از این طرف اومدی: 
تجمل گرایی و آفات آن

تجمل گرایی و آفات آن

فهرست مطالب

فاطمه وثوقي
مقدمه
مردم قبل از اسلام در يك مرتبه پايين انساني زندگي مي‏كردند و دائماً در حال جنگ و جدال با يكديگ
ر بودند، تا اينكه نور اسلام بر دل‏هاي تاريك آنها تابيد و حيات طيبه
را براي آنها به ارمغان آورد. از آن روز تاكنون دشمنان دين و بشريت، از راه‏هاي گوناگون به مقابله با اسلام پرداخته و در صدد انحراف مسلمين بوده‏اند. در عصر حاضرهم با تهاجم فرهنگي غرب و صهيونيسم و ضعيف جلوه دادن دين به دست روشنفكران< SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt" dir=ltr lang=AR-SA> بيمار ونيز به وسيله تجمل گرايي، هويت اصلي مسلمانان را مورد هجوم قرار داده‏اند.
مقاله حاضر با ذكر نكاتي از آثار منفي تجمل در اسلام و جامعه و… به بررسي آن پرداخته تا گوشه‏اي از راههاي تهاجم فرهنگي دشمن را نشان دهد و ضمن آگاهي دادن از عواقب سوء تجمل گرايي و زيان‏هاي جبران‏ناپذير يا صعب العلاج آن، توجه خردمندان جامعه رابه نيرنگ‏هاي جديد دشمن جلب كند و ضمن ياد آوري توجه اسلام به زندگي دنيايي مسلمانان به ياد آورد كه دنيا محل زندگي موقت مي‏باشد. خوشي‏هاي آن موقت و گذرااست و آنچه زندگي واقعي تلقي مي‏شود، زندگي ابدي، راحت و هميشگي آخرت مي‏باشد.
در اين باره قرآن مي‏فرمايد: «المال و البنون زينة الحياة الدّنيا و الباقيات الصّالحات خير عند ربّك ثواباً و خير املا»1 مال و فرزندان زينت حيات دنيايي هستندو (ليكن) اعمال صالح كه تا قيامت باقي است (مانند نماز، تهجد و ذكر خدا&lt ;/SPAN> و صدقات جاري چون بناي مسجد و مدرسه و موقوفات و خيرات در راه خدا)، نزد پروردگار بسي بهتر و عاقبت آن نيكوتر است.


جايگاه تجمل در اسلام
دين مبين اسلام در عين حال كه به زندگي دنيايي انسان توجه دارد و خداوند متعال وسايل رفاه و آسايش او را در دنيا فراهم آورده است، مسلمانان را به عدم افراط و تفريط در اين زمينه فراخوانده و به يك زندگي معتدل و خوب دعوت مي‏كند.
وقتي كه انسان زمام نفس خود را در دست گرفت، بر او لازم است كه حقوق جسماني خود رانيز بشناسد و از زيبايي‏هاي زندگي كه خداوند براي او حلال كرده، كه شامل تمام لذات و مظاهر زندگي است و مزاج انسان سالم و معتدل طالب آنها است، بي تفاوت نباشد، حتي براي نياز جسمي ارزش قائل شده و دستور
مي‏دهد كه در صورت ضرورت، افرادي كه چيزي براي خوردن ندارند تا زنده بمانند براي ادامه حيات از گوشت ميته بخورند. در حاليكه گوشت ميته براي افراد عادي حرام است!
انسان فطرتاً كمال جو و زيبايي دوست مي‏باشد. بر همين اساس، اسلام ضمن اعتراف بهاين مسأله و نيازمندي‏هاي ديگر زندگي كه در طبيعت انسان نهاده شده، آنها را با ميل به ترقي كه اين ميل نيز در طبيعت انسان ريشه دارد معارض نمي‏داند.
«گوستاولوبن» وزير سابق فرانسه در كتاب «تاريخ تمدن اسلامي» مي‏نويسد:
«تاكنون هيچ مردمي مانند مردم جزيرة العرب ديده نشده كه در مدتي كوتاه و اندك، بتواند به اين حد از تمدن نائل شود»2. اين پيشرفت سريع مسلمين در صدر اسلام، نشانه اهميت دادن اسلام به زندگي دنيايي مسلمانان است. اما نظر اسلام اين است كه با ابزارهاي ترقي به ترقي نهايي كه همان هدف خلقت انسان است برسند و آن، تأمين رفاه زندگي ابدي در كنار زندگي دنيايي است. اينك زيبايي و تجمل را در اسلام بررسي مي ‏كنيم.


فرق است بين زيبايي و تجمل
زيبايي غير از تجمل مي‏باشد و در اسلام جايگاه مثبتي دارد. به عنوان مثال، اسلام نظافت را نوعي زيبايي مي ‏داند و به آن سفارش مي‏كند، زيرا در اثر مراعات نظافت زندگي انسان‏ها در صفا و آرامش خواهد بود. اما تجمل كه ناشي از زياده خواهي و اسراف مي‏باشد، افراد جامعه را به ورطه سقوط مي ‏كشاند و موجب از بين رفتن شخصيت والاي انسان مي‏شود. دشمنان اسلام نيز دقيقاً از اين همين راه، يعني با نشان دادن تجمل به عنوان يك نياز در جامعه. ايجاد وابستگي مي ‏كنند و ملت‏ها را ـ به خصوص ملت‏هاي مسلمان را ـ به سقوط و تباهي مي‏كشانند.
در هر جامعه مترقي و متمدن، نشانه ترقي و تمدن، مغزهاي متفكر و مخترعان و… آن جامعه هستند، نه درصد بالاي تجمل و مصرف گرايي. نويسنده خود شاهد بود كه در جنگ عراق و كويت، افرادي كه از كويت به ايران آمده بودند وقتي زندگي غير تجمل مردمايران (قم) را مي‏ديدند، اعتراف مي‏كردند كه زندگي درست و اسلامي همين است و اظهار مي‏داشتند كه وقتي كه به كويت برگرديم به روش شما ايرانيان زندگي مي‏كنيم و قبول داشتند كه زندگي آنها يك زندگي مصرفي و پرتجمل است. روح مصرف گرايي به قدري درآنها ريشه دوانده بود. كه حتي نخ‏هاي كامواي بافتني، به صورت بريده و كوتاه شده ازكشورهاي ديگر برايشان فرستاده مي‏شد! به همين علت است كه دشمنان انقلاب اسلامي درصدد رخنه كردن به شجره طيبه انقلاب اند كه بسان موريانه آن را از درون بپوسانند چون ديدند كه مردم شريف ايران نه تنها زمين نخورد و سقوط نكرد، بلكه دست سايرملت‏هاي ضعيف جهان را هم گرفت و الگوي آنها شد.
تجمل انواع و مراتبي دارد. در اخلاق، رفتار، حتي در سياست و صنعت هم رسوخ كرده است، ولي غالباً در قالب پوشاك و لوازم لوكس زينتي و غير ضروري ظاهر مي‏شود كه هريك از اينها در تغيير فرهنگ خودي و جايگزين كردن فرهنگ بيگانه موثر مي‏باشد. و عوامل تحريك شهوات، خيالبافي، در رؤيا زندگي كردن، اسراف، بي عاطفه بودن و ظلم وخيانت را به همراه دارد. و از همه مهم‏تر ايجاد سستي نسبت به اعتقادات و پوچي ودنباله روي از دشمنان اسلام ـ خصوصاً در نسل جوان ـ مي‏نمايد.
در يك نگاه خردمندانه، مي‏توان به سادگي متوجه شد كه وسايل رفاهي غير ضروري كه گاه توليدات داخلي هم جزء آنها حساب شده و با مارك خارجي عرضه مي‏شود، نسبت به ساير توليدات داخلي و واردات چشمگير و قابل تأمل است. و براي خريد آن وسايل و… ميليونها تومان سرمايه از كشور خارج مي‏شود و به جيب دشمنان اسلام مي‏رود و< /SPAN> آنهابه وسيله همان سرمايه‏ها بر عليه اسلام توطئه مي‏كنند و به وسيله نشريات مضر ومسموم افكار پاك و اسلامي مردم، خصوصاً نسل جوان جامعه را كه به قول حضرت امام «سرمايه‏هاي فوق الارض» هستند به ركود مي‏كشانند. در يكي از پرت كلهاي حكماي يهود (صهيونيسم)آمده است. «ما بوسيله كتاب هايي كه با سبك شيوا و (زيبا) منتشر مي‏كنيم افكار مسموم را به خورد مردم مي‏دهيم.»3
اكنون كه بيست سال از انقلاب اسلامي ما مي‏گذرد، در حالي كه هويت و فرهنگ ملي ما آميخته با اسلام است، ولي امروز در جامعه ما اخلاق و رفتارهايي به چشم مي‏خورد ومورد قبول واقع شده كه با فرهنگ اصيل مذهبي و ملّي ما در تضادّ است.
چرا بايد وسايل زندگي و تزييني، حتي خوراك و تغذيه ما كه ريشه در فرهنگ بيگانهدارد، به قدري در جامعه ما رواج پيدا كند كه رنگ جامعه اسلامي ما را عوض كند وانقلاب اسلامي ما را زير سوال ببرد.
اگر به همين
منوال بگذرد. مي‏ رود كه مليت و فرهنگ ما دستخوش يك تحول ناشايست و غيراسلامي قرار بگيرد. اين در حالي است كه از گوشه و كنار دنيا، مردم جهان براي نجاتزندگي خود به مردم ايران روي آورده‏اند و جنبش‏هاي آزاديبخش دنيا براي مبارزه بااستعمارگران مردم .
دليل بر اين مدعا گزارش مجري سيماي شبكه يك، در روز افتتاح صداي برون مرزي ايران مي‏باشد كه ايشان مي ‏گفتند: «سالانه بيش از سي هزار نامه از گوشه و كنار جهان به ايران مي‏رسد كه در رابطه با شناساندن اسلام براي آنها مي‏باشد» »جاي بسي تأسف و نگراني است كه در چنين موقعيتي كه ايران جايگاه خود را به عنوانرهبر و الگو در جهان پيدا كرده است، عواملي دست به دست هم داده‏اند و براي گسترشاين وضع ناپسند در جامعه با تبليغات آبكي و فريبنده، مظاهر كم ارزش مادي را دررسانه‏هاي گروهي حتي در تابلوهاي خيابان و بر روي بدنه اتوبوس‏هاي خط واحد ترويج مي‏ كنند، به طوري كه سبب شده است شيوع اين وضع (بيماري) به سرعت رو به رشد بگذارد.
امام راحل مي‏فرمايد: «راديو، تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها از ابزارهايمؤثر تباهي و تخدير ملت‏ها، خصوصاً نسل جوان بوده است و از آنها براي درست كردن بازار كالاها، خصوصاً تجمل و تزئين از هر قماش از تقليد در ساختمان‏ها (گرفته) تانوشيدن و پوشيدن و گفتار در فرم آنها استفاده كرد. ما دزد را بيرون كرديم اما خودمان را پيدا نكرديم.»4 آيا اين است قدرداني از خون شهدا و سال‏هاي دور از وطن بودن امام (ره) «افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم.»5 اگر او&lt ;SPAN dir=ltr>
به مرگ يا شهادت در گذشت باز شما بدين جاهليت خود رجوع خواهيد كرد؟


تجمل از نظر آيات و روايات
همان طور كه اشاره شد، اسلام ضمن اهميت دادن به زندگي دنيايي بشر، او را براي به دست آوردن لذت‏ها و زيبايي‏ هاي دنيا تشويق نيز مي‏ كند. قرآن كريم مي‏فرمايد:
«وَ ابتغ فيمـا آتيك اللّهُ الدّارَ الآخِرةَ وَ لاتَنسَ نَصيبكَ مِن الدُّنيا»6.به هر چيزي كه خدا به تو عطا كرده، از قواي ظاهري و باطني و مال و ساير نعمت‏هايدنيا بكوش تا ثواب و سعادت دار آخرت تحصيل كني و (ليكن) بهره‏ات را هم از (لذات ونعم الهي) دنيا فراموش مكن.
قرآن كريم به افرادي كه گمان مي‏ كردند تحريم زينت‏ها و پرهيز از غذاها و روزي‏هايپاك و حلال نشانه زهد و پارسايي و مايه قرب به پروردگار است، با لحن تندي مي‏فرمايد:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ الَّتي اَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ»7. بگو اي پيامبر چه كسي زينت‏هاي خدا را كه براي بندگان خود آفريده حرام كرده و از صرف رزق حلال و پاكيزه منع كرده؟ سپس براي تاكيد اضافه مي‏كند: به آنها بگو اين نعمت‏ها و موهبت‏ها براي افراد با ايمان در اين زندگي دنيا آفريده شده اگر چه ديگران نيز بدون داشتن شايستگي از آن استفاده مي‏كنند و نيز«قُلْ هِيَ لِلَّذينَ ءامَنُوا فِي الْحَيوةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ.»8 بگو اين نعمت‏ها در دنيا براي اهل ايمان است و خالص اينها (يعني لذات كامل بدون الم) و نيكوتر از اينها در آخرت بر آنان خواهد بود.
در مورد استفاده از انواع زينت‏ها اسلام مانند تمام موارد، حد اعتدال را انتخاب كرده و ضمن تشويق مردم به استفاده از نعم الهي به خاطر طبع زياده‏طلبي انسان كه ممكن است سوء استفاده كند و به جاي استفاده عاقلانه راه تجمل پرستي و زياده روي راپيش بگيرد مي‏فرمايد: «كلوا و اشربوا و لاتسرفوا»9 بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد.
كلمه (اسراف) كلمه بسيار جامعي است كه هرگونه زياده روي در كميت و كيفيت و بيهوده گرايي و اتلاف و مانند آن را شامل مي‏ شود. «امروز تحقيقات
دانشمندان ثابت كرده استكه سرچشمه بسياري از بيماري‏ها غذاهاي اضافي است كه به صورت جذب نشده در بدن انسانباقي مي‏ماند كه هم بار سنگيني است براي قلب و ساير دستگاه‏هاي بدن و هم منبع
آماده براي انواع عفونت‏ها و بيماري‏ها.10»
قرآن كريم تغذيه را به عنوان يك وسيله تكامل پذيرفته، لذا سفارش به خوردن غذاي پاك  مي‏نمايد چون غذاي حلال بر روي اخلاق انسان اثر دارد. لذا مي‏فرمايد:
«كلوا من الطّيّبات و اعملوا صالحاً»11 از غذاهاي پاكيزه حلال تناول كنيد و به نيكوكاري و اعمال صالح بپردازيد.
از آنجا كه تجمل گرايي، روي آوردن به دنيا محسوب مي‏شود و ساير دلبستگي‏ها به دنياو وابستگي را به دنبال دارد. امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايد: «رأس كل خطيئةحبّ الدنيا»12
سرّ هر خطا، دوستي دنياست و نيز مي‏فرمايد: به راستي شيطان آدميزاده را در هر چيزيمي‏چرخاند (تا او را گمراه كند) و چون از او درمانده گرديد، در برابر پول و مالدنيا جلو او را سخت مي‏بندد و گردن او را مي‏گيرد.13
امام باقر ـ عليه السلام ـ مي‏ فرمايد: نمونه آزمند بر دنيا، كرم ابريشم است كه هرچه بيشتر ابريشم بر خود مي‏تابد و مي‏پيچد راه بيرون شدن خود را دورتر و بسته‏تر مي‏نمايد تا از غم و اندوه مي‏ ميرد.14 گرايش به تجملات زندگي، انسان را دچار بحران اقتصادي مي‏كند و حتي به خاطر به دست آوردن و نگهداري آن
تجملات، دچار بحران روحي هم مي‏شود. گرچه لذتي به همراه دارد اما لذتش زودگذر مي‏باشد. علي ـ عليه السلام ـمي‏فرمايد: هر كه دنيا را در چشم خويش عظيم گيرد و جايش را در دلش بزرگ دارد و آنرا بر خدا برگزيند و به سوي آن انقطاع پذيرد (از همه ببرد و به آن پيوند كند) چنين كسي درست بنده دنياست .15»
اينها نمونه‏هاي كوتاهي بود از آيات و روايات، در نكوهش دنيا داري و گرايش به تجملات و استفاده درست از دنيا در حدي كه مورد قبول اسلام است كه تقديم شد.


تجمل عامل انحطاط مسلمين در صدر اسلام
به همان نسبتي كه تجمل در جامعه برقرار مي‏شود، به همان اندازه هم ذهن مردم متوجه منافع خصوصي مي‏گردد. زماني همه مسلمين در صدر اسلام به پيشرفت اسلام فكر مي‏كردند و در سايه برادري و برابري متحد بودند، در مقابل دشمنان اسلام سر خم نمي‏كردند، قدرت مسلمين نفوذناپذير بود. و در راه رسيدن به هدف نهايي كه گسترش و پيروزي اسلام بود از هيچ ايثار و گذشتي دريغ نمي‏كردند، اما از وقتي كه گرايش به تجملات و دنياپرستي در ميان آنها رواج پيدا كرد، اين عظمت رو به تنزل گذاشت. «جرجي زيدان» مورخ مسيحي لبناني مي‏نويسد: «پس از آن كه اعراب به كشور گشايي پرداختند، سيم و زور غلام و كنيز به جزيرة‏العرب روان گرديد و اندك اندك اعراب مسلمان به فساد و هرزگي گرائيدند.16 بنابراين سرنوشت مسلمانان صدر اسلام بايد لوح عبرت براي مسلمانان عصرحاضر و آينده باشد. انقلاب ما هم وقتي پايدار خواهد بود كه همه امور زندگي ماانقلاب باشد، ولي تجمل مانع اين امر است افرادي كه فقط به چيزهاي ضروري احتياج دارند و آرزو
يي جز افتخار ميهن خودشان
ندارند «مردمي كه انقلاب كردند و انقلاب شان حفظ و احياء ارزش‏هاي اسلامي و ملي بود اما وقتي روحشان با تجمل فاسد شده باشد آرزوي ديگري ندارند و به زودي دشمن قوانيني مي‏شوند كه مزاحم او هستند17» لذا مي‏بينيم افراد متجمل دين گريز هم هستند، چرا كه قانون اسلامي مانع جذب شدن آنهادر تجملات است به قول «منتسكيو»: در اين زمان است كه تقواي ملي با چه سرعتي رو به انحطاط مي‏رود زماني كه مردم روم به تجمل روي آوردند، در سلطنت «تي بر» نمايندگان سنا پيشنهاد كردند كه قوانين سابق مربوط به تجمل دوباره برقرار شود. شاه كه مرديبا اطلاع بود با اين تقاضا مخالفت كرد و گفت: دولت با وضع فعلي نمي‏تواند دوامكند.18»
حكام نالايق جهان اسلام، فضايل اخلاقي و رفاه متوسط مسلمانان را به خاطر زيادهخواهي و جاه‏طلبي‏هاي خودشان از ميان مسلمين برداشتند و قوانين اصيل اسلامي را كه مورد تاكيد رسول خدا (ص) بود، به دست فراموشي سپردند و خود و مردم را اسير تجملات كردند. اين انحراف از زمان «عثمان بن عفان» شروع شد. «ابن خلدون» مي‏نويسد:19 ديندر آغازِ امر، مانع غلو كردن در امر بناها بود و اسراف در اين راه را بي آن كه ميانه روي باشد، روا نمي‏ دانست و چون مردم از روزگاري كه دين فرمانروايي مي ‏كرددور شدند، به اين گونه مقاصد بي‏پروا گرديدند و طبيعت كشورداري و پادشاهي و تجمل خواهي بر آنان غلبه يافت. بنابر نقل مسعودي، عثمان در پنجمين سال خلافت خود كه بيست و هشت سال پس از هجرت پيامبر بود، دستور داد خانه‏اي مجلل برايش ساختند كه اتاق‏هاي متعدد و زيبا و تالارهاي بزرگ داشت اين تجمل گرايي كم كم به اطرافيان عثمان و كارگزاران و در نهايت به مردم سرايت كرد.20
در «طبقات ابن سعد» آمده:
زبير صحابي نامدار اسلام در بصره خانه‏اي ساخت كه امروزه هم معروف است و تجار و ثروتمندان بحريني و غير بحريني در آن جا اتراق مي‏كردند و در كوفه، مصر، اسكندريه هم خانه هايي ساخت. بعد از مرگ زبير 50 هزار دينار و 1000 اسب و هزار عبد و كنيز باقي ماند.21
طلحه صحابي ديگر و مشهور صدر اسلام، خانه‏اي در كوفه ساخت كه معروف به «دارالطلحتين» در كناسه مي‏باشد. غله‏اش از عراق هر روز هزار دينار بود.22 نمونه هايي از اين قبيل بسيار است. تخريب تجمل گرائي بعد از بيست و هشت سال كه از عمراسلام مي ‏گذشت، چنان مردم جهادگر و ايثارگر را عوض كرد كه نه تنها در ميادين جهادبه صورت فعال شركت نمي‏كردند، بلكه آشكارا از فرمان خليفه و رهبر خود علي ـ عليهالسلام ـ كه خودشان به اصرار بعد از عثمان به خلافت انتخاب كرده بودند سرپيچي مي‏كردند. خطبه اشباح حضرت علي ـ عليه السلام ـ شاهد براين مدعاست.
دنيا داري و تجمل پرستي، طلحه و زبير را در مقابل رهبرشان به مخالفت
واداشت ورفتند جنگ جمل را به راه انداختند و عاقبت به سرنوشت بدي دچار شدند. عبدالرحمن يكياز اعضاي شش نفره شوراي خلافت عمر، وقتي از دنيا رفت يك هشتم مالش را كه بين چهارزنش قسمت كردند هشتاد و چهار هزار بود. (سهم يك زن) 23
در روز قتل عثمان، نزد خزانه دارش پانصد هزار درهم و صد و پنجاه هزار دينار و هزارشتر بود و&lt ;/SPAN> صدقاتي باقي ماند كه قيمتش دويست هزار دينار بود.24 بذل و بخشش‏هاي عثمان به قدري بود كه اصحاب نمونه‏اي مثل ابوذر و عمار هميشه از او انتقاد مي‏كردند.
مطلب گويايي كه بر اين گفته‏ها صحّه مي‏گذارد، فرمايشات علي ـ عليه السلام ـ درخطبه معروف شقشقيه است كه مي‏فرمايد: «يخضمون مال الله خضمه الابل نبتة الرّبيع»25وقتي عثمان به خلافت رسيد (اقوام و اطرافيان او) مال خدا را خوردند، مانند شتري كه علف‏هاي نرم و لطيف بهاري را مي‏بلعد «علامه اميني» در «الغدير» آماري را ازعطاياي عثمان به اطرافيانش آورده كه نمونه‏اي ذكر مي‏شود.مروان پانصد هزار دينار، ابن ابي سرح، صدهزار دينار، زيدبن ثابت، صدهزار دينار،عثمان الخليفه. در يك مرحله صدو پنجاه هزار و در مرحله ديگر دويست هزار دينار ازعثمان به هديه گرفتند. 26 اين بذل و بخشش‏ها باعث شد، فقرا بيش از پيش در فقرزندگي كنند و حقوق عامه مسلمين از بيت المال صرف عيش و نوش و تجمل گرايي عده‏اي معدود شد و يك حالت سستي و تفرقه و فاصله طبقاتي بين مسلمانان به وجود آمد و اتحاد از بين رفت و ديوار بلندي بين آحاد مسلمين كشيده شد كه آثارش تا به امروز در جهان اسلام باقي مانده و قابل مشاهده مي‏باشند. گر چه علي ـ عليه السلام ـ سعي كرد دوباره سنت پيامبر را در جامعه مسلمين جاري كند و آنها را دوباره به آغوش اسلام بازگرداند و اما مردم چنان عادت كرده بودند كه حاضر نبودند از تجملات و دنيا گرايي دست بردارند و مطيع رهبر خود باشند.


ضربه‏هاي تجمل در قرون اخير
تجمل‏گرايي شاهان قاجار در عصر اخير، باعث سقوط كشور ايران شد. به طوري كه بخاطرتجمل و خوش گذراني هر روز امتيازي به اجانب مي‏دادند و با آبرو و حيثيت مردممسلمان ايران بازي مي‏ كردند و جسم ايران عزيز را تكه تكه كرده و به دست دشمن سپردند. جاي تاسف اين جاست كه علاوه بر جدا شدن قسمتي از ايران روسيه در «عهدنامه تركمانچاي» مبلغ ده كرور هم (مبلغ پنج ميليون تومان) به عنوان غرامت جنگي گرفت. فتحعلي شاه شش كرور را از خزانه پرداخت و براي پرداخت دو كرور ديگر «عباس ميرزا» عاقد قرار داد سخت به زحمت افتاد دولت انگلستان هم از احتياج ايران استفاده كرد و با پرداخت مبلغ دويست هزار تومان دو مادّه از پيماني را كه در سال 1229 با ايران بسته بود. و طبق آن مجبور بود در جنگ ايران با دول اروپايي به كمك ايران بشتابد خريد و الغاء كرد. دو كرور ديگر بر ذمه ايران باقي ماند كه در جريان قتل «گريبايدوف» كه ايران هيئت حسن نيتي براي عذر خواهي به دربار روس اعزام داشت،! امپراطور روسيه يك كرور از آن را به «خسرو ميرزا» رئيس هيئت بخشيد و براي تاديه يك كرور ديگر هم پنج سال مهلت داد.27 عهدنامه گلستان و امتياز حكومت بر خليج &lt ;SPAN class=formfield>فارس به بهانه برده فروشي و دادن امتياز گمرگ و معادن و امثال اينها كه هر كدام نياز به توضيح مفصل دارند، در جاي خود قابل تحليل و تفكر است كه تجمل انسان را به كجاها مي‏كشاند. پادشاهي كه ادعاي حكومت و بزرگي بر كشور دارد اما غلام اجنبي شده به قول خود شاه، شمال مي‏خواهند بروند روس اجازه نمي‏دهد. به جنوب كشور مي‏خواهند بروندانگليس اجازه نمي‏دهد. اين چه پادشاهي است!؟
اين اعمال زشت زمامداران ايران باعث شد كم‏كم زنجيرهاي اسارت و وابستگي به دست و پاي مردم شريف ايران زده شود. زماني كه امير كبير، آن مرد ميهن پرست، زمام امور كشور را به دست گرفت وارث خزانه‏اي خالي و كسر بودجه و تعهدهاي سنگين بود كه به ايران تحميل شده بود. «ميرزا يوسف مستوفي الممالك آشتياني» وزير ماليه كه مامور رسيدگي به امور مالي شده بود، پس از بررسي گزارش داد كه «خزانه كشور دچار ده ميليون ريال كمبود بودجه است»28 در صورتي كه اصل بودجه از بيست ميليون ريال تجاوزنمي‏كرده است.
و در عصر اخير، رضا خان وقتي براي ديدار به تركيه رفت و زرق و برق آن جا را ديده به فكر تقليد و ترقي افتاد و
تحت تأثير حكومت «آتاترك» قرار گرفت كه به قول حضرتامام كه فرمود:
من مجسمه آتاترك را در تركيه ديدم كه يك دستش به طرف غرب بود مي‏گفتند اين نشانه اين است كه همه چيز در غرب است. اما رضا خان فقط تجمل پرستي غرب را آورد كه عامل وابستگي و< SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt" dir=ltr lang=AR-SA> انهدام فرهنگ خودي بود و مي‏رفت كه قانون اسلام به دست فراموشي سپرده شود و فرهنگ ايران چهره عوض كند كه خداوند به دست مرد توانايي از سلاله پيامبر عظيم‏الشأن اسلام، مردم و كشور ايران را نجات داد. مطالبي كه ذكر شد، در واقع قابل تحليل و تفكر مي‏باشد تا مايه عبرت گردد و تاريخ دوباره تكرار نشود.
زماني كه استعمار گران براي شروع كار در ايران دست به كار شدند تا زمينه‏هاي سقوط ملت ايران و انهدام فرهنگ ايراني را فراهم كنند از ترويج تجمل شروع كردند.
بنابر نقل سالمندان بزرگوار، براي اولين بار كه يهود مي‏خواست مجري اين طرح باشد، به وسيله رايج كردن لباس‏ها و وسايل تجملي در ايران شروع به كار كرد. به اين صورت كه لباس‏هاي كهنه مردم را مي‏خريدند و به جاي آن‏ها ظرف زيباي چيني و پارچه‏هاي فاستوني مي‏دادند كه تا آن زمان مردم پارچه‏هاي دست بافت خودشان را مي‏پوشيدند. وقتي به سراغ كاسب و بازاري مي‏رفتند و مي‏گفتند ما پارچه‏هاي فاستوني (كت وشلواري) خوب به شما مي‏دهيم، مردم كاسب در جواب مي‏گفتند: ما قدرت خريد پارچه‏هايش ما را نداريم. مي‏گفتند (يهود): ما از شما پول نمي‏خواهيم. در عوض پول، شمامي‏توانيد گندم به ما بدهيد و اگر جواب مي‏شنيدند كه گندم هم نداريم، بايد صبركنيد به موقع رسيدن محصول، قبول مي‏كردند كه اشكالي ندارد شما هر وقت توانستيد گندم به ما بدهيد.
كشوري كه زماني گندم صادر مي‏كرد، حالا وارد كننده گندم از خارج مي‏باشد.
زماني براي خريد گندم ايران منت ايران را مي‏كشيدند و از راه عطوفت و مهرباني واردشده بودند. اما حالا چه؟ از آن جا كه دشمنان ايران راه وابستگي را از طريق رايج كردن تجمل تجربه كرده‏اند، بار ديگر در عصر حاضر اين نقشه را به كار گرفته‏اند و جدي هم عمل مي‏كنند تا نيروي جوان و سرمايه‏هاي عظيم كشور را مشغول مد پرستي و تجمل گرايي بكنند. با اين تفاوت كه اين‏بار تبليغ مي‏كنند كه جنس خارجي بهتر است(حتي نام و نشان خارجي). با كمال تأسف بر روي لباس‏ها و وسايل زندگي مسلمانان مارك و خط‏هاي خارجي زياد ديده مي‏شود. كه در مواردي (تقريبا زياد) پيام‏هاي زشت اخلاقي و شهواني بر آنها نقش بسته است كه علاوه بر تحريك كنندگي غرايز جنسي جوانان و گمراه كردن آنها، جوانان عزيز را از درس و ف
عاليت نيز باز مي‏دارد و آرامش روحي آنها را به هم مي‏ريزد
.
اولين گام اين سقوط، اول در خانواده برداشته مي‏شود و اين تخريب فرهنگ به دستبزرگان خانواده صورت مي‏گيرد، چرا كه در هنگام خريد توجه ندارند كه سرمايه كشور ودست رنج خود را در نهايت به جيب چه كساني مي‏ريزند و در مقابل خواسته‏هاي سطحي و زودگذر فرزندان خود، زود تسليم مي‏شوند، در حالي كه اگر با فرزندان عزيز خودشان بامنطق برخورد كنند و آنها را از واقعيت‏ها آگاه كنند مسلماً فرزندان فهيم ايران زمين خود حاضر نخواهند شد لباسي را كه غرب و صهيونيسم (آمريكا) و (اسرائيل) باصداي بلند فرياد بزنند: مرگ بر….. در چنين شرايطي، اين شعارها اثر چنداني نخواهد داشت و ريشخند آنها را هم به دنبال خواهد داشت و مردم هندوستان
زماني
كه مي‏خواستند از استعمار انگليس سر پيچي كنند و خود را آزاد كنند به دستور رهبرانشانهمه مردم (به جز اندك) پوشيدن و استفاده از وسايل خارجي انگليسي را بر خودشان تحريم كردند، حتي مدتها مردم هندوستان در غذاي خود از نمك استفاده نكردند، زيراامتياز نمك كشورشان به دست استعمار بود و دچار بيماري شدند&l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt” dir=ltr>.
اگر اين نقاب مرغوبيت جنس خارجي و يا استحكام آن به كنار زده شود، چهره كريه وابستگي و ذلت و پوچي و انهدام فرهنگ ايراني در پشت آن به چشم مي‏خورد.
هرگاه جامعه‏اي يا افرادي، از درون به وسيله موريانه تجمل گرايي بپوسد، هر كس مي‏تواند با يك ضربه كوچك او را نقش بر زمين كند. اگر مردم انقلابي ديروز و نسل آگاه امروز سلاح ايمان و هشياري انقلابي خودشان را بر زمين بگذارند و پايبند اصول انقلاب خود نباشند، ارزش‏هاي اسلامي و انقلابي جاي خود را به ارزش‏هاي مادي خواهدسپرد و بيم آن مي‏رود كه مردم مجاهد و انقلابي ايران، خود در فرهنگ اجانب جذب و هضم گردند كه در اين صورت فاقد هر گونه اراده براي آباداني و شكوفا كردن استعدادهاي غني كشور و مردم خود خواهد شد. هيتلر مي‏گويد: اگر آلمان بدون دفاع ماند، به خاطر اسلحه نبود. او فاقد اراده لازم براي دفاع بود. اگر من به دستراستي‏ها مي‏گفتم غفلت شما باعث شد كه&l t;SPAN dir=ltr> يهوديان توانستند در سال 1918 قدرت را به دست گيرند، براي حل اين مشكل نبايد پرسيد: چگونه اسلحه بسازيم؟ بلكه بايد گفت باچه تدبيري مي‏توان ملت را از لحاظ اراده تا جايي بالا برد كه بتواند اسلحه به دست بگيرد. وقتي چنين احساسي در قلبي به وجود آمد، اراده‏اش خواهد توانست هزاران راهبراي به دست آوردن اسلحه خلق كنند. ده قبضه هفت تير دست يك مرد بي غيرت (بي‏اراده)بدهيد نمي‏تواند يك گلوله خالي كند. اين اسلحه از يك چماق كه به دست مرد شجاعي داده‏ايد كم ارزش‏تر است. 29 نسل عزيز جوان با توجه به طرز فكر هيتلر كه يك رجل سياسي مي‏باشد، بايد دقت كنند و بيدار شوند كه مردم ايران با اراده آهنين و با دست خالي به قول (هيتلر) با چماق به نبرد طاغوت و سلطه گران رفتند. اگر غرق در تجملات بودند كه فرصت توجه به مسائل سياسي آن روز را نداشتند.
گرچه نسل حاضر در صحنه مبارزاتي انقلاب اسلامي حضور نداشتند به خاطر صغر سن ياهنوز به دنيا نيامده بودند اما با مايه گرفتن از والدين بزرگوار خود و مردان ميادين نبرد آن روز، خود به انقلاب ديگر دست بزنند و حمله‏هاي فرهنگي را دفع كنند و خودشان فرهنگ ساز جامعه خودشان باشند و دوباره نام ايران را در عرصه‏هاي فرهنگي بين المللي بر سر زبان‏ها و محافل علمي فرهنگي زنده‏تر كنند. هر چند قدم‏هاي اول برداشته شده و جوانان گرانقدر، در مسابقات علمي افتخارات قابل توجهي كسب كرده‏اند، اما نبايد به آنها اكتفا شود و اميد
است جوانان ديگر به تأسي از آن عزيزان
افتخارآفرين، در صدد افتخار آفريني‏هاي بسياري باشند و خود را در مقابل ويروس تجمل گرايي و فنا شدن به دست آن واكسينه كنند.
به اميد روزي كه شعار مرگ بر…… به شعور انقلابي تبديل شده باشد. آن روز است كه واقعاً غرب و صهيونيسم مر
گ خود را جلوي
چشمان خود مشاهده خواهند كرد و خواب براي هميشه از چشمان آنها خواهد رفت، ان شاءالله. اگر امروز به اين توطئه غرب و… جواب مثبت داده شود، جهان اسلام قرباني مد پرستي شده و روز به روز قرباني زيادتر خواهدشد، دين در معرض فروش قرار خواهد گرفت و سرمايه‏هاي ملي، خصوصاً جوانان عزيز به سرعت از دست خواهند رفت. اين غارتگران مال و جان به هيچ عنوان دوستدار مردم مسلمان نيستند. آنها حتي به هم كيشان خود نيز رحم نمي ‏كنند، چه رسد به مردمي كه آنها راسرچشمه بدبختي‏هاي خود مي‏داند.
يهود وقتي كه از كشورهاي جهان، يهوديان را جمع كردند تا به فلسطين اشغالي ببرند، افرادي را كه قادر به كار زياد نبودند نمي‏بردند.


پاورقيها:
11. سوره مؤمنون، آيه 51.
1
. سوره كهف، آيه 46.
15
. غررالحكم، ج 2، ص 706.
18
. همان، ص 220.
19
. تمدن اسلامي از ديدگاه امام خميني (ره) ،ص 129.
14
. همان، ص 467.
16
. مجموعه مقالات بزرگداشت امام خميني (ره)، ج 1، ص 164.
12
. اصول كافي ج 3، ص 465.
17
. روح القوانين، ص 217.
10. تفسير نمونه ذيل آيه اسراف 31، ج 6، ص 153.
24
. همان، ص 76.
25
. نهج البلاغه، خطبه شقشقيه.
20
. همان، ص 130.
21.
مروج الذهب، ج 2، ص 133.
22
. همان، ص 133.
26.
الغدير، ج 8،ص 286.
23
. طبقات الكبري، ج 3، ص 136.
29
. نبردمن، ج1، ص237.
28
. همان، ص
68
.
27
. اميركبير قهرمان مبارزه با استعمار، ص248.
2
. تمدن اسلامي از ديدگاه امام خميني (ره)، ص 123.
30
. محاكمه آزادي.
3
. دنيا ملعبه دست يهود، ص 152.
4
. خودباختگي از ديدگاه امام خميني (ره)، ص 58.
5
. سوره آل‏عمران، آيه 144.
6
. سوره قصص، آيه 77.
7
. سوره اعراف، آيه 32.
8
. همان، آيه 31.
9
&l t;SPAN dir=rtl>
. همان، آيه 31.


منابع: اصول كافي ج 3،


منبع: www.seraj.ir


http://www.dte.ir

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید