او به سال 468 (يا 469 ق.) ديده به جهان گشود و حسن بن فضل طبرسي پدر آن عزيز او را «فضل» ناميد. فضل بن حسن دوران كودكي و تحصيل خود را در جوار بارگاه ملكوتي امام هشتم ـ عليه السّلام ـ گذراند و پس از چند سال حضور در مكتب و فراگيري خواندن و نوشتن و يادگيري قرايت قرآن خود را به منظور تحصيل علوم اسلامي و شركت در جلسه درس بزرگان دين آماده ساخت. او در فراگيري علومي چون ادبيات عرب قرايت تفسير حديث فقه اصول و كلام فوقالعاده تلاش كرد بدان حد كه در هر يك از آن رشتهها صاحب نظر گرديد. با وجودي كه در مدارس آن عصر علومي چون حساب جبر و مقابله رايج نبود و كسي براي فراگيري آن رغبت نميورزيد او به سوي آن علوم شتافت و از صاحبنظران آن فن به شمار ميآمد.
اساتيدِ امين الدين طبرسي كه نقش مهمي در بارور كردن شخصيت علمي و معنوي او داشتند از اين قرارند: ابوعلي طوسي (فرزند شيخ طوسي) جعفر بن محمد دوريستي عبدالجبار مقري نيشابوري امام موفق الدين حسين واعظ بكرآبادي جرجاني سيد محمد قصبي جرجاني عبدالله قشيري ابوالحسن عبيدالله محمد بيهقي سيد مهدي حسيني قايني شمس الاسلام حسن بن بابويه قمي رازي موفق عارف نوقاني و تاج القراء كرماني.
هجرتي پربار
امين الاسلام طبرسي حدود 54 سال در مشهد مقدس سكونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار و با توجه به امكانات بسياري كه در آن شهر موجود بود و زمينه تدريس تأليف و ترويج دين را براي او فراهم ميساخت در سال 523 ق. راهي آن ديار گرديد. سادات آل زباره ـ كه طبرسي با آنان نسبت فاميلي داشت ـ ميزبان او بودند و از كمك و همكاري با آن عالم وارسته دريغ ننمودند.
نخستين اقدام شيخ پذيرش مسؤوليت «مدرسه دروازه عراق» بودكه با سرپرستي و راهنمايي او مدرسه به حوزه علميه وسيع و با اهميتي مبدّل گشت غناي فرهنگي و علمي اين مكان سبب جذب محصلان بسياري از دور افتادهترين نقاط ايران گرديد و طلبههاي جوان به عشق رسيدن به كمال و خدمت به مكتب در آن مدرسه مشغول تحصيل شدند و علوم مختلفي چون فقه و تفسير را از محضر طبرسي فرا گرفتند. شاگردان دانشمند و بلند آوازه ذيل ثمره تلاش علمي شيخ است: رضي الدين حسن طبرسي (فرزند طبرسي) قطب الدين راوندي محمد بن علي بن شهر آشوب ضياء الدين فضل الله حسني راوندي شيخ منتجب الدين
قمي شاذان بن جبرييل قمي عبدالله بن جعفر دوريستي سيد شرف شاه حسيني افطسي نيشابوري و برهان الدين قزويني همداني.
آثار سبز
مصنفات و آثار متعددي از امين الاسلام طبرسي به يادگار مانده است كه جملگي از فضل و دانش آن عالم كوشا و انديشمند توانا حكايت ميكند. گنجينه آثار او بدين شرح است:
الآداب الدينيه للخزانه المعينيه اسرار الامامه اعلام الوري باعلام الهدي تاج المواليد جوامع الجامع الجواهر (جواهر الجمل) حقايق الامور عده السفر و عمده الحضر العمده في اصول الدين و الفرايض النوافل غنيه العابد و منيه الزاهد الفايق الكافي الشافي كنوز النجاح مجمع البيان مشكوه الانوار في الاخبار معارج السؤال المؤتلف من المختلف بين ايمه السلف نثراللآلي النور المبين و روايت صحيفه الرضا ـ عليه السّلام
پيشواي مفسران
انديشه خدمت به قرآن از اوان جواني در ذهن علاّمه جاي داشت. زندگياش آميخته با آن كتاب الهي بود احياي معارف آن معجزه بيبديل و يگانه و نوشتن تفسير از آرزوهاي اصلي او به شمار ميرفت. خالق هستي آن بر آورنده آرزوها توفيق عرضه آثار جاودان و ميراث ماندگار را به او ارزاني داشت و در حالي كه سن علاّمه از شصت تجاوز كرده و موهاي سرش به سپيدي گراييده بود سه كتاب تفسير قرآن را به سبكهاي مختلف به رشته تحرير درآورد. او چنان ابتكاري را در تفسير قرآن به كار بست كه تا قرن حاضر مفسّران ديگر بر آستان تفسير او اعتكاف كرده از خرمن بيپايانش ـ كه الهام گرفته از مكتب اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السّلام ـ بود ـ استفاده كردند.
زماني سكتهاي بر علامه عارض ميشود و خاندانش به اين گمان كه او به رحمت ايزدي پيوسته است وي را به خاك ميسپارند. او پس از مدتي به هوش آمده خود را درون قبر ميبيند و هيچ راهي را براي خارج شدن و رهايي از آن نمييابد. در آن حال نذر ميكند كه اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد كتابي را در تفسير قرآن بنويسد.
در همان شب قبرش به دست فردي كفن دزد نبش ميشود و آن گوركن پس از شكافتن قبر شروع به باز كردن كفنهاي او ميكند. در آن هنگام علامه دست او را ميگيرد! كفن دزد از ترس تمام بدنش به لرزه ميافتد علامه با او سخن ميگويد ليكن ترس و وحشت آن مرد بيشتر ميشود. علاوه طبرسي به منظور آرام س
اختن او ماجراي خود را شرح ميدهد و پس از آن ميايستد. كفن دزد نيز آرام شده با درخواست علامه كه قادر به حركت نبود او را بر پشت خود مينهد و به منزلش ميرساند.
طبرسي نيز به پاس زحمات آن گوركن كفنهاي خود را به همراه مقدار بسياري پول به او هديه ميكند. آن مرد نيز با مشاهده اين صحنهها و با ياري و كمك علامه توبه كرده از كردار گذشتهاش از درگاه خداوند طلب آمرزش ميكند. طبرسي نيز پس از آن به نذر خود وفا كرده كتاب مجمع البيان را مينويسد.
شيخ طبرسي تفسيرخود را در مدت هفت سال و با اقتباس از تفسير«التبيان» اثر شيخ طوسي تدوين كرد و هر يك از فنون مختلف قرآني را به صورت جدا از هم و در قالبي منظم و مرتب بيان نمود. اين نظم خاص سبب گرديد كه دانشمندان شيعه و سنّي آن تفسير را بر بسياري از تفاسير ديگر برتري داده آن را مورد ستايش قرار دهند.
مجمع البيان در ده جلد تدوين و در پنج مجلد چاپ شده است. اين كتاب با مقدمهاي مفيد آغاز شده و موضوعاتي در هفت فن به قرار ذيل در آن مطرح شده است: تعداد آيات قرآن و ثمره آشنايي با آن ذكر اسامي قرّاء مشهور قرآن و نظرات آنان تعريف تفسير تأويل و معني نامهاي قرآن و معاني آن يادي از علوم قرآن و مسايل مربوط به آن و كتابهايي كه در مورد آن تأليف شده است احاديث مشهور پيرامون فضيلت قرآن و اهل آن و بيان آنچه كه براي قاري قرآن نيكوست (چون زيبا خواندن الفاظ قرآن).
او در پايهاي از موارد به دنبال معني آيات و به منظور توضيح بيشتر به مطلبي اشاره و آن موضوع را با عنوان «فصل» مشخص ميكند. عناويني چون تقوا خصوصيت هدايت و هدي توبه و شرايط آن اخلاص نام محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و بالاخره چكيدهاي از پندها و حكمتهاي لقمان حكيم نمونههايي از اين فصلها ميباشد. همچنين احاديث و روايات بسياري در اين تفسير وجود دارد كه تعداد آن بيش از هزار و سيصد حديث است.
بر قله فقاهت
علم فقه كه فن استخراج و استنباط احكام از مدارك آن چون كتاب سنت اجماع و عقل ميباشد از جمله دانشهاي دقيقي است كه شيخ در آن صاحبنظر بود. علماي بزرگ و شرح حال نگاران از وي به عنوان مجتهد و فقيهي بزرگوار ياد كردهاند. طبرسي با عنايت به وجود بيش از پانصد آيه قرآن كه بر احكام عبادات و معاملات اشارت دارد به طرح موضوعات فقهي در د
و تفسير كبير و وسيط خود پرداخته است. او نخست اقوالِ فِرَق مختلف اسلامي رابيان كرده پس از شرح ديدگاه شيعه نظر خود را به گونه فتوا اظهار ميكند. بسياري از فقهاي بزرگ شيعه نظرات او را مورد اشاره قرار دادهاند كه ميتوان به برخي از عناوين ديدگاههاي فقهي او اشاره كرد:
كبيره بودن تمام گناهان معناي شرعي تيمم مستحب بودن استعاذه در نماز و غيرآن اركان و واجبات حج و عمره حكم صورتي كه بين دو بينه در موردي تعارض واقع ميشود خمس قبض در رهن دين مفلس حكم ديون در صورت فوت بدهكارشفعهحكم ربا جزيه نگرفتن از صابيين حكم وقف بر كافرجواز وصيت بر شخص ذمي صيد و ذباحه رضاعخلع و مبارات مراد از خوف شقاق.
وفات
امام مفسران امين الاسلام طبرسي پس از هفتاد و نه (يا هشتاد) سال زندگي با بركت و سراسر خدمت به اسلام و مردم شبانگاه روز نهم ذيحجه سال 548 ق. در شب عيد قربان در شهر سبزوار به ديار حق شتافت و جهان اسلام را در عزايش سيه پوش ساخته در سوگ نشاند. برخي از نويسندگان اسلامي شيخ طبرسي را به عنوان «شهيد» ياد كردهاند.
گفته ميشود ايشان به وسيله سم به شهادت رسيده است. در مقابل گروهي نيز با توجه به همزمان بودن رحلت شيخ با فتنه طايفه و غُزبه شهادت ايشان بدست اين گروه شورشي اشاره كردهاند.
پيكر پاك علامه از سبزوار به مشهد مقدس انتقال يافت و در نزديكي حرم مطهر امام رضا ـ عليه السّلام ـ در محلي به نام قبرستان قتلگاه به خاك سپرده شد. آرامگاه او كه در ابتداي خيابان طبرسي واقع شده از آغاز محل زيارت مؤمنان بوده است و در سال 1370 به موجب طرح توسعه اطراف حرم به داخل باغ رضوان انتقال داده شد (ابتداي ضلع غربي خيابان طبرسي قرار دارد).
شيعه نيوز
www.fetrat.com