ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن/بخش پایانی

فهرست مطالب

دو. نبود درك متقابل و احساس مشترك


ازدواج ها غالباً به قصد با هم بالا رفتن بر بام زندگی و با هم پایین آمدن از آن، صورت می گیرد. این تصور، چشم داشت ها، توقع ها و انتظارات فراوانی را در پی دارد، تمام رفتارها را نیز زیر ذره بین می برد و تلقی ها و نتیجه گیری های ناروا و متقابل را وارد ذهن زن و مرد می سازد.
«زندگی زناشویی بیش از هر رابطه صمیمانه ای در معرض سوء تفاهم قرار دارد».116
نگاه بدبینانه به رفتار همدیگر، توسط زن و مرد جریان دارد؛ با این تفاوت كه مرد، توان پنهان سازی احساسات را دارد ولی زبان و سیمای زنان صفحه نمود و تجلّی احساسات درونی آنهاست.
تفسیرهای بدبینانه (سوء تفاهم) غالباً به رفتاری مربوط می شود كه ناشی از احساس و گرایش های طبیعی زن و مرد است كه فلسفه خاص خود را دارد و ناظر به مصالح زندگی زناشویی می باشد.
مطالعات روان شناختی ویژه مردان و زنانی كه با هم ازدواج كرده اند از دو نوع احساسات و رفتار در آن دو، پرده بر می دارد، در پاره ای از كنش ها و واكنش ها انتخاب و اراده دخالت دارد و برخی از آنها با انتخاب صورت نمی گیرد، جان گری می گوید:
«مردی كه عاشق زنی است هر از گاهی نیاز به عقب نشینی دارد تا دوباره بتواند صمیمی شود، میل عقب نشینی در مردها غریزی است، این یك تصمیم و انتخاب نیست، فقط اتفاق می افتد، نه تقصیرمرد است و نه زن، فقط یك چرخه طبیعی است… مرد برای به كمال رساندن استقلال خود عقب نشینی می كند… وقتی كاملاً فاصله گرفت ناگهان نیاز شدیدی به عشق و صمیمیت پیدا می كند و ناخودآگاه انگیزه ای در او به وجود می آید تا عشق خود را تقدیم كرده و عشق را كه نیازمند آن است بگیرد… اگر مردی فرصت عقب نشینی پیدا نكند هرگز فرصت نخواهد یافت كه قویاً آرزوی نزدیكی نماید.»117
زن این بی مهری ط
بیعی مرد را مورد ارزیابی واقع بینانه قرار نمی دهد، ممكن است او را متهم كند، موقع بازگشت نپذیرد و سزاوار مجازات بشناسد.118
«زن نیز حتی زمانی كه احساس محبوبیت می كند نزد شوهرش، موج شخصیت او بالا و پایین می رود… زمانی كه امواج زن در اوج است عشق فراوانی برای عرضه كردن دارد… از هر احساس منفی جلوگیری می كند… وقتی زن به چاهش می رود مسأله ای ندارد كه نیاز به حلّش داشته باشد، نمی خواهد كسی به او بگوید كه چرا سقوط می كند… در چاه، عمیق ترین مشكلات ظاهر می شود… معمولاً آن مشكلات به گذشته زن مربوط می شود، وقتی زن به زمین خورد، حالش عوض می شود و دوباره نسبت به خودش احساس خوبی پیدا می كند، خود به خود اوج می گیرد.
زن در این حال نیاز به هم دردی و عشق بی قید و شرط دارد، نیاز به صحبت در مورد مشكلات و نیازهای برآورده نشده اش پیدا می كند، می خواهد به او گوش بدهد و دركش نماید، در چنین وضعی نمی تواند شریكش را قبول كند و از او قدردانی داشته باشد».119
مرد به این دلیل كه خودش با حرف نزدن یا در تنهایی به سربردن به آرامش می رسد،120 زن ناراحت را تنها می گذارد و اگر در كنارش بماند كار را خراب تر می كند چون سعی در حل مشكلات او دارد در صورتی كه زن موقع سقوط، نیاز به شنونده دارد و می خواهد كسی به مشكلاتش گوش دهد و دركش كند.121
در بیشتر رفتارها كه از سوی زن یا مرد با بدبینی مورد ارزیابی قرار می گیرد اراده و انتخاب دخالت دارد، از باب نمونه مرد به طور طبیعی علاقمند است كه نیاز همسرش را به گونه مطلوب تأمین كند و در رابطه با این نقش، قدردانی خانمش را ببیند.122 توجه زن به امور خانوادگی… به شوهرش یاد می دهد كه خود را به خانه محدود كند.123 ولی وقتی مردی به دلیل اضافه كاری دیرتر از معمول به خانه می رود، زن بر اساس میل طبیعی خود، دیرآمدن شوهرش را نشانه كاهش علاقمندی او به خانواده دانسته124 احساساتی برخورد می كند. مرد كه ناراحتی خود را با قدم زدن و سكوت درمان می كند،125 زن احساساتی را متهم به انعطاف ناپذیری كرده126 سكوت پیشه می كند (به عنوان بهترین گزینه)، اما زن سكوت او را بی اعتنایی تلقی می كند.127
بدین ترتیب از نگاه تحلیل گران روابط خانوادگی ناهمگونی هایی كه طبیعت و آفرینش برای آرمانی تر شدن زندگی زناشویی تدارك دیده است، می تواند خاستگاه و سرچشمه سوء تفاهم فزاینده در كانون خانواده و در نهایت فر
وپاشی آن گردد.
دین نیز به گونه ای زمینه های سوء تفاهم را در روابط زناشویی می پذیرد و تفاوت های طبیعی را خاستگاه تلقی های ناروا می داند. تمایل طبیعی مرد به قدردانی خانم از تلاش های او در جهت تأمین خانواده می تواند منظور این حدیث نبوی باشد:
«أیما امرأة قالت لزوجها مارأیت قطّ من وجهك خیراً فقد حبط عمله».128
زنی كه به شوهرش بگوید: از ناحیه تو خیری ندیدم بی تردید عملش بر باد می رود.
تمایل زن به تسخیر مرد و جذب محبت او توجیه گر این روایت است كه پیامبر(ص) فرمود:
«قول الرجل للمرأة إنّی أحبّك لایذهب من قلبها أبداً».129
این سخن مرد «من تو را دوست دارم» هیچ گاه از یاد زن نمی رود.
به مرد گفته شده است پیش از عمل زناشویی بایستی با سخنان عاشقانه و بوسیدن، در همسرش آمادگی جنسی ایجاد كند:
پیامبر(ص) فرمود:
«لایقع أحدكم علی أهله كما یقع البهیمة، لیكن بینهما رسول، فقیل: و ما الرسول یا رسول الله؟ فقال: القبلة و الكلام».130
نباید كسی از شما با همسرش همانند حیوانات عمل جنسی انجام دهد، باید بین آن دو پیام رسانی باشد!
گفته شد: ای پیامبر خدا! پیام رسانی و فرستاده چیست؟
فرمود: بوسیدن و صحبت كردن.
به زن نیز نسبت به آمادگی برای همبستری با شوهرش پیش از خواب توصیه شده است.131
بی تردید این دو روایت اشاره به طبیعت متفاوت زن و مرد دارد و اینكه شهوت مرد آماده و مهاجم است و شهوت زن نیاز به تحریك دارد، باید زن ومرد در این مورد یكدیگر را رعایت كرده و رفتار جنسی همدیگر را بر خلاف واقع تفسیر ننمایند.
اینكه مرد در هنگام ناراحتی سكوت می كند نباید از سوی زن بی اعتنایی تلقی شود، وقتی زن عصبانی آشفته سخن می گوید مرد نباید او را متهم به انعطاف ناپذیری كند و از ابراز احساسات او جلوگیری كند، وگرنه «وقتی زن نمی تواند با خیال راحت حرف بزند از خوشبختی و شادی طبیعی خود فاصله می گیرد»132 و شخصیتش می شكند.
در سخنی از پیامبر آمده است:
«إنّما مثل المرأة مثل الضلع المعوّج؛ إن تركته انتفعت به و إن أقمته كسرته».133
زن مانند دنده كج است، اگر به حال خودش بگذاری بهره می بری، و اگر راستش كردی او را می شكنی.
متون یادشده، هم زمان به زن و مرد، هم پیشنهاد مطالعات روان شناختی می كند و هم از گرفتار
شدن به بدگمانی و بدفهمی پرهیزشان می دهد، به زن می آموزد كه سكوت مرد به عنوان نمونه درمان گر ناراحتی هایش خواهد بود؛ نه بی اعتنایی به احساسات او! مرد را توجیه می كند كه سخنان سامان نیافته زن در هنگام ناراحتی وسیله بازگشتنش به آرامش است؛ نه رویارویی با منطق و استدلال او.
دست اندازها و سرعت گیرهایی كه قرآن كریم در مسیر نهایی شدن طلاق و فروپاشی خانواده قرار داده است، همه و همه به گونه ای اشاره دارد به ایجاد فرصت برای بازنگری انگیزه طلاق، ریشه یابی ناسازگاری ها، توجه به بدگمانی ها و تلقی های غیرواقع بینانه، درك خواسته های برآورده نشده زندگی خانوادگی و بازگشت به صمیمیت گذشته، جمله «لعلّ الله یحدث بعد ذلك أمراً»(طلاق/1)، می تواند مؤید این برداشت باشد.
بازدارنده ها و سرعت گیرهای پیشنهادی قرآن عبارتند از:
1. اختیار طلاق در دست مرد قرار داده شده است كه آمادگی بیشتری برای ارزیابی و آینده نگری و دوراندیشی دارد. انتخابی جز این،یقیناً به افزایش بیشتر طلاق می انجامید. طبق گزارش در سراسر ایران سال 1380، 42049 فقره طلاق ثبت شده و در میان آنها تنها 2149 فقره طلاق رجعی به درخواست مرد بوده است.134
2. وقتی كه خطر جدایی بر محیط زندگی خانوادگی سایه می اندازد، باید دو داور شایسته از میان خانواده زن و مرد تعیین گردند تا در جهت بازگرداندن محبت و صمیمیت بین آن دو تلاش نمایند:
«و إن خفتم شقاق بینهما فابعثوا حكماً من أهله و حكماً من أهلها إن یریدا إصلاحاً یوفّق الله بینهما» نساء/35
و اگر از جدایی میان زن و شوهر بیم دارید، پس داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن تعیین كنید. اگر سرسازگاری داشته باشند خداوند بین آن دو سازگاری به وجود می آورد.
3. دو مردی كه واقعاً عادل باشند گواه طلاق گرفته شوند:
«وأشهدوا ذوی عدل منكم و أقیموا الشهادة لله» طلاق/2
4. طلاق در حال پاكی زن صورت می گیرد و تا پایان سه نوبت پاكی (عده) زن در خانه شوهر بماند و نفقه او همچون گذشته پرداخته شود.
«فطلقوهنّ لعدّتهنّ و أحصوا العدة… و لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ… أسكنوهن من حیث سكنتم من وجدكم… و إن كنّ أولات حمل فأنفقوا علیهنّ حتی یضعن حملهنّ» طلاق/1و4و6
زنان را در پاكی عده طلاق دهید و حساب عده را نگه دارید… و آنان را از خانه شان بیرون مكنید… در همانجا كه سكونت دا
رید آنها را متناسب توان خود جای دهید… اگر باردار هستندتا زمان زایمان نفقه آنان را بپردازید.
5. پیش از پایان عده مرد می تواند طلاق را لغو نموده زندگی صلح آمیز خانوادگی را از سر گیرد.
«و بعولتهنّ أحقّ بردّهنّ فی ذلك إن أرادوا إصلاحاً» بقره/228
وشوهران شان اگر سرآشتی دارند، به بازآوردن آنان دراین مدت سزاوارترند.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:
«فی المطلقة تعتدّ فی بیتها و تظهر له زینتها، لعلّ الله یحدث بعد ذلك أمراً».135
زن طلاق داده شده در خانه اش «عده» بگیرد و زینت و زیورش را به شوهرش نشان دهد «نمی دانی شاید خدا پس از این پیشامدی پدید آورد».
گرچه درك و شناخت روحیه ها و تفاوت های طبیعی به صورت متقابل توسط زن و مرد یك ضرورت است، ولی كمتر خانواده ای وجود دارد كه برای حفظ روابط حسنه میان خود تلاش كنند، بیشتر نمی دانند چه باید بكنند، هیچ كس نمی خواهد تمایلات و احساسات خود را به صورت واضح برای دیگری مطرح كند تا به نتیجه رضایت بخش روابط زناشویی بینجامد.136 چنین تغافلی واحد خانواده را در هم می شكند یا روحیه عشق ورزی و فداكاری را در آن می میراند.


سه. بی توجهی به حریم عفاف


در مواردی خاستگاه رفتار نبایسته درون خانوادگی كه به فروپاشی رواب
ط زناشویی می انجامد، نادیده انگاری حریم های ناموسی است كه از نگاه دین فلسفه خاص خود را دارد.
دین، غریزه و روابط جنسی را خاستگاه بخش عمده خلافكاری ها در حیات اجتماعی می شناسد و تشكیل خانواده را عامل بازدارنده. قرآن زن و مرد را پوشش یكدیگر معرفی می كند: «هنّ لباس لكم و أنتم لباس لهنّ»(بقره/187) و پیامبر (ص) ازدواج را زمینه پای بندی به نیمی از تعالیم دین و مجرد زیستن را منشأ فساد گسترده اعلام می كند و بر ازدواج و تشكیل زندگی مشترك و همكاری در این زمینه تأكید بسیار دارد.137
قرآن به منظور تأمین سلامت روابط جنسی، رعایت «عفت» (به معنای كنترل غریزه جنسی و مصون ماندن از روابط نامشروع)138 را پیشنهاد می كند و زن سالخورده و جوان بی بهره از امكانات ازدواج را به طور یكسان مخاطب خود می شناسد:
«و أن یستعففن خیرلهنّ» نور/60
[زنان ناامید از زناشویی می توانند پوشش خود را كنار گذارند، ولی] عفت ورزیدن برای آنها بهتر است.
«و لیستعفف الذین لایجدون نكاحاً حتی یغنیهم الله» نور/33
و كسانی كه توان ازدواج ندارند عفت پیشه كنند تا خداوند بی نیازشان كند.
عفت زن بر حیا و آزرم استوار است كه برای او امری طبیعی و ستودنی است و وسیله بالا رفتن موقعیت به حساب می آید139 و عفت مرد را قرآن متكی بر حسّ امانت داری و غیرت مردانه می داند. قرآن درباره دختر شعیب كه به قصد دعوت موسی، به سوی او می آمد، می گوید:
وقتی موسی(ع) به سوی خانه شعیب راه افتاد، به دختر شعیب پیشنهاد كرد كه از پشت سر او حركت كند و راه را به او بنمایاند، با این توجیه كه دودمانش از پشت سر به زنان نمی نگرند، دختر شعیب این روش موسی(ع) را امانت داری قلمداد كرد140:
«قالت إحداهما یا أبت استأجره إنّ خیر من استأجرت القوی الأمین» قصص/26
یكی از آن دو گفت: پدر! او را استخدام كن كه بهترین كس برای استخدام است، نیرومند و امانت دار می باشد.
قرآن عفت و پاكدامنی را با پیشنهاد رعایت حریم و یك سلسله پیشگیری ها می داند. خطوط اصلی حریم ناموسی عبارتند از:
1. اجتناب مرد از نگاه متمركز، نشان دادن اندام جنسی (با برهنه كردن یا لباس تنگ و نازك پوشیدن)، بی پروا سخن گفتن و رو به رو شدن با زن.
2. پرهیز زن از نگاه متمركز، نشان دادن اندام جنسی (با برهنه كردن یا پوشیدن لباس تنگ و نازك)، نمایان
دن سر، گردن، سینه و زیورآلات، پای بر زمین كوبیدن، برهنه ساختن نمادهای زنانگی(نور/31ـ29) و سخن گفتن با ناز و كرشمه(احزاب/32)و استفاده از بالاپوش جهت عفیف شناخته شدن و مصون ماندن از آزار [هوس رانان](احزاب/59)
حریم گزیدن درحوزه روابط زن و مرد الهام بخش این است كه لباس پوشیدن ها، راه رفتن ها، نگاه كردن ها و سخن گفتن ها در پاره ای از موارد، وسوسه كننده است، افراد لاابالی را به اقدامات ناروا و آزار دهنده دعوت می كند و افراد وارسته را به تشویش و تخیل آزار دهنده جنسی وا می دارد. در روایتی از امام علی(ع) آمده است:
«من غضّ طرفه أراح قلبه».141
كسی كه از چشم چرانی پرهیز كند به قلب و روانش آسایش می دهد.
حریم گزیدن به معنایی كه توضیح داده شد و محدودیت ناشی از آن راهكاری است برای استحكام خانواده و ایجاد علاقمندی فزاینده میان زن و شوهر، چه آنكه با این تدبیر، مرد شتاب زده تر به ازدواج تن می دهد و ازخارج خانه زود هنگام تر به خانه بر می گردد، زن نیز با موقعیت دلربا، عطش جنسی متراكم، آرایش هرچه ابتكاری تر و نمایش چشمگیرتر به استقبال او می شتابد، تا هر دو در فضایی آزاد و به دور از هرگونه تشویش، محرومیت ها و محدودیت های جنسی گذشته و روزانه را به خوبی جبران نمایند. قرآن به مردان می گوید:
«نساؤكم حرث لكم فأتوا حرثكم أنّی شئتم» بقره/223
زنان شما كشتزار شما هستند؛ هرگاه مباشرت خواستید به آنها نزدیك شوید.
در روایتی پیامبر(ص) زنان را به خوشبو كردن خود و پوشیدن بهترین لباس و بهترین زیورآلات و آمادگی برای عمل زناشویی توصیه فرموده است.142
آسایش روحی و لذت جسمی كه در همیاری جنسی آمیخته با عفت و پاسداشت حریم نهفته است میان تمام بهره وری ها جنبه استثنایی دارد و دلدادگی ناشی از آن نیز همین گونه خواهد بود. شهید مطهری با اشاره به این واقعیت می گوید:
«ازدواجی كه پایه و خاصیت روانی اش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحكام می آورد».143
«جلوگیری از معاشرت های آزاد، ایجاد پاك ترین و صمیمی ترین عواطف بین زوجین است و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد كامل در كانون خانواده است».144
ولی وقتی كه حریم های جنسی می شكند، انگیزه حریم داشتن به خاموشی می گراید، تماس و تجربه با جنس مخالف، همه جا و همه وقت امكان پذیر می گردد، آرزوی ازدواج و تشكیل خا
نواده رنگ می بازد، هرچه زودتر به یكدیگر رسیدن توجیه خود را از دست می دهد، تصور زود به خانه بازگشتن دیگر به مرد نهیب نمی زند، زن نیز چندان تب و تاب انتظار آمدن مرد را به خانه در خود احساس نمی كند و این روند ادامه می یابد. زمانی كه كام جویی جنسی به معنای اصلی كلمه نیز در خارج خانواده انجام می گیرد احساس لذت زندگی زناشویی به صورت نهایی فرو می ریزد… در روایتی از پیامبر(ص) می خوانیم:
«خود را به زنا نیالایید كه خداوند لذت همسران تان را از درون شما می زداید، عفت پیشه كنید كه این سبب عفت ورزی زنان تان می شود. فلان دودمان به زنا روی آوردند زنان شان نیز زناكار شدند».145
آنچه به تصویر كشیده شد، می تواند تصویر نه چندان دقیق روابط جنسی در كشورهای اسلامی باشد كه در آنها حریم داشتن كم كم معنای خود را از دست می دهد، در عرصه های آموزشی، هنری و خدماتی، در خیابان ها، فروشگاه ها و اماكن عمومی دیگر، زن و مرد به صورت پیراسته و آرایش كرده بدون دغدغه و پیروی از الگوی خاص رفتاری در كنار هم و با هم ایفای نقش می كنند.
بسیاری از پسران و دختران مسلمان پیش از ازدواج، دوستی با جنس مخالف را تجربه می كنند و با خاطرات متنوع دوستی های گذشته به خانه بخت قدم می نهند، تا تجربه ای را با تجربیات پیشین مقایسه نمایند.
دیگر آرایش و پیرایش از آداب ضروری زندگی زناشویی شمرده نمی شود، زن و مرد تنها ژولیدگی های آخر روز و خواب آلودگی های بامدادان را كنار هم هستند. بقیه ساعات روزانه را در خارج خانه می توانند از انواع آراستگی و كرشمه ها لذت ببرند. در خارج خانه محدودیت ها محدود شده است؛ و در داخل خانه نازها و نیازها، نتیجه این دو، كاهش الفت ها در زندگی زناشویی است.
شهید مطهری پس از بیان تفاوت ازدواج و زندگی زناشویی غربی با ازدواج و زندگی زناشویی بایسته اسلامی و تشابهی كه امروزه بین روابط جنسی در غرب و جهان اسلام به وجود آمده است، می نویسد:
«وقتی كه جامعه ما به دستور اسلام عمل می كرد؛ یعنی پسرها رفیق دختر نداشتند و دختر هم همین طور… آرزوی یك پسر این بود كه زن بگیرد، چون به وسیله ازدواج از محدودیت و ممنوعیت استفاده از زن خارج می شد و به مرز آزادی استفاده از زن می رسید، آن وقت شب زفاف كم از صبح پادشاهی نبود… برای دختر هم این پسر اولین كسی بود كه او را از محدودیت به آزادی رسانده است، این بود كه با هم
دیگر الفت می گرفتند».146


پی نوشت:
116. جان گری، عشق هرگز كافی نیست، 27.
117. همو، مردان مریخی و زنان ونوسی، 107 و 108 و 111.
118. همان، 126.
119. همان، 154 ـ132.
120. همان، 51 و با هم برای همیشه، 72.
121. همان، 51 و 79.
122. همان، 189 و 159.
123. ویل دورانت، لذات فلسفه، 142.
124. جان گری، عشق هرگز كافی نیست، 276 ـ 271.
125. همو، با هم برای همیشه، 41.
126. همان، 123.
127. همو، مردان مریخی و زنان ونوسی، 32.
128. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه،20/162.
129. همان، 93.
130. فیض كاشانی، محمد بن مرتضی، المحجة البیضاء، قم، جامعه مدرسین،3/110.
131. طبرسی، فضل بن حسن، مكارم الاخلاق، مؤسسه اعلمی، 238.
132. جان گری، با هم برای همیشه، 70.
133. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة،20/173.
134. روزنامه انتخاب، 26/12/1380، به نقل از: فصلنامه كتاب زنان، شماره 15، صفحه 75.
135. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج21/217.
136. جان گری، عشق هرگز كافی نیست، 90و97 و 100 و 302.
137. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة،20/17 و 77.
138. راغب اصفهانی، المفردات، واژه «عفف».
139. ویل دورانت، لذات فلسفه، 129؛ مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، 69.
140. ر.ك: تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مزبور.
141. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة،20/194.
142. ر.ك: عبدالواحد آمدی، غررالحكم؛ مجلسی، روضة المتقین،8/370، به
نقل از: بهشتی، احمد، خانواده در قرآن، قم، انتشارات دفترتبلیغات اسلامی، 185.
143. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، 4/14؛ همو، نظام حقوق زن در اسلام، 247.
144. همو، مسئله حجاب، 9ـ88.
145. طبرسی، فضل بن حسن، مكارم الأخلاق، 238.
146. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، 4/14.


فصلنامه پژوهشی قرآنی، شماره 37 – 38 ویژه قرآن و آسیب های اجتماعی


http://maarefquran.com

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید