ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن/3

فهرست مطالب


علل و اسباب


آمار و ارقام مربوط به فروپاشی خانواده كه پیش از این به مطالعه گرفته شد نرخ طلاق را در جهان اسلام و دنیای نامسلمان متفاوت نشان می دهد، فاصله 3/10٪ با 67٪ چشم گیر است، ممكن است نگاه مقایسه ای به پدیده طلاق در ایران و سوئد این توهم را در پی آورد كه نرخ طلاق در ایران (از باب مثال) هنوز به مرز آسیب اجتماعی نرسیده است!
ولی كمی دقت خلاف این توهم را می نمایاند، در جامعه ای كه طلاق حلال مورد خشم خدا شناخته شده و آهنگ انقلاب در آن هدف خود را میراندن تمام نارسایی ها معرفی می كند، رشد سه درصدی طلاق طی دو دهه شدت آشفتگی روابط زناشویی را نشان می دهد.
بنابراین فروپاشی خانواده در سطح جهان و كشورهای اسلامی خطری جدی است. رویارویی با این خطر نظرخواهی از قرآن را پیرامون علل و اسباب پیوستگی و گسستگی روابط زناشویی اجتناب ناپذیر می نماید. عواملی كه سلامت خانواده را تهدید می كند و قرآن نیز بدانها اشاره دارد به دو بخش برون خانوادگی و درون خانوادگی می تواند تقسیم شود كه هر یك تعریف خاص خود را دارد.


الف. عامل برون خانوادگی


منظور از «عامل برون خانوادگی» طرح و تدبیری است كه با اغراض واهداف معینی در فضایی غیر از فضای خانواده ها تهیه دیده می شود و بر ضد خانواده مشخص یا نظام خانوادگی در سطح یك كشور یا در سطح جهان مورد استفاده قرار می گیرد.
دسیسه هایی كه موارد جزئی را هدف می گیرد معمولاً با حربه نسبت فحشا به زنان، براندازی یك خانواده را دنبال می كند، نمونه بارز این نوع ویرانگری «داستان افك» است كه در قرآن آمده:
«إنّ الّذین جاؤوا بالإفك عصبة منكم لاتحسبوه شرّا لكم بل هو خیر لكم لكل امرئ منهم ما اكتسب من الإثم و الذی تولّی كبره منهم له عذاب عظیم» نور/11
در حقیقت كسانی كه آن بهتان [داستان إفك] را مطرح كردند دسته ای از شما بودند، آن تهمت را شرّی برای خود تصور می كنند، بلكه برای شما در آن مصلحتی بوده است. برای هر یك از آنها كه به این كار دست زدند، همان گناهی است كه مرتكب شده است و آن كسی از ایشان كه قسمت عمده آن را به گردن گرفته است، گرفتار عذاب سختی خواهد بود.
جریان إفك، خانواده پیامبر(ص) را به تهدید گرفته بود و رابطه پیامبر(ص) را با یكی از همسرانش تا مرز فروپاشی پیش برد.
قرآن به قصد رویارویی با این گونه حیله ها می گوید:
«و الّذین یرمون المحصنات ثمّ لم یأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة و لاتقبلوا لهم شهادة أبداً و أولئك هم الفاسقون» نور/4
و كسانی كه نسبت زنا به زنان شوهردار می دهند سپس چهارگواه نمی آورند، هشتاد تازیانه به آنان بزنید و هیچ گاه شهادتی از آنها نپذیرید و اینان خود فاسقند.
قرآن در كنار اقدامات موردی خانمان سوز، خطر فراگیرتری را نیز پیش بینی می كند و آن عبارت است از تلاش سازمان یافته و هدفمند جهت گسترش فحشا و فساد جنسی در جامعه دینداران تا هم زمان شكل گیری و تداوم زندگی خانوادگی را در كلّ جامعه با مشكل رو به رو كند:
«إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب عظیم» نور/19
كسانی كه دوست دارند كه زشتكاری و فحشای زنا در میان اهل ایم
ان شیوع پیدا كند برای آنان در دنیا و آخرت عذابی دردناك خواهد بود.
متأسفانه این پیش بینی قرآن جامعه عمل پوشید، در غرب نهضت حمایت از برابری زن و مرد با پیشنهاد روابط و اخلاق جنسی جدیدی، به جنگ ازدواج و نظام زناشویی سنتی آمد، این نهضت كه در سطح جهان به پیروزی های بزرگی دست یافته است هم اكنون در صدد تسخیر جوامع اسلامی می باشد.
راز موفقیت جهشی نهضت زنان در غرب در این نهفته است كه نظام خانوادگی مردسالارانه و سیاهی در آن دیار حاكم بود و بر اساس آن تا حدود سال 1900 زنان از حقی برخوردار نبودند كه مردان ملزم به رعایت آن باشند،76 زنان حتی حق مالكیت هم نداشتند، تا اینكه در سال های 1882، 1900، 1907، 1919 و 1938 به ترتیب درانگلیس، آلمان، سوئیس، ایتالیا و فرانسه حق مالكیت زن تصویب و تأیید شد.77
در نظام زناشویی سنتی غرب، طلاق جز در فرض ارتكاب زنا مشروعیت نداشت، زن ناگزیر بود بار ستم مرد را تا آخر عمر بر دوش كشد.78 قانون منع طلاق در امریكا سبب تشكیل باندهایی شد كه در آنها وكلای دادگستری، پزشكان، قانون دانان و نویسندگان عضویت داشتند و تلاش می كردند برای زن و مرد متقاضی طلاق، زمینه زنا را فراهم كنند تا طلاق بستر قانونی پیدا كند.
حضور زن در صحنه فعالیت های اجتماعی و سیاسی پذیرفته نبود، در سال 1840 زنانی كه از امریكا برای شركت در نخستین كنفرانس ضد برده داری به لندن آمده بودند، به دلیل زن بودن، اجازه شركت در كنفرانس را دریافت نكردند.79
چنین سخت گیری وحشتناكی سبب راه اندازی نهضت فمینیستی توسط «مری ولستو گرافت» در نیمه دوم قرن هیجده میلادی گردید،80 در این تفكر كه در بستر رنسانس روبه رشد گذاشته بود، توسعه ازدواج آزاد، خانواده تك سرپرست، جست وجوی زندگی عاشقانه بدون ازدواج، به عنوان بدیل ازدواج سنّتی مردسالارانه پیشنهاد می شد.81
منادیان برابری زن با مرد به اندیشه سازی پرداختند تا زمینه بیرون آمدن زن و مرد را از چارچوب ازدواج سنتی كه از نگاه آنها محدودیت آفرینی می نمود فراهم آورند. برتراند راسل می گفت:
«اگر ضرورتی نیست كه مرد مجرد بكر باشد، در زمینه مساوات مرد و زن نیز این امر ادعا می شود كه باكره بودن زنِ شوی نرفته ضرورتی ندارد… اگرمرد مجاز باشد كه قبل از زناشویی روابط جنسی داشته باشد زنان نیز باید یك چنین اجازه ای داشته باشند».82
«… این دو نباید در آزاد
ی یكدیگر مداخله كنند. اگر… زن یا شوهر به صورت پاسبانی برای دیگری جلوه كند و مزاحم آزادی دیگری باشد، هیچ گاه زناشویی با موفقیت و خوشبختی قرین نخواهد بود… آنها… باید در زندگی خصوصی برای دیگری قائل به آزادی باشد».83
معنای سخن راسل این است كه بذل و بخشش در مورد زن باید خوب و ستوده باشد! چرا كام دیگران را شیرین كردن در اخلاق جنسی مذموم باشد».84
شكل رادیكال تر فمینیزم، دم از ساختگی و غیرطبیعی بودن خانواده می زد85 و از بچه زایی به عنوان وسیله استثمار زن یاد می كرد.86
فرویدیزم نیز همسان راسل، ازاخلاقی بودن آزادی جنسی سخن گفت و بازیابی گوهر و ذات انسان را در گرو اشباع غریزه جنسی دانست و باطل بودن قید دین، اخلاق، اجتماع و سنت ها را كه محدودیت جنسی ایجاد می كند؛ فریاد كشید.87
با پیدایش و گسترش سریع انقلاب صنعتی، كارخانه ها و كارگاه ها، زن، در حالی كه گرفتار وسوسه آزادی جنسی بود، ازخانه بیرون آمد تا با كاركردن، به استقلال اقتصادی برسد. انقلاب صنعتی، هم كار در اختیار زن گذاشت و هم وسایل جلوگیری از بارداری را به او پیشكش كرد تا روابط جنسی از تولید مثل تفكیك پذیر باشد، هم زمان قوه مقننه نیز دست به كار شد و در انگلستان، امریكا، فرانسه و ایتالیا به ترتیب در سال های 1967، 1973، 1975 و 1978 مشروعیت سقط جنین را به تصویب رساندند.88
بدین ترتیب آمیزش آزاد جنسی بیشتر شد، دوره معاشقه طولانی تر گردید، سن ازدواج بالا رفت، تمایل به ازدواج كاهش یافت، زمینه بهره گیری جنسی به صورت آزاد فراهم آمد.89 در انگلستان از بیست میلیون جوان هفت میلیون از ازدواج سرباز زدند. ارتباطات و تجربیات جنسی پیش از ازدواج فراوان شد90، در سوئد هفتاد درصد دختران پیش از ازدواج به طور نامشروع باردار شده بچه سقط می كنند.91 در نروژ 90٪ دختران كمتر از 18سال پیش از ازدواج باردار می شوند،92 در امریكا 20٪ كودكان به صورت نامشروع به دنیا می آیند،93 در لندن تولدهای غیرقانونی از 33838 نفر در سال 1957 به 53433 در سال بعد افزایش یافت.94
فمینیزم چپ در چین و شوروی بر ساختار سنتی خانواده فشار بیشتری آوردند تا حركت به سوی یك نظم اجتماعی نوین را سرعت بخشند.95 ماركس و و انگلیس بر این باور پای می فشردند كه الغای اقتصاد فردی، قابل تفكیك از الغای خانواده نیست و خانواده بورژوازی یقیناً از میان خواهد رفت.96
لونا شار
یسكی، كمیسر تعلیم و تربیت شوروی (سابق) در سال 1927 خانواده سنتی را واحد ایستا و بریده ازجامعه و نگهداری كودكان را توسط والدین بازی بورژوازی خواند و گفت:
كمونیست و پرولتر واقعی برای نابودی این بازی باید آماده باشد و باور داشته باشد كه سوسیالیزم روابط تازه ای را میان مرد و زن به ارمغان می آورد؛ یعنی عشق بی قید و بند، مرد و زن را به هم می پیوندد، تا زمانی كه یكدیگر را دوست دارند با هم زندگی می كنند و هنگامی كه یكدیگر را دوست نداشتند از هم جدا می شوند. این روش، انتقال جامعه باز عمومی را به وجود می آورد كه جانشین آن واحد ایستای خانواده كه خود را از جامعه جدا می ساخت خواهد شد.
«یك كمونیست واقعی… می بایست از ازدواج زوجی بپرهیزد و احتیاجات خود را از طریق به اصطلاح «آیا زنت را عوض می كنی» برطرف سازد، با جا به جا كردن مستقیم همسران، آزادی روابط متقابل شوهران، زنان، پدران و فرزندان تضمین می شود، چنان كه كسی نتواند بگوید: با چه كسی نسبت دارد… این راهِ بنا نهادن سازمان های اجتماعی است».97
نامبرده تا سال 1930 با همین باور زندگی می كرد و می گفت: باید كاشانه را به دوراندازیم و كودكان را به مراكز سازمان یافته بفرستیم تا زیر نظر متخصصین آموزش و پرورش، تربیت شوند، بدین وسیله واژه هایی مانند: والدین من و فرزندان من، به مرور از استفاده می افتد و جای خود را به لغاتی مانند پیران، بزرگسالان، كودكان و نوزادان خواهد داد.98
نگرش انحلال خانواده و آزادی جنسی یك دهه در شوروی حاكم بود و در اثر آن موج شهوت رانی، سیلی از كودكان بی سرپرست راهی خیابان ها گردیدند و تعداد این كودكان در شهرها به نُه میلیون رسید.99
ازدواج ساده، طلاق آسان، باردار شدن های بی رویه، رهایی نوزادان در كوچه و خیابان و…، جامعه شوروی را با بحران وحشتناكی روبه رو كرد و مسئولان را به چاره اندیشی و بازنگری نسبت به تلقی خود از خانواده وادار نمود.
حكومت ناچار شد در دهه 1930 قوانین را در جهت حمایت از استمرار خانواده تغییر دهد،100 در سال 1934 از والدین خواسته شد كه به تربیت فرزندان خود روی آورند، در قانون سال 1944 عنوان كودكان نامشروع مطرح گردید و برای زنای به عنف، جریمه تعیین شد.101 در سال 1935 مبارزه با به دلخواه بودن پیوستن و گسستن (زن و مرد) شروع شد و برای طلاق به این صورت جریمه تعیین گردید: «طلاق اول 50 روبل، ط
لاق دوم 150 روبل، و طلاق سوم 300 روبل».102
اقدامات شوروی در پیشگیری از یك فاجعه تأثیر داشت، ولی به استحكام خانواده در جامعه ای كه تمام مقدسات دینی و اخلاقی بر مبنای ماركسیسم سركوب شد نینجامید، هم اكنون كشورهای عضو شوروی سابق، هم میراث برِ اباحه گری های كمونیزم هستند و هم دنباله رو لیبرالیزم غرب.
باید نتیجه گرفت كه آزادی جنسی كه یكی از دستاوردهای نهضت حمایت از برابری زنان با مردان در دهكده جهانی است كنترل پذیر نمی نماید و تاكنون توانسته است در غرب ازدواج را بیهوده بنماید، صفا و وفا از خانواده ها را بزداید و پیوندهای زناشویی را متزلزل سازد.
شهید مطهری می نویسد:
«ازدواجی كه پایه اش از آزادی به محدودیت آمدن است استحكام ندارد، آن كسی كه تا حالا صدها دختر یا پسر را تجربه كرده است می شود حالا با یكی پای بند باشد؟! این علت سستی و تزلزل پایه كانون خانوادگی در دنیای اروپاست».103
غرب پس از ابتلا به ویروس آزادی جنسی حسدورزانه كوشید تا خانواده مسلمان را نیز آلوده سازد، با تلاش او نهضت حمایت از برابری زنان بامردان كه مدعی فراگیری گستره زمین است، 150 سال پیش به صورت سازمان یافته به جهان اسلام نفود كرد104 و روابط زن و مرد مسلمان را تحت تأثیر قرار داد؛ به گونه ای كه زویمیر رئیس تبلیغات تبشیری خاورمیانه، در اوایل قرن بیستم مبلغان زیر دست خود را به مأیوس نشدن توصیه كرد، با این تحلیل كه «در ضمیر مسلمانان انگیزه ای قوی برای فراگیری علوم اروپایی ها و آزادی زن پدید آمده است».105
این تأثیرگذاری با راه اندازی تشكّل های سیاسی ـ فرهنگی وابسته به كمونیزم و لیبرالیزم در كشورهای اسلامی به قصد تصاحب حكومت و نیز با فعال شدن رسانه های جمعی پیشرفته، با اهداف فرهنگی، سیاسی و استعماری به صورت روزافزون رو به افزایش و گسترش گذاشت.
شهید مطهری در تفسیر آیه «إنّ الذین یحبّون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب عظیم»(نور/19) به مصداق و هدف اشاعه فحشا در جامعه اسلامی امروز اشاره نموده می نویسد:
«غالباً در عصر ما این اغراض، اغراض استعماری است؛ می خواهند فحشا در میان مردم زیاد شود برای اینكه هیچ چیزی برای سست كردن عزیمت و مردانگی به اندازه شیوع فحشا اثر ندارد».106
مشتری یا علاقمند به بازار پر رونق فحشا نمی تواند علاقمندی و دلسوزی خود را نسبت به همسر یا شوهرش
حفظ كند، سردی روابط زناشویی، به كودك خانواده نیز درس بی وفایی یا خشونت خواهد آموخت و بدین ترتیب پاره ای از ناسازگاری ها و طلاق ها در جهان اسلام، خاستگاه برون مرزی دارد و با تأثیرپذیری از غرب و اندیشه غربی انجام می پذیرد و رو به گسترش است.


ب. عوامل درون خانوادگی


در كنار هنجارشكنی های برخاسته از وسوسه افكنی نهضت جهانی برابری زنان با مردان، نوعی دیگری از ناسازگاری نیز وجود دارد كه مستند به رفتار زن و شوهر است و نهاد استوار خانواده مسلمان را تهدید به فروپاشی می كند و هر یك از عناصر اصلی خانواده را برای دیگری تحمل ناپذیر می سازد. این نوع ناسازگاری به یكی از سه خاستگاه های زیر ارتباط می یابد:


یك. ناهمگونی شخصیتی


برآشفتگی، پرخاشگری و حرمت شكنی در محیط خانواده پدیدهٌ آنی نیست، بلكه نماد روحیه ای است كه به طور معمول طی گذشت زمانی شكل می گیرد، مبدأ شكل گیری حالت روحی یاد شده ممكن است زمان ازدواج یا مقطعی از عمر زندگی زناشویی یا زمان تولد زن، مرد یا هر دو باشد.
«گاهی اوقات نمی توان اصطكاك میان زن و مرد را… با رجوع به طرز تلقی های ماندگار شده آنها توضیح داد. دراین موارد لازم است كه به خصوصیات شخصیتی زن و شوهر توجه نمود».107
روحیه ناسازگاری كه مبدأ شكل گیری آن زمان تولد است بر شخصیت انسان استوار است كه به تدریج شكل نهایی خود را باز می یابد و در زندگی زناشویی به ثمر می نشیند، به همین دلیل اهتمام به اعتقادات و باورها یكی از اساسی ترین معیارهای انتخاب همسر شناخته شده،108 و بسیاری از محققان علل ناكامی در ازدواج را ناهمگونی فكری و اختلاف تربیتی می داند كه عشق جنسی در آغاز ازدواج، در بیشتر موارد مانع توجه به آن می شود.109
دانشمندان شناخت شخصیت همسر را از حقوق تردید ناپذیر جوانان آماده ازدواج می شناسند، ولی خود آنها را ـ به دلیل نداشتن تجربه و جوشش غریزه جنسی ـ قادر به ارزیابی شخصیت همدیگر نمی دانند و برای پایدار ماندن ازدواج ها دخالت خانواده دو طرف را پیشنهاد می كنند:
«درصد طلاق در میان كسانی كه بر مبنای خواست والدین یا گروه دیگری، ازدواج می كنند خیلی پایین تر از درصد طلاق در میان كسانی است كه به خاطر عشق ازدواج می كنند».110
در گذشته بسیاری از جوامع چنین دخالتی را قانونی می دانستند، در دوره ساسانی دخالت والدین در ازدواج دختر ضروری بود، زنی كه با رضایت پدر و مادر به خانه شوهر می رفت «پادشاه زن» نامیده می شد، زنی را كه بی رضایت پدر و مادر شوهر می كرد «خودسرای زن» یعنی زن خود سر، می خواندند.111
منتسكیو چنین دخالتی را به دلیل بی تجربگی و احساساتی بودن جوانان می ستاید و از قانونی بودن آن در فرانسه و انگ
لیس خبر می دهد و نبود چنین قانونی را در اسپانیا و ایتالیا به نكوهش می گیرد.112
قرآن ضمن تأكید بر تناسب و پیوند رفتار انسان با شخصیت روحی و اكتسابی او «كلّ یعمل علی شاكلته»(اسراء/84)؛ سازگاری شخصیت زن و مرد مسلمان خواهان ازدواج را ضروری خوانده و آن را مبنای زندگی زناشویی آمیخته با كرامت و احترام می شناسد:
«والطیبّات للطیبین و الطیبون للطیبات أولئك مبرّؤون ممّا یقولون لهم مغفرة و رزق كریم» نور/26
زنان پاكیزه و نیكو، لایق مردانی این چنینی، و مردان پاكیزه و نیكو، لایق زنان همین گونه اند، این پاكیزگان از سخنان تهمت آلودی كه بر زبان جاری می كنند پیراسته اند، برای آنها آمرزش و روزی آمیخته با كرامت خواهد بود.
علامه طباطبایی می فرماید:
«مقصود از «رزق كریم» كه به هم شأن های پاكیزه وعده داده شده است، زندگی دلپذیر در دنیا و پاداش نیكو در آخرت است».113
دلپذیری زندگی مشترك، تعبیر دیگری از استواری و پایداری خانواده است. بر اساس ضرورت احراز پاكیزگی شخصیت، قرآن به جمع مخاطبان خود (كه می تواند یك خانواده باشد یا دسته ای از مؤمنین یك فامیل) توصیه می كند كه میان شخصیت های با ایمان و شایسته پیوند زناشویی برقرار كنند و شخصیت های فاسد و زناكار را نه زن بدهند و نه به همسری مؤمنان برگزینند؛ بدان جهت كه پلیدان تنها با پلیدان می سازند، ولی وقتی در كنار مؤمنی قرار می گیرند با رفتار جهنمی خود او را به سوی جهت مخالف مؤمن كه رو به سوی خدا پیش می رود فرا می خوانند:
«ولاتنكحوا المشركات حتّی یؤمنّ و لأمة مؤمنة خیر من مشركة و لو أعجبتكم و لاتنكحوا المشركین حتّی یؤمنوا و لعبد مؤمن خیر من مشرك و لو أعجبكم أولئك یدعون إلی النار و الله یدعو الی الجنّة» بقره/221
با زنان مشرك ازدواج مكنید تا ایمان بیاورند، قطعاً كنیز با ایمان از زن مشرك بهتر است؛ هر چند [زیبایی او ] شما را به شگفت آورد، به مردان مشرك زن مدهید تا ایمان بیاورند، قطعاً برده با ایمان بهتر از مرد مشرك آزاده است؛ هر چند او شما را به شگفت آورد، آنان شما را به سوی آتش فرا می خوانند و خداوند به سوی بهشت دعوت می كند.
«وأنكحوا الأیامی منكم و الصالحین من عبادكم وإمائكم» نور/32
بین مردان بی زن و زنان بی شوهرتان و بردگان و كنیزان شایسته خود پیوند زناشویی ایجاد كنید.
«الخبیثات للخبیثین و ا
لخبیثون للخبیثات» نور/26
زنان آلوده شده به پلیدی همساز با مردان پلیدند و مردان غرق شده در پلیدی، همتایان زنان پلیدند.
«الزانی لاینكح إلاّ زانیة أو مشركة و الزانیة لاینكحها إلاّ زان أو مشرك و حرّم ذلك علی المؤمنین» نور/3
مرد زناكار جز با زن زناكار یا مشرك، و زن زناكار، جز با مرد زناكار یا مشرك، ازدواج نمی كنند، و این بر اهل ایمان حرام است.
«فانكحوهنّ بإذن أهلهنّ و آتوهنّ أجورهنّ بالمعروف محصنات غیرمسافحات و لامتّخذات أخذان» نساء/25
كنیزان را با اجازه خانواده شان به زنی بگیرید و مهریه آنها را بر مبنای عرف بپردازید؛ اگر پاكدامن باشند؛ نه زنا كار و عاشق باز.
در سنت نیز توجه به شخصیت دختر و پسر آماده ازدواج، ضروری، و بر اساس آن ازدواج با دختر تربیت یافته در محیط خانوادگی فاسد، ناروا قلمداد شده است. در سخنانی از پیامبر(ص) ازدواج كردن یا به ازدواج دادن دختر با مرد ناشایست یا شرابخوار، سخت نكوهش شده است.114
فقه اسلامی نیز به پیروی از قرآن و سنت، «كفو» بودن را شرط قرار داده و آن را به ایمان و خوش اخلاقی تفسیر می كند كه عناصر شخصیت را تشكیل می دهند. تمام خطاب های دینی مربوط به احراز شخصیت متقاضی ازدواج، متوجه بزرگ ترهاست. هرچند كه در مورد دختران این دخالت پررنگ تر می باشد و بنابر نظر بیشتر فقها اجازه پدر و پدربزرگ او شرط صحّت عقد شمرده شده است تا آنكه زن «به دلیل خوش باوری» در دام شكارچی گرفتار نگردد.115 چنین دخالتی هم سازندگی دارد و هم از فروپاشی خانواده جلوگیری می كند، ولی:
عصر حاضر، عصر مهاجرت ها، جا به جایی ها، آزادی خواهی ها، اصالت عشق جنسی، روشنفكرمآبی، روگردانی از هدایت های دینی و… است، چنین واقعیت هایی سبب می شود تا دخالت بزرگ ترها كاهش یابد، مطالعه شخصیت به فراموشی سپرده شود و در بسیاری از موارد بنیاد ازدواج بر پایه دو شخصیت با هم ناسازگار پا گرفته باگذشت زمان با فروپاشی رو به رو گردد.


ادامه دارد…


پی نوشت ها:
76. ویل دورانت، لذات فلسفه، 150.
77. شایگان، شرح قانون مدنی ایران، 362، به نقل از: مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 200.
78. جان استوارت میل، انقیاد زنان، 48.
79. جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه محمود تفضلی، تهران، انتشارات امیركبیر، 3/1650.
80. سوزان الیس واتكینز، فمینیسم قدم اول، ترجمه زیبا جلالی نائینی، 17.
81. اندره میشل، جنبش اجتماعی زنان، ترجمه هما زنجانی زاده، مشهد، نشر نیكا، 1372، 126، به نقل از: مساواتی، مجید، جامعه شناسی انحرافات، 282.
82. برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، ترجمه مهدی افشار، انتشارات كاویان، 104.
83. همان، 167 ـ 165.
84. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، انتشارات صدرا، 60.
85. هبه رئوف عزت، مشاركت سیاسی زنان، ترجمه محسن آرمین، تهران، نشر قطره، 158.
86. ژانت، روان شناسی زنان، 65.
87. قطب، سید، جاهلیت قرن بیستم، 226.
88. اندره میشل، جنبش اجتماعی زنان، نشر نیكا، 117 و 119.
89. ویل دورانت، لذات فلسفه، 177 و 95 و 172.
90. برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، 182.
91. صبور اردوبادی، ا حمد، نگاه پاك زن و نگاه های آلوده به او، 277؛ فصلنامه كتاب زنان، شماره13،صفحه 8.
92. فصلنامه كتاب زنان، شماره13، صفحه8.
93. زهیرالأعرجی، النظام العائلی، قم، مطبعة الأمیر، 1415هـ ق، 42.
94. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 327.
95. سالوادور مینوچین، خانواده و خانواده درم
انی، 78.
96. خانواده موعود ماركسیسم، 64.
97. همان، 115.
98. همان، 104.
99. همان، 124.
100. سالوادور مینوچین، خانواده و خانواده درمانی، 78.
101. خانواده موعود ماركسیسم، 140.
102. همان، 134.
103. مطهری، مرتضی،، آشنایی با قرآن، انتشارات صدرا،4/14.
104. مدیریت حوزه های علمیه خواهران، مجموعه مقالات، 452.
105. احمد فائز، دستور الأسرة فی ظلال القرآن، مؤسسة الرسالة، 83.
106. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، 4/49.
107. جان گری، عشق هرگز كافی نیست، 68.
108. نجاتی، حسین، روان شناسی زناشویی، تهران، انتشارات بیكران، 1376، 46ـ45.
109. مساواتی آذر، مجید، جامعه شناسی انحرافات، 275.
110. هری. س. تری یاندیس، فرهنگ و رفتار اجتماعی، ترجمه نصرت فتی، تهران، نشر رسانش، 216.
111. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 222.
112. منتسكیو، روح القوانین، ترجمه علی اكبر مهتدی، تهران، انتشارات امیركبیر، 1362، 634 و 632.
113. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن،15/96.
114. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، 20/35؛ نوری، میرزا حسین، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت،14/191؛ سنن دارمی، بیروت، دارالفكر، 2/137.
115. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 72.


فصلنامه پژوهشی قرآنی، شماره 37 – 38 ویژه قرآن و آسیب های اجتماعی


http://maarefquran.com

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید