یهودشناس شوید! (بخش اول): رابطه تاریخی یهود با اسلام از مسایلی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت چرا که در جای جای قرآن کریم و احادیث نقش آنان به عنوان اقلیتی تاثیرگذار مطرح بوده است. این مساله با در نظر گرفتن نقش آنان در حوادث مربوط به آخرالزمان همچون زمان بعثت پیامبر صلوات الله علیه و آله مهم تر جلوه می کند.اما …
در فرهنگ دشمن شناسی قرآن کریم ” یهود “به عنوان دشمن ترین دشمنان برای کسانی که ایمان آورده اند توصیف شده است. خداوند متعال در آیه ای اعجازگونه می فرماید:” لتجدن اشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا…” (بخشی از آیه ۸۲ سوره مائده)به تحقیق یهودیان را دشمن ترین دشمنان نسبت به مومنان می یابی و همچنین کسانی که مشرک شدند…در این آیه کریمه خداوند متعال گذشته از توصیف یهودیان به این عنوان با عطف مشرکان به یهود
به شکلی زیبا تبعیت خارجی مشرکان را از یهودیان و نقش پشت پرده یهود را افشا می کند همانطور که دستهای جنایت کار آنان از زمان پیامبر تا کنون از جنگهای نظیر خندق تا جنگ های جهانی مشهود بوده است.
اساساً چگونگی شکل گیری صهیونیسم و رابطه آن با یهود و دین حضرت موسی علیه السلام بحثی تاریخی است که باید در کتب تاریخ به آن پرداخت اما مساله ای که اهمیت این موضوع را دوچندان می کند این است که عده ای به خاطر اغراضی خاص دست به تحریف تاریخ زده حوادث و رویداد های تاریخی را به نفع خود مصادره کرده اند و در این میان به استناد همان تاریخ تحریف شده دست بر گلوی بشریت نهاده اند. آنان از گذرگاه این حوادث تحریف شده حقوقی را برای خود تراشیده اند که برای استیفای این حقوق جعلی خواهان به استثمار کشیدن سایر ملت ها هستند. در مقابله با این تهاجم زشت تاریخی بسیاری با نوشتن کتاب ها و مقالات سعی کرده اند تا چهره کریه و سراسر ریای این تاریخ نگاران خائن را روکنند که افرادی نظیر روژه گارودی از این دست بودند اما به خاطر سیطره همه جانبه این اقلیتٍ اکثریت ستیز بسیاری از این تقابل ها به شکست انجامیده است با این همه هر کس بنابر وظیفه انسانی خود باید تلاش کند تا صفحه تاریخ را از لوث چنین ظلم و ستم هایی پاک کند. این نوشته نیز سعی دارد به ریشه یابی واقعی و تفکیک عوامل موثر در تشکیل جنبش صهیونیسم قدمی هرچند کوچک در این مسیر بردارد.
چکیده
مقاله” قوم یهود، آیین یهودیت و علل پیدایش صهیونیسم” تحقیقی است تالیفی و حدالامکان ساده و آموزشی، که در آن به تفکیک و بررسی صهیونیسم دینی از صهیونیسم سیاسی پرداخته شده در ابتدا سعی شده است اصطلاحات مهم و کلیدی تعریف شود و در ادامه با بررسی تبارشناسی قوم یهود با تفکیک تاثیر “آموزههای عهد قدیم(تورات)”؛ “عهد جدید (انجیل)” و نقش مسیحیان صهیونیست” در شکل گیری جنبش صهیونیسم، به شکلی روشن، دلایل مذهبی و دینی موثّر در بوجود آمدن تفکر صهیونیسم را بیان کردهایم. همچنین در تحلیل ریشههای صهیونیسم سیاسی، با تفکیک آن به ریشههای قومی ـ تاریخی و امپریالیستی ـ استعماری سعی شده است که نقش این دو در تکمیل عوامل پیدایش جنبش صهیونیسم به وضوح بیان شود.
ایران بزرگترین و خطرناکترین دشمن اسرائیل محسوب میشود. دشمنی ایران پس از انقلاب اسلامی به رهبری (امام)خمینی، به صورت یک دشمنی ایدئولوژیک و دشمنی واقعی درآمده و خطر افکار تندرو مذهبی در ایران از هر خطری برای اسرائیل بیشتر است.(۱)
قوم یهود و آیین یهودیّت
در این بخش(۲) سعی کردهایم با توجه به منابعی که در اختیار داریم و تا جایی که واقعیات تاریخی به ما اجازه میدهد جنبه مذهبی و الاهی یهودیت به عنوان آیینی آسمانی را از تفکر مبتنی بر بنیادگرایی افراطی و مطالعه انتخابی و نژادپرستانه از تورات جدا کرده و به ریشههایی بپردازیم که منجر به تشکیل فاجعهای شد که امروزه مانند غدّهای سرطانی در میان کشورهای اسلامی نمایان است. رژیمی که با انگیزههایی موهوم و ضد بشری آشکارا به نسل کشی پرداخته و
با خوی حیوانی خویش روی جلّادان تاریخ را سفید کرده است. امروزه آنچه ما به عنوان صهیونیسم میشناسیم فقط گوشهای از خواب هولناکی است که امپریانیسم جهانی برای ابناء بشر دیده است. اگر چه با موجودیت رژیم جعلی اسرائیل جزئی هر چند کوچک از این خواب پریشان تعبیر شده است، امّا اگر تدبیر رهبران و متفکران بشری و بیداری تودههای مردمی نباشد بعید نیست که خودکامگان افسار گسیخته، تمدن بشری را که ثمره سالها مجاهدتِ مجاهدان تاریخ و آزادگان عالَم است با برداشت خشک و بنیادگرایانه شان از متون تحریف شده و دست نوشته خود به ورطه نابودی و هلاکت بکشانند. آنچه آشکار است اینکه این برداشت با رویکردی غرض ورزانه در صدد انتقام از تمام ارزشهایی است که برای برپایی آن چه خونها که ریخته نشده و چه هزینههای سنگین که بر دوش بشریت تحمیل نشده است. در این اوراق بر آنیم تا با کنار زدن پردههای غفلت از روی چشمان دوستان و پردههای تزویر از روی سفّاکان منفعت پرست تا حدودی حقیقت این تفکر ضد بشری را آشکار سازیم. حقیقتِ تلخی که اگر چه بسیاری برای رفع تکلیف، آن را به مسالهای کوچک در حد زیاده خواهی یک قوم یا یک کشور جعلی و یا حتی در نگاهی ساده لوحانه آن را به اختلافات داخلی یک کشور تنزل میدهند، امّا واقعیت مسئلهای است که از بسیاری از جهات پیوندی ناگسستنی با مساله آخرالزمان و رویارویی بزرگ خیر و شر دارد.
یهودیت، آیینی آ
سمانی
شایسته است قبل از پرداختن به اصل موضوع نکاتی چند را متذکّر شویم.یهودیت آیینی رسمی و الاهی است که از جانب خداوند متعال به دست حضرت موسی(ع) بر بنی اسرائیل عرضه شد. مومنان به این آیین آسمانی میدانستند که این آیین تا آمدن پیامبر بعدی که نشانههای آن در تورات آمده است، رسمیت دارد. و این چنین بود آیین مسیحیت تا آنکه پروردگار عالمیان با فرستادن آیین محمّدی (ص) جهانیان را به دین مبین اسلام مفتخر فرمود. و آن را جامع ادیان الاهیِ پیشین معرفی کرده و همه را دعوت به پذیرش آن کرد. پیامبر اسلام اهل کتاب را در پذیرش اسلام یا ماندن بر آیین قبلی خود مخیّر کرد و بسیاری هم با قبول شرایط اسلام بر آیین خود باقی ماندند. از آنجاییکه تمامی ادیان آسمانی از مصدر و منبع واحد نازل شدهاند از قدیم الایام معتقدان ادیان مختلف در کنار هم زندگی میکرده و هیچگونه تعارض قابل ذکری با همدیگر نداشتند. همانطور که امروز هم بسیاری از اهل کتاب در میان مسلمانان به راحتی زندگی میکنند و هیچگونه مشکلی ندارند. اما با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبوتِ آیین یهودیت، رفته رفته غبار غفلت بر احکام اصیل آسمانی نشست و به جای آن، راههای انحرافی در جهت منفعت عدهای خاص گشوده شد.
گذر زمان با کمک دستهای پلید نامحرمان کم کم آیین آسمانی یهودیت و کتاب مقدس آن را مانند مسلکها و فرقههای غیر الاهی زمین گیر کرد. و انگار این منحرف شدنها و به بیراهه رفتنها خاصیتی جبری، در طبیعت زمان است که گذشت زمان هر چیزی را که در اختیار بشر قرار بگیرد منقلب میکند و شاید به همین خاطر پروردگار عالمیان محفوظ نگه داشتن خاتم ادیان را خود ضمانت کرد: نحن نزّلنا الذکر و انا له لحافظون.(۳)
اما به دلایلی، انحراف در آیین یهودیت بسیار عمیقتر از موارد مشابه خود، در تاریخ بشریت ظاهر شد تا جایی که کاملاً در تضاد با آیینی قرار گرفت که خود از دل آن برخاسته بود. امروزه در میان مومنان واقعیِ آیین الاهی یهودیت، صهیونیسم نوعی فساد و تباهی بر مبنای ملی گرایی افراطی و استعمارگری شمرده میشود. همانطور که در جریان انقلاب اسلامی، گروهی از یهودیان که همسو با جریان انقلاب فعالیت میکردند، در جریان دیدار با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی قدّس سرّه اظهار داشتند: (یهودیت دین الاهی است متّکی بر توحید و احکام خداوند که بوسیله حضرت موسی کلیم الله در تورات مقدس آورده شده، در حالی که “صهیونیسم” مانند “ایسم”های دیگر، مخلوق ذهن چن
د نفر از دنیای غرب است که اخیراً به عنوان یک ابزار سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد و این ابزار، عاملی شده است برای نفوذ امپریالیسم در خاورمیانه و مَحو حقوق انسانی و خدایی عدهای از افراد در این منطقه.)امام خمینی قدس سره در سخنان خود با تیز بینی خاص خود تفاوت عملکرد کلیمیان حقیقی با صهیونیستها را چنین بیان میفرمایند: (ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیستها جدا میدانیم. ما با صهیونیستها مخالف هستیم و مخالفت ما برای این است که آنها با همه ادیان الاهی مخالف هستند. آنها یهودی نیستند، آنها مردمی سیاسی هستند که به اسم یهودی کارهایی میکنند و یهودیها هم از آنها متنفّر هستند.)(۴) در حقیقت میتوان گفت که تمام هدف ما در این اوراق اثبات مدعای حضرت امام رضوان الله تعالی علیه با آوردن شواهدی علمی و تاریخی است. که ان شاءالله خواهد آمد.و اما نکته دوم که باز به گونهای تاکید نکته اول است، اینکه به کارگیری مکرر عبارات یهود و یهودیان و انجمنهای یهودی به معنی یکسان نگری همه یهودیان نیست. زیرا برخی از آنها همانطور که قبلاً گذشت مبرّا از همگرایی و همکاری با تشکلها و شبکههای صهیونی و اسرائیلی هستند. و سوم اینکه ذکر عبارت “ک ش و ر اسرائیل” فقط و فقط برای رساندن معنا در این اوراق آورده شده است، وگرنه با توجه به معیارهای بین المللی برای تعریف کشور به هیچ وجهی اطلاق کشور بر این مورد صحیح نمیباشد. چرا که صهیونیستهای مهاجم سرزمین کشور فلسطین ر
ا با قوه قهریّه اشغال کرده و بسیاری از ساکنان اصلی آن را اخراج یا به قتل رساندهاند. و تعداد بسیاری را هم آواره کرده و کسانی هم که در فلسطین ماندهاند از حداقل نیازها برخوردار نیستند. صهیونیستهای اشغالگر به جای فلسطینیان اخراج شده، یهودیان ممالک مختلف را به کشور اشغال شده فلسطین منتقل کرده و جایگزین ساکنان اصلی آنجا کردهاند. بر این اساس رژیم صهیونیستی به عنوان یک کشور به هیچ وجه مبنا و مشروعیت حقوقی نداشته بلکه پدیدهای جعلی و بی ریشه در منطقه به حساب میآید. چرا که طبق قواعد و حقوق بین الملل کشور متضمّن تعاریف و ویژگیهایی است که رژیم اشغالگر قدس از لحاظ جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، و نیز ملل و اقوام تحت زیست مشمول هیچ کدام از آنها نمیباشد.(۵)
نگاهی به ساختار قومی و مذهبی یهودیان
در ابتدا به خاطر نقش کلیدی و اساسی آیین یهودیت، ساختار دینی و مذهبی آن را به اختصار شرح داده و مطلب را پی میگیریم.
بسیاری میپندارند که واژة یهودی، مانند واژه آلمانی یا انگلیسی مفهوم مشخص و روشنی دارد، و همانطور که آلمانی به کسی گفته میشود که از نژاد نُردیکِ(۶) سفیدپوستان، وابسته به تمدن غربی و دارای فرهنگ ژرمنی میباشد و به زبان آلمانی تکلم میکند و یک عضو ملت آلمان به حساب میآید یهودی هم دارای چنین خصوصیاتی است. در بسیاری از موارد هم، محققان در مورد یهود به گونهای سخن میگویند که به نظر میرسد یهودیان جماعتی یکدست، یکپارچه و منسجمند. امّا حقیقتاً در این مورد بخصوص این گونه نیست. اگر امروز آلمانیها در کشور آلمان زندگی میکنند و بسیاری هم هستند که در کشور آلمان نیستند امّا از بسیاری از جهات با آداب و رسوم کشورشان مشترکند، یهودیان چنین مشترکاتی را در بسیاری از موارد ندارند. برای نمونه تاریخ یهود را در نظر میگیریم. با شنیدن اصطلاح تاریخ یهودی چنین برداشت میشود که یهود دارای تاریخی مستقل و جدا از سایر ملتهاست و خود دارای اشتراکات منحصر به فردی است امّا وقایع غیر قابل انکار تاریخی نشان میدهد که یهودیان در جوامع مختلفی زندگی کردهاند و این جوامع در شرایط زمانی و مکانی گوناگون تمدنها و شیوههای تولید متفاوتی داشتهاند. مثلاً یهودیهای یمن در قرن ۱۹در یک جامعه عربی بیابانی و قبیلهای میزیستند، امّا در همان زمان یهودیان هلند در یک جامعه شهری متمدن و مبتنی بر نظام سرمایه داری غربی زندگی میکردند. با وجود این واقعیتها ما وقتی از تاریخ یهودی نام میبریم هر دو مورد به یک نسبت مد نظر ماست در حالی که از لحاظ تاریخی و علمی نمیتوان این دو را به عنوان یک تاریخ مشترک لحاظ کرد. چرا که تاریخ یک پدیده، باید اشتراکاتی هم در نوع وقایع داشته باشد تا بتوان تأثیرات وقایع گوناگون را بر اجزا و افراد آن بررسی کرد. برای مثال وقتی انقلاب صنعتی رخ داد با توجه به دو مثالی که زده شد، تأثیراتی که انقلاب صنعتی بر کشورهای اروپایی داشت بسیار فراتر و عمیقتر از تأثیراتی بود که بر کشورهایی نظیر یمن و کشورهای آفریقایی گذاشت. به همین خاطر میتوان گفت که میزان اثرپذیری یهود از انقلاب صنعتی البته با فرض اینکه آن را دارای تاریخ مستقلی بدانیم متأثر از میزان تأثیرپذیری جامعهای بود که در آن جامعه زندگی میکردند.(۷) و به خاطر همین پراکندگی است که شخصیت و هویت آنان نیز متأثر از تمدن آن جامعهای است که در آن زندگی میکنند.
همانطور که میبینیم یهودیان هر کشور به زبان همان کشور تکلم میکنند و نویسندگان آنها به زبان آن کشور مینویسند. و از هر جنبه فرهنگ و تمدن که بررسی کنیم متوجه میشویم که نمیتوان تمدن یا فرهنگ معینی را به عنوان تمدن و فرهنگ خاص یهودی و به تبع آن تاریخ یهودی مشخص نمود و این واقعیت آشکاری است که قابل انکار نمیباشد و اگر هم مثال نقضی بر این مدعا پیدا شود باید وجه اشتراک آن را نه در فرهنگ و تمدن بلکه در ریشههای مذهبی و البته بسیار محدود برای آن قائل شد که عموماً فاقد مکان مشخصی میباشد.
گروههای مختلف یهودی به چند دسته جداگانه تقسیم میشوند، در تقسیم بندی این گروهها دو اصل معتبر است که فرد با دارا بودن حتی یکی از این دو، یهودی محسوب میشود. این دو اصل عبارتاند از اصل عقیدتی یعنی اعتقاد و ایمان یهودی و دوم اصل نژادی یعنی متولد شدن از مادری یهودی بنا بر شرایطی که ذکر کردهاند(۸). با اعتبار اصل دوم یهودی ملحد و بی دین هم، یهودی محسوب میشود و این از موارد منحصر به فرد آیین فعلی یهودیّت در مقایسه با اسلام و مسیحیت میباشد.
تقسیمات یهودیان به اعتبار اصل نژادی و محل زیست
با لحاظ کردن اصل نژادی یهودیان به ۳ دسته بزرگ تقسیم میشوند.
۱ـ سفارادیها(۹): سفارادیها که یهودیان مشرق زمین را میگویند از نسل کسانی هستند که در شبه جزیره ایبری میزیستند. سفارادیها اشراف یهود بودند و همیشه از اینکه با اشکنازیها همراه و هم محل شوند احساس شرم مینمودند و همیشه بین آنها و اشکنازیها دشمنی دیرینهای وجود داشت. امّا با گذشت زمان، وضعیت کاملاً برعکس شد و در حالیکه سفارادیها تبدیل به اقلیت شدند اشکنازیها درتمدن غربی و هم چنین در اسرائیل موقعیت برجستهای پیدا کردند. از شخصیتهای تأثیرگذار و مهم سفارادیها میتوان به اسپینوزا فیلسوف نامدار و بنیامین دیزرائیلی یهودی که برای خدمت به اهداف صهیونیسم به ظاهر مسیحی شد و مدتی نخست وزیر انگلیس بود، اشاره کرد.
۲ـ یهود مشرق زمین و جهان اسلام: به اشتباه یهودیان مشرق زمین و دنیای اسلام هم سفارادی گفته میشوند که کاملاً اشتباه است چرا که گذشته دینی و فرهنگی آنان به کلی متفاوت است.
۳ـ اشکنازیها(۱۰): عمده یهودیان شرق اروپا (روسیه و لهستان) را که اصلیت آنان آلمانی است، اشکنازی(۱۱) میگویند. اصولاً یهودیّت مطرح امروزی و تمامی جنبشهای فکری معاصر یهودی شامل جنبش یهودی روشنگری، یهودیت اصلاحگر، یهودیت محافظهکار، جنبش قومی دیاسپورا و پونر و خصوصاً جنبش صهیونیسم در میان اشکنازیها ظهور کرد.
تقسیم یهودیان به اعتبار اصل دینی و عقیدتی
به لحاظ دینی و عقیدتی یهودیّت به چند دسته اصلی تقسیم میشوند. که از جمله آنها میتوان به یهودیت ارتدوکس، یهودیت اصلاح طلب و یهودیت محافظه کار اشاره کرد.یهودیت ارتدوکسی وارث یهودیت حاخامی و بیشتر، از قرون وسطی تا پایان قرن نوزدهم رواج داشت. آنها عقیده دارند تورات از جانب پروردگار نازل شده و تمامیت آن لازم الاجراست. البته آنها فقط حداکثر ۵% پنج درصدِ یهود در دنیای غرب را تشکیل میدهند. یهودیت اصلاح طلب در آلمان (مهد اصلاح دینی مسیحیت) ظهور کرد و نخستین فرقهای بود که یهودیت حاخامی را به چالش کشید. آنها
میکوشند عقل را بر همه چیز حاکم کنند و با جداسازی عنصر دینی از عنصر نژادی فقط عنصر دینی را الزام آور میدانند. برای آنها اصطلاحاتی چون بازگشت به ارض موعود، تبعید و دوران مسیحایی بی اعتبار است. یهودیت محافظه کار، جریان فکری است که معتقد است مسلک یهودیت بیانگر روح ثابت ملت یهود میباشد. آنان اعتقاد دارند که یهودیت قادر است خود را به مقتضیات زمان منطبق سازد. آنان دین یهود را روح قومیت میدانند که این همان دیدگاه صهیونیسم است، اما با این همه مسائل دینی در اسرائیل در اختیار کامل یهودیت ارتدوکسی است. البته اصلاح طلبان و محافظه کاران عقیده ندارند که تورات از جانب خداوند نازل شده بلکه از نظر آنان تورات مجموعهای است از گفتارهای حکیمانه و افسانههای مردمی که پروردگار به پیامبران الهام کرده است از این رو انسان حق دارد بر حسب خِرَد خود یا مقتضیات زمان در آن دخل و تصرف کند و شعائر را تغییر یا در بعضی موارد حذف کند. یهودیت اصلاح طلب و محافظه کار، حاخام شدن زنان و هم جنس بازی و حاخام شدن همجنس بازان را مجاز میشمارند.(۱۲) امروزه بزرگترین تجمع یهود در جهان یهود آمریکاست. یهودیان آمریکا سفیدپوست و اکثریت قاطع آنان اشکنازی(۱۳) میباشند. به لحاظ دینی یهود ایالات متحده به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: یهودیان قومی و لاادریها و دیگری مذهب گرایان. اینها گروههای یهودی مصلح در جهان هستند با اینکه گروههایی هم وجود دارند که به لحاظ کمّی دارای اقلیت میباشند. مانند یهودیان فلاشا که یهودیان اتیوپیاند، که اساسا
ً خارج از قلمرو یهودیت حاخامی هستند و اصلاً اطلاعی از تَلمود ندارند. اگر چه در هر آرایش اجتماعی یا مذهبی اختلافاتی بین مرکز و اطراف آن وجود دارد امّا حالت یهود و یهودیت تا حدودی منحصر به فرد است. چرا که در یهودیت اساساً مرکز مدّت مدیدی است که از میان رفته است و جریانهای پیرامونی با استقلال تام رشد کردهاند.
اگر بگوییم که این حاصل قرون معاصر است با نگاهی به گذشته یهود میتوان مثال نقض این مدعا را پیدا کرد. در انجمن سنهدرین(۱۴) که در آن اقوام یهودی قرون اولیه میلادی حضور داشتند، اوضاع به همین منوال بود. در این انجمن صدوقیان حضور داشتند که آنان به یهودیتی بت پرستانه، هرمی، قاطع، خشک و خالی از ایمان به پروردگار و روز قیامت و تنها مبتنی بر قربانی دادن و عادات تخلف ناپذیر و تماماً زمینی عقیده داشتند، امّا در کنار آنان فریسیان نیز حضور داشتند که به رستاخیز و لزوم اعتقاد به آخرت قائل بودند. علی رغم این اختلافات بنیادین، در کنار هم اَعمال دینی را انجام میدادند از این جاست که گفته میشود یهودی تعریفی دوگانه دارد. یکی بر اساس عقیده و دیگری مبتنی بر نژاد. امّا امروزه تمامی این فرقهها و گروهها هر نوع عقیدهای که داشته باشند آیین یهودیت و پیروان آنها را یهودی نامیدهاند.
اشتراکات بین یهودیان مذهبی و یهودیان ملحد(۱۵)
· مورد تنفر بودن از طرف ملتهای میزبان
به قول مارک تواین(۱۶) نویسنده مشهور و طنزپرداز آمریکایی پارهای از ملتها نسبت به یکدیگر نفرت دارند امّا همه ملل جهان یکپارچه از یهودیان متنفرند.(۱۷) در این خصوص عوامل زیادی را میتوان به عنوان دلایل نفرت ملتها از یهودیان نام برد. اما از آنجایی که مسیحیان در طول سالیان درازی میزبانی آنان را بر عهده داشتند دو مورد زیر را میتوان از دلایل اساسی نفرت آنان از یهود نام برد:
کشتن عیسای مسیح علیه السلام(۱۸)
هنگامی که عیسی(ع) به پیامبری مبعوث شد زمانی بود که یهودیان از دین و آیین آسمانی خویش منحرف شده بودند. آنان با اینکه در تورات نشانههایی از آمدن عیسی و پیامبری وی(۱۹) دیده بودند شریعت آسمانی وی را گردن ننهادند. تا جایی که توطئه از میان برداشتن وی را چیدند. آنان برای از میان برداشتن وی کسی را اجیر کردند که داستان آن در انجیل متی باب ۲۶ جملههای ۱۴ـ۱۵ چنین بیان شده است:
آنگاه یکی از آن دوازده(نفر) که یهودی استخریوطی مسّما بود نزد رؤسای کَهَنه رفته گفت: مرا چند خواهید داد تا او را به شما تسلیم کنم؟ ایشان سی پاره نقره با وی قرار دادند. و در جملههای ۴۷ ـ ۴۹ همان باب داستان چنین ادامه پیدا میکند: و هنوز (عیسای مسیح) سخن میگفت که ناگاه یهودا که یکی از آن دوازده بود، با جمعی کثیر با شمشیرها و چوبها از جانب رؤسای کَهَنه و مشایخ قوم آمدند. و تسلیم کننده او به ایشان نشانی داده و گفته بود: هر که را بوسه زنم همان است، او را محکم بگیرید. در ساعت نزد عیسی آمده گفت: سلام یا سیدی و او را بوسید…</P& gt;
تعبیرات زشت و موهن تلمود در مورد حضرت مسیح
از دیگر عوامل نفرت مسیحیان از یهود تعبیرات زشت و موهنی است که نسبت به آن حضرت در تلمود آمده است. تا جایی که نویسنده اثر در چاپ نخست که هیچگونه حذفی در آن اِعمال نشده، همیشه بعد از ذکر نام حضرت مسیح مومنانه بعدش جمله نابود باد عنصر شرّیر را میافزاید.(۲۰)
· بغض و کینه داشتن نسبت به دیگران
از دیگر اشتراکات بین یک یهودی مذهبی و یک یهودی ملحد بغض و کینه داشتن نسبت به دیگران است. یک یهودی مذهبی یا ملحد اعتقاد دارد که یهودیان از تبار خداوند هستند امّا اقوام دیگر از روحی پلید نشات گرفتهاند. آنان اعتقاد دارند که یهودیان نه مانند سایر مردم بلکه حتی از لحاظ جوهری بر سایرین برتری دارند. و دیگران فقط برای این آفریده شدهاند که در خدمت یهود باشند. به خاطر همین اعتقادات و با توجه به سرگذشت پر از ذلت و خواری که درآوارگیهای مستمر پشت سر گذاشتهاند خود را در صورت غلبه بر مردم مُحِقِ هر ظلمی بر دیگران میبینند و اگر آنان کوچکترین مجالی پیدا کنند از هیچ گونه جنایتی در حق غیر یهودیان فروگذار نخواهند کرد. همان طور که اتفاقات چندین ساله اخیر در کشور فلسطین گویای همین مطلب است.
· اعتقاد به تعلق داشتن فلسطین به یهودیان
از دیگر اعتقادات مشترک یهودیان مذهبی و ملحد بنا
بر وعدههای عهد عتیق تعلق فلسطین به آنان است. به خاطر همین مهاجرت یهودیان به فلسطین را بازگشت (به ارض موعود) لقب دادهاند و سرزمینهای در دست اعراب را سرزمینهای بازپس گیری نشده! میدانند. یعنی این سرزمین به قول عهد قدیم از نیل تا فرات متعلق به یهودیان است. منتها مدتی آنان از آنجا دور بودهاند و به دست دیگران افتاده است. در همین معنا فقرات زیادی هم در عهد عتیق یافت میشود که گذشته از تعلق فلسطین به یهودیان آنان را نیز به عنوان قومی خاص معرفی مینماید. برای آنان فقرات زیر گویای چنین مسائلی است: آن روز خداوند با ابراهیم عهد بست و فرمود: من این سرزمین را از نهر مصر تا رود فرات به نسل تو میبخشم.(۲۱) قول داده ام سرزمین ایشان را به شما بدهم، تا آن را به تصرف خود درآورده، مالک آن باشید.(۲۲) خداوند به موسی فرمود: که به قوم اسرائیل بگویید: وقتی که از رود اردن عبور کردید و به سرزمین کنعان رسیدید باید تمامی ساکنان آن جا را بیرون کنید… من سرزمین کنعان را به شما دادهام، آن را تصرف کنید و در آن ساکن شوید… اگر تمام ساکنان آنجا را بیرون نکنید باقی ماندگان، مثل خار به چشمهای تان فرو خواهند رفت و شما را در آن سرزمین آزار خواهند رساند.
· برتر دانستن خود از دیگران
یک یهودی چه اعتقادی به خدا داشته باشد چه ملحد باشد خود را سرآمد و برتر از دیگران میداند و این برتری را به نژاد و اصالت نژادی خود نسبت میدهد. در تورات با تعابیر گوناگون به این نکته اشاره شده است و ملت یهود را تافتهای جدا بافته از دیگران ترسیم میکند. چون شما قوم مقدسی هستید که به خداوند، خدایتان اختصاص یافتهاید و از بین تمام مردم روی زمین شما را انتخاب کرده است تا برگزیدگان او باشید.(۲۳) پس خود را تقدیس نمایید و مقدس باشید چون من خداوند خدای شما هستم… من خداوند خدای شما هستم که شما را از قومهای دیگر جدا کرده ام… شما را از سایر اقوام جدا ساخته ام تا از آن من باشید.(۲۴)
ادامه دارد…
یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول). یهودشناس شوید! (بخش اول).
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
www.zohur12.i
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه -آموزش مجازی قران ونهج البلاغه