه از همسانی اصول جذابیت در کلام الهی و بشری، وحیانی بودن ساختار سوره ها و هدفدار بودن قرآن سخن به میان آمده است.
بخش پایانی مقاله به بررسی سیر تاریخی نظریه هدفمندی سوره ها می پردازد و مراحل تکامل این نظریه را در تفاسیر معتبر شیعه و سنی از قرن هفتم تا قرن حاضر بررسی می نماید.
پيش درآمد
کارکردها و پيامدهاي هدفمندي سوره ها و تأثير شگرف اين بحث بر ترجمه و تفسير قرآن و ارتباط ناگسستني آن با مباحث علوم قرآن موجب شده است تا رويکردي عمومي به اين مبحث نوين قرآني بشود.
استاد «محمد محمد مدنى» رييس دانشكده الهيات الازهر تلاش براى كشف اهداف و مقاصد سوره ها را بهترين راه براى فهم معانى آيات مى داند او معتقد است كه:
« هر سوره اى از سور قرآن كريم داراى جان و روحى است كه در كالبد آيات آن سوره جريان دارد و اين روح بر مبانى، و احكام و اسلوب آن سوره داراى سلطه و إشراف است. معانى و مفاهيم قرآن كريم بايد از اين منظر و روش نگريسته شود. اين روش براى مطالعه و بررسى قرآن كريم سو
دمندتر از آن است كه آيات آن يكى پس از ديگرى مورد مطالعه و بررسى قرار گيرد. اگر كسى جمله ها و آيات و يا كلمات و يا احياناً حروف آنها را نيز مورد مطالعه و بررسى قرار دهد تا از رهگذر چنين مطالعه اى سراسر آن را اجمالاً و يا تفصيلاً بررسى كند، چنين مطالعه اى پريشان و از هم گسيخته نمى تواند به او در جهت بازيافتن شكوه و عظمت و زيبائى چهره و سيماى سوره مدد رساند.»(مدني،/6- 5)
از سوي ديگر بسيارى از دانشمندان مسلمان بر اين باورند كه محتواى قرآن كريم عبارت از مطالبى است كه با سبكى پريشان و گسيخته و بيگانه از يكديگر فراهم آمده است و هر چند آيه از آيات يك سوره درباره موضوع مستقل وجداگانه اى است كه هيچ ارتباطى با موضوع آيات مجاور ندارد. زيرا هر دسته از آيات به تناسب خاصى نازل شده است و تنها بين آياتى كه در يك مرحله نازل شده اند مى توان به دنبال تناسب و ارتباط بود آنها براين باورند كه تلاش براي يافتن غرض اصلى هر سوره، تلاش ناكامى است كه از يكسان پندارى و مقايسة نا بجاى قرآن با كتب بشرى پديد آمده است و اصولاً سبك قرآن و رمز اعجاز آن در همين پراکنده گوئى و از شاخه اى به شاخه اى ديگر پريدن است.( فريد وجدي،/70)
مستشرقان و قرآن پژوهان غربى نيز بر اين نكته اصرار دارند كه بر خلاف كتابهاي معمولى كه داراى نظم معنائى و فصل بندى محتوائى هستند و هر فصل نيز سير منظم و هدف خاصى را دنبال مى كند قرآن از پراكندگى و گسيختگى ويژه اى برخوردار است و همين امر موجب سردرگمى و حيرت خواننده خواهد شد. «آرتورجان آربرى» در بخشى از مقدمه خود بر ترجمه قرآن مى نويسد:
«قرآن از هر انسجامى كه مربوط به ترتيب نزول باشد و نيز از انسجام منطقى بسى بدور است خواننده قرآن بويژه اگر ناچار باشد كه به يك ترجمه اكتفا كند، هر چند آن ترجمه از نظر زبان شناختى دقيق باشد بى شك از سبك جسته جسته و ناپيوسته بسيارى از سوره هاى قرآن حيران و هراسان خواهد شد.» (ترجمه قرآن، آرتورجان آربري)
گرايش گروه قابل توجهى از قرآن پژوهان مسلمان و غير مسلمان به نظرية «گسيختگى معنائى سوره هاى قرآن»، نظرية «پيوستگى محتوايي سوره ها» را با ترديد مواجه ساخته و پرسشهاي جدى را در اين زمينه بر انگيخته است.
براستى آيا مجموع آيات يك سوره هدف خاص و مشخصى را دنبال مى كند يا هر سوره مشتمل بر درسهاى پراكنده اى است و هيچگونه تناسبى بيان آنها وجود ندارد؟
اگر هر سوره اى داراى هدف واحدى است چگونگي ارتباط آياتي كه مضامين گوناگون دارند با اين هدف چگونه است؟! آيا جمع نمودن موضوعات پراكنده ـ به خصوص در سوره هاى طولانى ـ در زير يك سقف و ايجاد ارتباط معنائى بين آنها كشف يك واقعيت است يا تكلفى بى سود؟
به فرض كه هر سوره داراى هدف مشخص باشد اولاً يافتن اين اهداف چه سودى دارد؟ و ثانياً: چگونه مى توان با روشى علمى و بدون اعمال سليقه و پيش داورى هدف يك سوره را كشف نمود و آنگاه محورها و فصل بندى هاى آن را ارائه كرد؟!
دفاع علمى از نظرية «هدفمندى سوره هاى قرآن» اقتضاء مى كند كه ابعاد اين نظريه را روشن ساخته و شبهات پيرامون آن را يك به يك پاسخ دهيم، و سپس راهكارهاى كشف اهداف سوره ها را مورد بررسى و نقد قرار دهيم. در صورت پذيرش نظريه، درگام بعدى نمونه هائى از سامان يابى آيات را در پرتو هدف سوره ارائه مى دهيم تا توانمندى نظريه در مقام عمل هم نشان داده شود.
پيش از اين، در شماره 29 و 30 نشريه وزين پژوهشهاي قرآني به بررسي پيامدهاي و کارکردهاي اين نظريه، دلايل موافقان و مخالفان، روشها و راهبردهاي کشف غرض سوره و گزارشي از سبک هاي نمايشي ساختار سوره ها پرداختيم. در اين شماره به بررسي سه مسئله مهم و مبنايي ديگر در اين بحث مي پردازيم و به سوالات زير پاسخ مي گوييم:
1. مختصات و ويژگى هاى نظريه «هدفمندى سوره هاى قرآن» چيست؟ و پذيرش اين نظريه چه لوازمى را در بر دارد؟
2. مباني نظريه هدفمندي سوره ها چيست و اين نظريه برچه اصولي استوار است؟
3. سير تطور تاريخي نظريه هدفمندي سوره ها چگونه است و از زمان شکل گيري تا ساماندهي کنوني چه تحولاتي در آن رخ داده است؟
1. ويژگى هاى نظرية هدفمندى سوره ها
نگرشى جامع گرايانه به سوره هاى قرآن و تلاش در جهت سامان دادن آيات پيرامون يك هدف واحد در سال هاى اخير مورد توجه خاص قرآن پژوهان و علاقمندان به معارف اسلامى قرار گرفته است. به همين موازات مخالفان اين نظريه نيز بر حجم انتقادات خود افزوده اند و تلاش كرده اند تا تكلف آميز بودن و بى فائده بودن اين نحوه نگرش بر سوره ها را اثبات كنند. اما از آنجا كه حدود ويژگى هاى اين نظريه از ابتدا به درستى تبيين نشده است در بسيارى از موارد اين مخالفت ها به نزاعى لفظى و بى ثمر تبديل گشته و از نتائج علمى محروم مى ماند. مثلاً برخى از مخالفان نظريه هدفمندى سوره ها ـ كه گاهى از آن به وحدت موضوعى سوره ها ياد مى شود ـ از آن رو با نظريه به مخالفت مى پردازند كه تصور مى كنند لازمه پذيرش اين نظريه آن است كه بپذيريم كه هر موضوع تنها در يك سورة قرآن مطرح شده است و ساير سوره ها از آن خالى است. مثلاً يك سوره درباره معاد و ديگرى درباره توحيد و سومى درباره داستان حضرت موسى و غيره است. در حالى كه هر كس كه اندك آشنائى با قرآن و اسلوب ادبى و بيانى آن داشته باشد مى داند كه هر سوره به موضوعات متعددى پرداخته است و گاه يك موضوع در چند سوره مطرح شده است چنانچه داستان حضرت آدم(ع) در هفت جاى قرآن ذكر شده است.
از اين رو، چه بسا در يك سوره مطالب مختلفي پيرامون توحيد، نبوت، معاد و ساير مباحث اعتقادي و يا وقايع تاريخي و داستانهاي انبياء ذكر شده باشد و يا شبهات مشركان و مخالفان اسلام مطرح شود، اما در نهايت همة مطالب به ظاهر پراكنده در مدار يك محور واحد قرار دارند و به عبارت ديگر هر سوره داراي حد جامعي است كه مطالب مختلف مطرح شده در سوره را پوشش مي دهد. در حالى كه طرفداران هدفمندى سوره ها هيچگاه چنين مفهومى را از نظريه قصد نكرده اند و هرگز درصدد اثبات امرى كه آشكارا برخلاف اسلوب قرآن است نمى باشند.
قرآن پژوهان و مفسرانى كه به هدفمندي سوره هاي قرآن گرايش دارند، و بر اين باورند هر سوره داراى جان و روحى است كه در كالبد آيات آن جريان دار
د و اين روح بر مبانى، احكام، توجيهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد. ( مدني،/5)
اصطلاح رايجى كه اخيراً قرآن پژوهان معاصر براى اين «حد جامع» بكار مى برند عبارت «وحدت موضوعى سوره ها» است. (شحاته،/27)در اين عبارت منظور از وحدت موضوعى همان وحدت غرض يا هدف است. تعابير ديگر همچون «وحدت سياق»، «هدفمندى سوره ها» و يا «ساختار هندسى سوره ها» و غيره نيز همگى بر همين نكته مشترك دلالت مى كنند. كه محور اصلي سوره واحد است نه موضوعات مطرح شده در سوره.
طرفداران اين نظريه ـ با هر تعبيرى كه از آن ياد كرده باشند ـ معتقدند كه نگرش جامع گرايانه به سوره هاى قرآن و گرايش به وحدت هدف در آنها از ويژگى ها و چارچوب خاصى برخوردار است كه هر گونه پذيرش يا انكار نظريه بايد با توجه به اين ويژگى ها صورت پذيرد.
الف. نظريه هدفمندى سوره ها از «بحث تناسب آيات» فراتر است
برخى از پژوهشگران معاصر تصور كرده اند كه نظريه «هدفمندى سوره ها» چيزى در حد مباحث مطرح شده ذيل عنوان «معرفه مناسبات الآيات» در كتب علوم قرآنى است از اين رو در موافقت با اين نظريه به سخنان انديشمندانى همچون ابن عربى، شيخ ولى الدين ملوى و كسان ديگرى كه سيوطى در نوع شصت و دوم. كتاب «الاتقان» نظرات و ديدگاههاى آن ها را نقل كرده است استناد كرده اند و يا در بيان پيشينه بحث وحدت موضوعى سوره ها از شيخ ابوبكر نيشابورى (متوف
ى 324 هـ.ق) و عبدالقادر جرجانى (متوفى 471 هـ.ق) كه مباحث آغازين علم تناسب را مطرح كرده اند، ياد مى كنند. در حالى كه تناسب آيات با هدفمندى سوره دو بحث كاملاً جداگانه است.
مبحث تناسب آيات درباره «پيوستگى و ناپيوستگى دو آيه يا چند آيه در كنار چند آيه ديگر» سخن مى گويد و تلاش مى كند تا عدم ارتباط معنائى آيات هم جوار را در سايه اسبابى همچون تنظير، تمثيل، تضاد، استطرداد، حسن تخلص، اقتضاب و حسن مطلع توجيه كنند.( سيوطي،3/389-369) اما نگرش جامع گرايانه به سوره ها درباره پيوستگى و مناسبات ميان همه آيات يك سوره از آغاز تا پايان است و نه فقط پيوستگى آيات هم جوار. از اين رو اين نظريه درجه تكاملى بحث مناسب به شمار مى رود.
در نظريه هدفمندى آيات نه تنها به ارتباط آيات همجوار توجه مى شود بلكه به چگونگي ارتباط آنها با غرض و محور اصلى سوره نيز كاملاً توجه مى گردد و مفسر پيش از پرداختن به تفسير آيات در آغاز نظام كلى و نماى عمومى ساختمان را ترسيم مى كند و روابط آيات را با يكديگر در پرتو غرض اصلى سوره كشف مى نمايد. در اين صورت ممكن است دو آيه يا دو گروه از آيات همجوار بظاهر هيچ ارتباطى با يكديگر نداشته باشند و هيچ يك از اسباب معنوى تناسب آيات نتواند گسيختگى ظاهرى آنان را توجيه كند اما نگرش جامع گرايانه به سوره به لحاظ ارتباطى كه با هدف و غرض اصلى سوره دارند ارتباط آنها را محكم و وثيق بداند.
در مبحث تناسب آيات، مفسر يا اصلاً توجهى به هدف و غرض اصلى سوره ندارد و يا حداكثر همچون «البقاعى» آن را مقدمه و ابزارى براى كشف ارتباط آيات همجوار مى داند. او معتقد است كه:
«قاعده كلى كه در شناخت مناسبات آيات در تمام قرآن مفيد است آن است كه در غرضى كه هر سوره در جهت آن سياق يافته دقت كنى و در مقدماتى كه آن غرض به آنها نيازمند است نظرنمائى و قرب و بعد مراتب آن مقدمات را نسبت به مطلوب و غرض اصلى بررسى كنى… اگر اين را تعقل نمائى نظم بين هر آيه به آيه ديگر و هر سوره با سوره ديگر به طور مفصل روشن مى شود«( البقاعي،/18)
البته ناگفته نماند كه علاوه بر ارتباط تاريخى مبحث تناسب آيات با نگرش جامع گرايانه به سوره ها، در فرآيند كشف غرض سوره نيز مفسر به ناچار بايد به سياق آيات و تناسب آنها با يكديگر توجه كند و از اين رو ارتباط دو مبحث مذكور با هم بسيار است اما اين امر نبايد پژوهشگران به وادى يكسان پ
ندارى و آميختن دو بحث با يكديگر بكشاند.
ب. هدف سوره كشف كردنى است نه وضع كردنى
يكى از نكات بنيادين در درك هدفمندى سوره اين است كه هدف اصلى سوره هاى قرآن «كشف كردنى» است نه «وضع كردنى» و هدف اصلى سوره تنها با توجه به همه شواهد و قرائن موجود در محتواى سوره و بررسى امورى همچون شأن نزول سوره، فضاى نزول سوره، آيات آغازين و پايانى، واژه هاى كليدى و غيره قابل شناسائى است.
لازمة آنكه غرض سوره كشف كردني باشد اين است كه بپذيريم هر سوره از ابتداى نزول داراى غرض مشخصى بوده است و آيات و نكات مطرح شده در سوره براساس آن هدف اصلى ترتيب يافته اند و وظيفه مفسر كشف و راه يابى به اين نكته محورى است و بنابراين هيچ كس با حدس و گمان و براساس پيش فرض هاى قبلى نمى تواند براى سوره هاى قرآن هدف و غرض دلخواه را وضع كند و آيات را به هر طريق ممكن بدان مرتبط نمايد.
با تكيه بر اين مبنا است كه معتقديم اين نظريه با دور شدن از ذوق زدگي و سليقه گرائي قابليت تبديل شدن به يك تئورى علمى را دارد زيرا به دنبال كشف يك واقعيت است نه خلق يك پديده. بنابراين در صورتى كه گام هاى خود را عالمانه و استوار بر دارد مى تواند به مكانيزم هاى كشف اين واقعيت نائل شود. البته شكى نيست كه اين علم نيز همچون ساير علوم بشرى وادى آزمون و خطا است و چه بسا كه مفسران ـ با همه تلاشى كه مبذول مى دارند ـ همانند هر
محقق ديگرى راه را به خطا بپيمايند و به سر منزل مقصود نرسند.
توجه به اين اصل مهم ضرورت يافتن راهكارهائى علمى براى كشف غرض سوره را يادآور مى شود و فرآيند يافتن اهداف سوره را به امرى سخت و پر مخاطره تبديل مى كند.
ج. وحدت هدف منافاتى با تعدد موضوعات سوره ندارد
يكى از ويژگى هاى آشكار اسلوب بيانى قرآن تنوع و گستردگى موضوعات و مطالب مطرح شده در هر سوره است اين تنوع كه جذابيت ويژه اى به كلام الهى بخشيده است از يك سو موجب حفظ شادابى تلاوت كننده اين كتاب آسمانى است و از سوى ديگر تأثيرات عميق و ژرفى را در فكر و روح خواننده خود ايجاد مى كند و با پراكندن گوهرهاى وعظ و نصيحت در لابه لاى كلام و يادآورى داستانهاى سازنده و اشاره به معارفى از توحيد، معاد و… اندك اندك روح و جان آدمى را براى پذيرش حقايق خود آماده مى سازد.
اين اسلوب قرآنى به خصوص در سوره هاى طولانى همچون سوره بقره بيشتر خودنمايى مى كند. ابتداى اين سوره از مؤمنان سخن رانده است. كسانى كه از خدا مى ترسند و ايمان به غيب داشته، نماز را به پاى مى دارند، از روزى خود انفاق مى كنند و به آنچه پيامبران آورده اند ايمان مى آورند سپس از كسانى مى گويد كه كفر ورزيده اند و در ادامه به معرفى منافقان مى پردازد، كسانى كه با زبان اظهار ايمان مى كنند اما قلب هايشان از ايمان تهى است، بعد از آن داستان آفرينش انسان و خلق
ت حضرت آدم(ع) دنبال مى شود، از داستان ابليس و كفر او سخن مى گويد و غرور و تكبر او را به تصوير مى كشد. آن گاه به قسمتى از داستان ابراهيم(ع) و تجديد بناى كعبه به دست او مى پردازد. و موضوعات فراوان و نامتلائم پى در پى مطرح شده است. (حسين،/149-150)
طرفداران «هدفمندى سوره ها» با پذيرش اين واقعيت معتقدند كه تنوع موضوعات سوره هيچ گونه تعارضى با وحدت هدف آن سوره ندارد بلكه جان سخن در اين نظريه آن است كه موضوعات بظاهر پراكنده و نامتلائم يك سوره در يك ارتباط منطقى و هدايت گرايانه به يك هدف اصلى مرتبط مى شوند و اين هدف كه جان اصلى و روح حاكم بر آن سوره محسوب مى شود به اين موضوعات پراكنده اشراف داشته و همه را با يكديگر هماهنگ مى كند. بدينسان نگرش ساختارى به سوره هاى قرآن بدون اينكه قرآن كريم را از سبك و اسلوب ويژه اش خارج سازد گام مهمى براى فهم مقاصد قرآن و درك معارف و حقايق جديدى از آن بر مى دارد و انسجام درونى سوره را به نمايش مى گذارد.
به عبارت ديگر هر سوره داراى يك هدف اصلى است و هر دسته از آيات به لحاظ تناسب معنائى و ارتباطى كه با يكديگر دارند بخشى از اين هدف را پوشش مى دهند و فصلى از سوره را به خود اختصاص مى دهند و در نتيجه هر سوره از چند فصل مجزا تشكيل شده است اين فصول در پرتو هدف اصلى سوره ارتباطى منطقى و ساختارى با يكديگر دارند به گونه اى كه مى توان با يك نمودار درختى همه آيات را از طريق فصل ها و عناوين فرعى به يك موضوع اصلى متصل نمود.
مثلاً پس از آنكه اثبات مى كنند كه هدف اصلى سوره مباركه «الملك» «بيان ربوبيت تامه الهى و ابعاد آن» است. آيات آن را به ترتيب زير فصل بندى مى كنند.
1. مفهوم ربوبيت و دلايل آن آيات (5 ـ 1)
2. تأثير اعتقاد به ربوبيت الهى در سرنوشت انسانها (14 ـ 6 )
3. نشانه هاى ربوبيت الهى در خلقت (30 ـ 15)
بنابراين در تمام سوره ها آنچه حد جامع و رشته وصل همه آيات است، مسئله «ربوبيت الهى» است كه هدف سوره را تشكيل مى دهد. حتى اگر در اين سوره مسئله معاد نيز در آيات 29 ـ 24 مطرح شده است نيز براى نشان دادن جلوه اى از ربوبيت الهى است كه در قيامت آشكار و بى پرده بر همگان روشن مى گردد.
د. هدفمندى سوره به معناى عدم تكرار اهداف نيست
لازمه اعتقاد به نظريه هدفمندى سوره ها اين نيست كه هر موضوع فقط دريك سوره مطرح شده باشد و الزاماً 114 هدف متفاوت و كاملاً متمايز در قرآن وجود داشته باشد. بلكه ممكن است دو سوره يك موضوع و محور اصلى داشته باشند اما هر يك از زاويه اى جداگانه به تحليل و بررسى موضوع پرداخته باشند مثلاً هدف سوره مباركه «مرسلات» و سوره «نبأ» اثبات قيامت است. اما در سورة مرسلات، قيامت را با تكيه به اصل تشريع و رسالت پيامبران اثبات مى كند اما سورة «نبأ» با استدلال بر هدفمندى همه اجزاء جهان و وجود حكمت در افعال بارى تعالى به اثبات قيامت مى پردازد.
به علاوه ممكن است هدف دو سوره كاملاً يكسان باشد و حتى هر دو هدف را با يك عبارت مشابه بيان كنيم اما در هر سوره هدف مورد نظر را به گونه اى دنبال كرده باشد، مثلاً هدف سوره مباركة «قيامت» بيان علل عدم پذيرش قيامت است و به عواملى همچون شهوت طلبى، دنياخواهى، تكبر اشاره مى كند. سورة «انفطار» نيز درباره همين موضوع سخن مى گويد با اين تفاوت كه مهم ترين عوامل انكار قيامت را پشت كردن به ربوبيت الهى و غفلت از نتائج اعمال مى داند و سپس به بيان راه و درمان آن مى پردازد.
&l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>هـ. نگرش ساختارى، سوره ها را به فصول قرآن تبديل نمى كند
يكى از ويژگى هاي رايج كتابهاي بشرى فصل بندى مطالب است. نويسنده با فصل بندى كتاب، مطالب و نكات مورد نظر خود را به شيوه اى مناسب در فصلهاي مختلف توزيع كرده تلاش مى كند كه در آخرين فصل سخن را به پايان برده و نتيجه لازم را اخذ كند در روش فصل بندى، هر فصل مستقل از فصل ديگر بوده و از جهت مطالب مطرح شده و عناوين اصلي كاملاً از يكديگر متمايز هستند و تنها در هدف اصلى كه كتاب بدان منظور تأليف شده است اشتراك دارند. بنابراين اقتضاى اين روش آن است كه هر موضوع يا مطلب فقط يك بار و آنهم در فصل خاصى از كتاب مطرح مى شود و در ساير فصول تكرار نگردد. آيا لازمه اعتقاد به هدفمندى سوره هاى قرآن آن است كه هر سوره بسان يك فصل از كتاب وحى باشد و هيچ موضوعى در دو سوره تكرار نشده باشد و مطالب و جزئيات سوره ها كاملاً با يكديگر متفاوت باشد؟
شكى نيست كه منظور طرفداران نگرش ساختارى از بيان اهداف سوره ها فصل بندى قرآن نيست. زيرا هر كس كه كمترين آشنائى با قرآن كريم و اسلوب ويژه آن داشته باشد مى داند داستان حضرت موسى(ع) يا جريان حضرت آدم(ع) و دهها موضوع ديگر بارها در قرآن كريم تكرار شده است و در برخى از موارد اين موضوعات حتى با الفاظ كاملاً يكسان بيان شده اند به علاوه در قرن اخير با استفاده از «روش تفسير موضوعى» و جمع آورى آيات مرتبط با يك موضوع از سراسر قرآن و مقايسه و بررسى آنها هزاران نكته ارزشمند و آموزنده از قرآن كريم فراهم آمده است و صدها كتاب در اين خصوص نگاشته شده است مثلاً هدايت در قرآن. (جوادي آملي) ولايت در قرآن، (همان) يهود در قرآن، (ابن شريف) جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن (مصباح يزدي) و…
اين شواهد
روشن نشان مى دهد كسانى كه با اين بهانه به مخالفت با نظريه هدفمندى سوره هاى قرآن برخاسته اند سخت در اشتباه اند و اصولاً اين نظريه درصدد فصل بندى قرآن نيست بلكه تأكيد مى كند كه يك موضوع در سوره هاى مختلف قرآن مطرح شده است چگونگي ارائه آن در هر سوره اى نيز به طور كامل با هدف و محور اصلى سوره تناسب دارد و به عبارت ديگر با توجه به اهداف سوره ها مى توان يكى از اسرار «تكرار» را در قرآن كشف نمود.
با توجه به اين نكته است كه انديشمندانى كه بعنوان نظريه پردازان اصلى هدفمندى سوره ها در مجامع علمى شناخته شده اند با صراحت اعلام مى دارند كه:
«با اينكه هر يك از سوره هاى قرآن كريم داراى نشانه و رنگ خاص و مشخصه ويژه اى، است و از جان و روحى برخوردار است كه در تمام زواياى آيات آنها جريان دارد اما نمى توان سوره ها را بسان فصول و ابوابى تلقى كرد كه كتابهاى معمولى در تأليف و تربيت متداول بدان تقسيم شده و بر حسب آنها تنظيم مى گردد اگر كسى بخواهد سوره هاى قرآن كريم را به عنوان ابواب و فصول اين كتاب آسمانى در نظر بگيرد و با چنين ديدگاهى به تفسير آن دست يازد بايد گفت: چنين كسى با ديدى تكلف آميز و نه در خور قرآن كريم بدان نگريسته است و سخت به بيراهه افتاده و مى كوشد اين كتاب آسمانى را از سبك و اسلوب ويژه آن خارج سازد» (مدني،/5)
ناگفته نماند كه گرچه سوره هاى قرآن از اين جهت با فصل بندى رايج كتابهاي تفاوت دارند اما از يك جنبه نيز از ويژگى مشتركى با آنان برخودار هستند. كه در عنوان بعدى توضيح داده خواهد شد.
و. اهداف سوره ها جزئى است نه كلى
از بعضى از مفسرانى كه به نظريه هدفمندى سوره ها اعتقاد داشته و درصدد تفسير قرآن با اين نگرش بر آمده اند در عبارت پردازى اهداف سوره از عباراتى كلى و عمومى استفاده كرده اند. مثلاً گفته اند هدف سورة شريفه «الملك» «بيان راه سعادت و نيكبختى است» (خالدي،/595)و يا غرض همين سوره را بيان تعاليم اسلامى و غفلت زدائى از مردم اعلام كرده اند (مودودي،6/8) اما بايد توجه داشت وقتى كه مى گوئيم «هر سوره هدفى دارد» منظورمان از هدف عبارات وسيع و گسترده اى كه قابليت اطلاق بر همه سوره هاى قرآن را دارند نيست؛ بلكه هدف خاص همان سوره مدنظر است. اهدافى كه با كمك قيودِ محدودكننده از اهداف ساير سوره ها متمايز شده باشند و امكان ارزيابى صحت و سقم آن ها با كمك شاخص ها و ابزارهاى كشف اهداف سوره ها ميسر باشد.
براي نمونه، اگر هدف سوره «قيامت» را توجه دادن انسان ها به روز قيامت عنوان كنيم از عبارت كلى استفاده كرده ايم كه قابل انطباق بر اهداف اكثر سوره هاى آخر قرآن مى باشد و اين هدف كلى نه خاص يک سوره است و نه قابل ارزيابى. اما وقتى با دقت و تلاش به اين نتيجه مى رسيم كه هدف اين سوره«بررسى علل انكار قيامت» است هدف اين سوره را از سورة «حاقّه» كه درصدد «اثبات حقانيت قيامت» است جدا كرده ايم و خود را ملزم نموده ايم كه دلائل گزينش اين عنوان را به طور مستدل بيان كنيم.
به نظر مى رسد كه تمسك به مفاهيم كلى و موضوعات فراگير در عبارت پردازى اهداف سوره ها بيش از آنكه اقدامى در راستاى غرض سوره و ترسيم ساختار آن به شمار آيد به گريزگاهى مى ماند كه براى فرار از تلاش علمى و منطقى و نظام دار در اين جهت تدارك ديده شده است.
ويژگيهاى پنجگانه كه براى نظريه هدفمندى سوره ها بر شمرديم به ما كمك مى كند تا تصوير روشن ترى از اين نظريه و مفهوم «هدف سوره» بدست آوريم. اين معنا در پذيرش و يا انكار نظريه بايد به عنوان مبنا پذيرفته شود تا جهت گيرى مناسبى به دلايل و استدلالهاى عقلى و نقلى مخالفان و موافقان نظريه ببخشد.
طرفداران نگرش جامع گرايانه به سوره ها بر اين باورند كه با پذيرش اين ضوابط مى توان اهداف و مقاصد همه سوره هاى قرآن را كشف و ساختار درونى آن را ترسيم كرد و از اين جهت تفاوت چندانى ميان سوره هاى كوچك و ب
زرگ قرآن وجود ندارد. هم چنانكه تا كنون قريب به بيست دوره تفسير كامل قرآن بر اين اساس به رشته تحرير درآمده است و همه آنها تلاش كرده اند اهداف همه سوره ها را كشف كرده و فصل بندى موجود در هر سوره را به تناسب اهداف آن بيان كنند. تنها تفاوت سوره هاى بزرگ و كوچك در تعداد فصل ها و محورهاى فرعى آنهاست. اما در اينكه هر سوره تنها يك هدف اصلى دارد هيچ تفاوتى ميان سوره هاى قرآن وجود ندارد.
گفتنى است كه برخلاف تصور اوليه كسانى كه آشنائى چندانى با اين علم ندارند و مى پندارند كه كشف غرض سوره هاى بزرگ محال يا حداقل بسيار مشكل است، اين امر در سوره هاى بزرگتر آسان تر از سوره هاى كوچك است. زيرا در سوره هاى كوچك با عبارات اندك مطالب گسترده اى بيان شده است و امكان عنوان بندى و تفكيك فصول آن را با مشكل مواجه مى كند اما سوره هاى بزرگتر با توسعه اى كه به عبارت پردازى مى دهند امكان تنظيم عناوين فرعى را براى مفسر فراهم مى آورند تا وى با مقايسه فصل ها و بيان حد جامع بين آنان به كشف غرض اصلى سوره نائل آيد.
ادامه دارد…
نشریه پژوهشهای قرآنی شماره 51 – 52 ویژه قرآن و حجاب
http://maarefquran.com