ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

وهابیت و هویت شیعی در عربستان1/بخش اول

وهابیت و هویت شیعی در عربستان1

فهرست مطالب

شكل گيري اين هويت دوگانه شيعيان عربستان تا حد بسيار زيادي به عوامل فرهنگي، مذهبي وسياسي وابسته است.
در عربستان سعو
دي معيار تعيين هويت متفاوت است، زيرا معيارهايي مانند منطقه سكونت (به عنوان مثال حجاز، عصير، شرقيه)، دين يا فرقه (فرقه هاي اصلي: شيعيان، اهل تسنن و شاخه هاي فرعي: حنبلي وهابي، جعفري، اسماعيلي، مالكي و شافعي) و يا قبيله (عنيزه، شمار،قحطان، غميد و غيره) مي توانند معيار تعيين هويت قرار گيرند، با وجوداين ممكن است هويت برخي گروهها با لحاظ همه اين ويژگي ها تعيين شود، نظير شيعيان اسماعيليه.

به طور كلي مردم مايلند بيش از يك معيار براي تعيين هويت آنها به كار رود، از اين رو ممكن است براي معرفي خود چند ويژگي اعم از قبيله، خاندان، كشور، منطقه، شهر، دين، مذهب، حزب و غيره را به كار ببرند.

همواره انتخاب معيار تعيين هويت شخص متاثر از شرايط است. گاهي شخص فقط يك ويژگي را ملاك تعيين هويت خود قرار مي دهد، زيرااين ويژگي مختصات منحصر به فرد و خاص وي را كاملا بر مي تاباند. وقتي دو گروه با يكديگر روبرو مي شوند، هويت اهميت بسياري پيدامي كند. به عنوان مثال پافشاري وهابيون در تحميل عقايد خود به ديگران موجب شده گروه هاي ديگر هويت آنان را بپذيرند و از آنان پيروي كنند. در اين مورد هويت شيعيان در مقابل و عليه هويت وهابيون است.

پس از انقلاب ايران فرقه گرايي در ميان شيعيان عربستان تشديد شد، زيرا در اين برهه شكل گيري هويت شيعي بسيار ضروري به نظر مي رسيد.

پس از دوره اي نسبتا كوتاه عناصر و شاكله هاي هويت شيعيان استان شرقي عربستان افزايش يافت و علاوه بر ويژگي هاي ديني، عوامل دروني و بيروني نيز شكل گيري هويت شيعي را متاثر نمودند. اين عوامل عبارتند از لهجه، مثل ها، افسانه ها و داستان هاي عاميانه، فعاليت اقتصادي، آداب و سنن شامل نوع لباس و پوشش و نحوه برگزاري جشن هاي عروسي و ارزش هاي اجتماعي و خانوادگي. بدين ترتيب همه اين عوامل و عناصر، در شكل گيري هويت شيعي منشا اثرند.

اما شيعيان چگونه شعور جمعي خود را تقويت كردند؟ پاسخ به اين سوال مستلزم بررسي وجوه تمايز شيعيان استان شرقي از ديگر گروههااست، لذا در ادامه اين ويژگي ها بررسي مي گردد.

نقش فرقه (مذهب)
تشيع دوازده امامي، ايدئولوژي شيعيان استان شرقي عربستان راتشكيل مي دهد و اين سنخ از تشيع در تجمع هاي مذهبي، نمازهاي جماعت، آئين ها، مناسك و تظاهرات فرهنگي و اجتماعي ديده مي شود. تشيع، دعوتي مستقيم و بي واسطه است، زيرا پيروان اين مذهب مي توانند پاسخ هاي مباحث بنيادين و اساسي مربوط به فلسفه و منشاحيات و مفهوم و معناي زندگي و سرنوشت را در آن بيابند و در واقع تشيع راه رستگاري و نجات است. (برايان. آر. ويلسون) دو ويژگي تشيع را حائز
اهميت دانسته است.

نخست اينكه رستگاري و نجات بواسطه رعايت محرمات و انجام موكدات در طي زندگي روزمره حاصل مي شود. ثانيا زندگي في النفسه با رعايت اين محدوده ها و مرزها، في النفسه رستگاري نسبي محسوب مي گردد. از اينرو اين مذهب هم نويد بخش رستگاري و هم نوعي تجربه رستگاري است.

جنبه مهم ديگر تشيع، احكام عملي اجتماعي و تكليف شيعيان درقبال اجتماع است كه شركت در مراسم مذهبي، جشنها، تشيع جنازه و مشاركت در ايجاد صندوقهاي قرض الحسنه و پرداخت زكات، خمس و نذورات از آن جمله اند. از آنجا كه تشيع سرمنشا بسياري از هنجارها و ارزش هاي اجتماعي است، افراد بايد در قبال اين هنجارها مسئوليت پذير باشند، زيرا هنجارها و ارزشهاي مذكور نمايانگر فضايي مقدس اندكه حفظ حرمت آنها براي شيعيان لازم است. در مذهب تشيع همه مولفه ها و اركان در فضايي مقدس قرار مي گيرند و همه نهادها، اعمال، عقايد، اصول ديني و حتي اسطوره ها مقدس اند.

شيعيان عربستان سعودي از نظر عقيدتي با محيط سازش نيافته و مرزها و محدوده هاي عقيدتي خود را نقض نكرده اند و اين امر در موسم حج كاملا نمود مي يابد.

در اينجا لازم است خاطر نشان گردد اگر چه وهاب
يون خود را سني معرفي مي كنند، شيعيان استان شرقي عربستان در مقابل وهابيون و نه اهل تسنن موضع گيري كرده اند. اين امر در روابط دوستانه نخبگان وشخصيت هاي برجسته شيعه و سني كه در كنار يكديگر در استان شرقي و حجاز همزيستي مسالمت آميز دارند، به خوبي نمود يافته است. درحقيقت شيعيان بيشتر بر هويت اسلامي خود تاكيد مي كنند تا هويت شيعي. از منظر جامعه شناختي اقليت ها مايلند خود را عضوي از هويت غالب جلوه دهند، زيرا بدين ترتيب احساس ضعف و آسيب پذيري نخواهند كرد. با وجود اين در صورتي كه فرقه هاي ديگر تهديدشان كنند از مذهب خود جانبداري مي نمايند. از نظر شيعيان تابعيت سعودي و وهابيت، ماهيت و موجوديت واحدي را تشكيل داده اند كه تلفيقي از عناصر ديني و منطقه ايست. در اينجا اين سوال پيش مي آيد كه آيا شيعيان با هويت ديني غالب وفق خواهند يافت؟

زيرا چنانچه تغيير هويت قومي منفعت و سودي در پي داشته باشد بسياري از مردم عربستان به اين امر مبادرت مي كنند. اين در حاليست كه به نقل از (والكر كنر) در عصر ملي گرايي و تبليغ اصل خودمختاري، هيچ نشانه اي از تغيير هويت مردم عربستان مشاهده نشده است، بلكه برعكس مردم هويت جديد را نمي پذيرند، زيرا معتقدند ممكن است از اين طريق هويت خاص و اصلي آنها محو شود و غالبا در هويت جديد در رابطه با حقوق و وظايف گروهها عدالت رعايت نمي شود.

شيعيان مايل نيستند در هويت حكومت هضم شوند، زيرا بدين ترتيب مجبور خواهند شد دست از عقايد خود بردارند، در حالي كه پذيرش هويت جديد تغيير وضعيت و جايگاه سياسي آنان را از امتيازات اجتماعي محروم شده اند، در پي نخواهد داشت.

اگر چه شيعه بودن در عربستان سعودي بيشتر مضر است تا منفعت بخش، ولي اين امر موجب نشده شيعيان هويت خود را از دست بدهند. در واقع كساني كه هويت را صرفا ابزاري براي منفعت طلبي مي انگارند، جنبه هاي اخلاقي و روانشناختي آنرا مد نظر قرار نمي دهند، اين درحاليست كه بسياري از اعضاي گروهها در راه ابراز وفاداري به گروه وحفظ هويت جان خويش را فدا مي كنند.
انسجام يك گروه در ابراز ديدگاههاي مشترك نمود مي يابد و اين مفاهيم مشترك عامل تقويت انسجام گروه بشمار مي روند. به عنوان مثال حسينيه فقط محل انجام فعاليت هاي ديني نيست، بلكه در واقع اين مكان رابطه بنيادين و عميق بين نظام معنايي شيعيان و اعضاي گروه را بر مي تاباند.

بنابراين آئين ها و نمادهاي ديني معرف شيعيانند و تعبير (معرف جمعي) دوركيم در مورد آنها مصداق پيدا مي كند. به نقل از دوركيم، اين مناسك و آئين ها پيوند مومن با خدا و فرد با جامعه را مستحكم مي نمايد. در سال 1927 علماي وهابي فتوايي صادر كردند كه به موجب آن شيعيان ملزم مي شدند اعتقاداتشان را ترك نموده و به وهابيت بگروند، پس از صدور اين فتوا اقدامات خشونت آميزي عليه شيعيان صورت گرفت و وهابيون تلاش كردند حسينيه ها و مساجد را برچينند، ولي به علت پايداري
و مقاومت شيعيان تلاش وهابيون ناكام ماند. شيعيان اماميه برخلاف شيعيان اسماعيلي جنوب عربستان، در مقابل سياست همسان سازي وهابيت مقاومت مي كنند، ولي آنچه شيعيان اسماعيلي را از شيعيان اماميه متمايز مي كند اين است كه اسماعيليان براساس معيارهاي قبيله اي نظام يافته اند. به عبارت ديگر اسماعيليان از عوامل قومي قبيله اي اثر پذيرفته اند و قبيله (يام) نمونه و مصداق بارز اين ويژگي است. اسماعيليان بدون اينكه هويت قومي مذهبي خود را مخدوش نمايند به خوبي با نظام موجود تطبيق يافته اند، در نتيجه فشارحكومت و تبليغات مداوم وهابيون تاثير چنداني بر آنان نداشته و عده قليلي از آنان به وهابيون پيوسته اند. در طي سالهاي اخير اسماعيليان منطقه نجران با تاكيد بر موءلفه هاي مذهبي، تاريخي و اجتماعي، هويت خود را تقويت كرده اند. وقايع منطقه نجران در سال 2000 نشانگرتقويت جنبش اسماعيليه است. اسماعيليان مصمم شدند مانند شيعيان اماميه استان شرقي عربستان مراسم سوگواري شهادت امام حسين (ع)را به طور علني برگزار كنند كه اين تصميم واكنش حكومت و وهابيون را در پي داشت. اين حركت اسماعيليان با تشديد فعاليت هاي تبليغي وهابيون در منطقه مقارن بود. وهابيون همه توان خود را بكار گرفتند تااسماعيليان را به كيش خود در آورند.

در حقيقت مراسم مذهبي به ابزاري براي نمايش هويت شيعيان اماميه و اسماعيلي تبديل شد. تنوع تعاملات فرهنگي و اجتماعي موجود در بطن جامعه شيعي آنان را در مقابله با گروه غالب ياري مي كند.شيعيان نيز مانند گروه هاي ديگر هويت متمايز خود را حفظ مي نمايند.واژه عربي (الجماعه) به معني گروهي متمايز با اعضاي خاص است، شيعيان عربستان عبارت (من الجماعه) به معناي (متعلق به گروه خودي) را براي تعيين هويت و شناسايي يكديگر بكار مي برند. در عين حال تقريبا همه گروهها بدون در نظر گرفتن شاخصه هاي قومي ومذهبي عباراتي مشابه عبارت مذكور را براي معرفي خود بكار مي برند.

گاهي مرزها و محدوده هاي تفكيك كننده شيعيان از اهل تسنن غيروهابي عربستان واضح و شفاف و گاهي مبهم و نامشخص اند. به عنوان مثال برگزاري جشن سالروز ولادت پيامبر (ص) و اعتقاد به شفاعت اهل بيت (ع) و توسل به ايشان وجه مشترك شيعيان و سني هاي شافعي ومالكي حجاز است.
ولي در حوزه هاي ديگر شكاف بين فرقه هاي مذكور بسيار عميق است كه مباحث مربوط به امامت و عصمت امامان و اعمال اجتماعي مذهبي از آن جمله اند. پايبندي به قوميت عامل مشاركت شيعيان درفعاليت هاي گروهي است، بعلاوه فرقه گرايي شيعيان را به سوي ايجادمراكز و نهادهاي ديني خاص خود سوق داده است (نظير حسينيه، مسجد، انتشارات، مجلات، كلوبهاي اجتماعي و مراكز فرهنگي و حتي احزاب سياسي). آنان با سازوكار و امكانات موجود در داخل و خارج از كشور اين رويه را دنبال مي كنند تا هويت گروهي خود را بروز دهند.
در واقع به علت نامناسب بودن شرايط جامعه عربستان براي فعاليت گروهي و اجتماعي، شيعيان نتوانستند به طور رسمي خود را سازماندهي كنند، بنابراين علت اتخاذ اين رويه نبود آزادي بيان در كشور عربستان است.

نقش علما
علما به عنوان مهمترين عامل بسيج عمومي، انسجام، همبستگي و وابستگي شيعيان به گروه محسوب مي شوند. آنان نماينده مذهبي اجتماعي شيعيان عربستان به شمار مي روند و ممكن است مطالبات زيادي متوجه آنان شود، هر چند كه اين طيف بجز در موارد پراكنده و محدود از دخالت مستقيم در امور سياسي خودداري كرده است. علماي شيعه عربستان قبل از انقلاب ايران از نظر سياسي منفعل بودند ولي نقش و عملكرد سياسي آنان در امور ديني قابل تامل است. تاكيد آنان برحفظ و تداوم مناسك و آئين هاي اجتماعي شيعيان عليرغم محدوديت هاي اعمال شده از سوي حكومت سعودي و علماي وهابي، از آن جمله است. علماي شيعه عربستان كه در حقوق اسلامي و اصول عقايد صاحب نظرند، از يك سو در جهت ترويج سنتها و تعاليم شيعي همت گماردند و از سوي ديگر در جهت رفع اتهام هايي نظير مرتد و مشرك كه از سوي وهابيون به شيعيان وارد مي شد تلاش نمودند. آنان همزمان همه توان خود را بكار گرفتند تا حكام سعودي را قانع كنندحقوق ديني شيعيان را به رسميت بشناسند. همچنين علماي شيعه باجلوگيري از بروز تنشهاي ديني از مضمحل شدن شيعيان جلوگيري نمودند و در واقع عملگرايي شيعي معاصر محصول تلاشهاي علماي گذشته است.

در اوايل دوره حكومت سعودي علماي شيعه به طور مداوم در مقابل فشار حكومت سعودي و وهابيون مقاومت كردند و در جهت بقا و رشدنظام نمادين شيعي كوشيدند و شيعيان استان شرقي از اين نظام نمادين براي ابراز هويت اجتماعي و متمايز خود بهره مي برند. آنان عليرغم وجود محدوديت هاي شديد بر احياي مراسم جمعي ديني نظير برگزاري مراسم ولادت يا وفات ائمه (ع) پافشاري كردند و به عنوان پايگاه ديني مردم به اموري نظير، ازدواج، طلاق، رفع اختلافات خانوادگي، وقف وموارد مشابه ديگر كه ضامن وحدت شيعيان است رسيدگي مي نمودند</SPAN&g t;.

با تقويت جايگاه مرجعيت در جهان تشيع نقش علماي شيعه استان شرقي اهميت بسياري پيدا كرد. در بدو امر نقش مرجعيت فقط به انتقال تعاليم پيامبر(ص) و ائمه (ع) محدود مي شد ولي بتدريج اين نقش تغييريافت و از نظر سياسي نيز اهميت پيدا كرد. از آنجا كه شيعيان استان شرقي عربستان از مرجعيت ديني بي بهره بودند از احكام مراجع عراق وايران پيروي مي كردند. مراجع ديني علاوه بر رهبري ديني در عرصه هاي سياسي و قضايي نيز هدايت گر مقلدين خود مي باشند، درنتيجه شيعيان در همه ابعاد زندگي به احكام فقهي مراجع رجوع مي كنند. در سال 1941 (شيخ منصور المرهون) از علماي شيعه برجسته قطيف مسئله اي را از (سيد ابو الحسن الاصفهاني) مرجع تقليد وقت نجد، استفتاء نمود. موضوع استفتاء از اين قرار بود كه آيا ترك بيعت با حكومت ابن سعود جايز است يا خير.

مرجع مذكور در پاسخ مكتوب خود به اين استفتاء اين امر را جايز ندانست. نامه مذكور هنگام عبور از مرز عراق و عربستان توسط مرزبانان حكومت سعودي توقيف شد. وقتي ابن سعود نامه مذكور را خواند دستور بازداشت (شيخ منصور) و فرزندش (شيخ علي) را صادر كرد و آنها را به رياض احضار نمود. فتواي الاصفهاني موجبات رضايت و خشنودي ابن سعود را فراهم نمود، با وجود اين وي (شيخ منصور) و فرزندش را تهديد كرد در صورت تكرار اين سوالات به مرگ محكوم خواهند شد. خودمحوري و انحصار طلبي مطلق ابن سعود به وي اجازه نمي داد در مقابل يك گروه مذهبي مستقل مسامحه نمايد، زيرا در اين صورت آنان به رقيب وي تبديل شده و از حمايت مردم برخوردار مي شدند.

عوامل منطقه اي
شيعيان استان شرقي با برخي از قبايل وابستگي خويشاوندي دارند،ولي شرايط جغرافيايي نيز در شكل گيري هويت آنان تاثير بسزايي داشته است. آنان در مناطق متمايزي تمركز يافته اند و با اينكه بخشي از جمعيت استان شرقي سني مذهبند، روستايي وجود ندارد كه در آن شيعه و سني در كنار يكديگر بسر ببرند. شيعيان در روستاهايي متراكم و بهم پيوسته زندگي مي كنند و با اهل تسنن ازدواج نمي كنند.
اكثريت جمعيت منطقه قطيف را شيعيان تشكيل مي دهند و جمعيت اهل تسنن كه در مناطق مشخص و مجزا نظير مناطق (ام الصحك)، (رحيمه)، (دعرين)، (ايناك) و (الزور) تمركز يافته اند به مراتب كمتراز شيعيان است. با وجود اينكه همواره عوامل اجتماعي اقتصادي روابطاهل تسنن و شيعيان را متشنج نموده، بعلت بهبود شرايط زندگي واستحكام حكومت سعودي آرامش در اين منطقه برقرار شد، البته اين به معناي پايان يافتن اختلافات نيست. عليرغم پراكندگي و تغييرات جمعيتي ناشي از گسترش شهرنشيني در منطقه احساء، تشخيص مناطق شيعه نشين از مناطق سني نشين آسان است و مرزهاي فرقه اي همچنان وجود دارد، اين در حاليست كه تشخيص شيعيان از اهل تسنن در منطقه قطيف دشوار است، زيرا از ديرباز اين دو فرقه در كنار يكديگرزندگي مسالمت آميزي داشته اند. از اوايل دهه 1970 بسياري از شيعيان احساء از رو
ستاها به شهرهاي دمام (مركز تجاري و مركز استان شرقي)،رياض و مناطق ديگر مهاجرت كردند، در حالي كه شيعيان قطيف در مناطق خود باقي ماندند. علت اين امر را مي توان در روحيه مسامحه گراي شيعيان احساء جستجو كرد، زيرا آنان مدتها با اهل تسنن همزيستي مسالمت آميز داشته اند. شيعيان و اهل تسنن احساء بايكديگر مبادلات تجاري دارند، بعلاوه شيعيان احساء برخلاف همكيشان خود در قطيف در عرصه هاي سياسي فعال نيستند. شيعيان احساء دين را از تجارت، سياست و حوزه هاي عمومي تفكيك كرده اند،در حالي كه از نظر شيعيان قطيف دين با مولفه هاي مذكور در ارتباطتنگاتنگ است و پيوند آنها ناگسستني است.

علماي شيعه احساء بر نمادهاي شيعي نظير پوشيدن لباس هاي مذهبي، عمامه بر سر گذاشتن و يا حتي ذكر شهادت (اشهد ان عليا ولي الله) تاكيد نمي كنند و علماي قطيف در اين مورد با آنان اختلاف نظردارند. اين تفاوت از آنجا ناشي مي شود كه شيعيان احساء موارد فوق را به عنوان شاخصه ها و شاكله هاي اصلي هويت خود قلمداد نمي كنند، بلكه بواسطه پيروي از اصول و مباني عقيدتي شيعي و انجام مناسك ديني واجتماعي و برگزاري مراسم هاي مذهبي هويتشان را بروز مي دهند، در حالي كه شيعيان قطيف نمادهاي شيعي را به عنوان عناصر سازنده هويت اجتماعي خود تلقي مي كنند. با اين همه تفاوت منش شيعيان احساء و قطيف لزوما نمايانگر ميزان دينداري آنها نيست.

در احساء عناصر معنوي و عرفاني زير ساختهاي اصلي دين را تشكيل مي دهند، در حالي كه جنبه هاي عقلاني و سياسي تشيع در قطيف پررنگ تر است. در واقع مذهب تشيع در اين مناطق از عوامل خارجي نظير جنبش اسلامي عراق و مصر، انقلاب اسلامي ايران و به ويژه فرقه گرايي وهابيون اثر پذيرفته است. البته اين به معناي وجود اختلاف وانشقاق عميق شيعيان اين مناطق نيست، بلكه هدف از طرح اين مباحث بررسي تاثير
عوامل منطقه اي بر هويت شيعيان است. قطيف،احساء و استان شرقي عربستان فقط به مثابه محل سكونت گروهي از مردم تلقي نمي شوند، بلكه در گستره اي وسيع تر رابطه و تعامل بين شيعيان منطقه را بر مي تابانند. در اين فضا شيعيان تمايز فرهنگي، انسجام اجتماعي و نارضايتي سياسي خود را به نمايش گذاشته اند و عليه دشمن كه عامل محروميت و انزواي آنهاست متحد شده اند
.

جدايي شيعيان استان شرقي از مناطق ديگر عواطف آنان را متاثرنموده، از اينرو شيعيان قطيف هرگز مايل نيستند به مناطق ديگر مهاجرت كنند. حتي شيعيان جوياي كار اين منطقه پيشنهاد كار در مناطق ديگر را رد مي كنند، زيرا مايل نيستند از جامعه خود جدا شوند.

دانشجويان شيعه دانشگاه شاه سعود در رياض با دانشجويان ديگر درهم نمي آميزند و گروهي مجزا را تشكيل داده اند و بدين ترتيب با ارتباط برقرار كردن با همكيشان خود در اين گروه احساس امنيت مي كنند.

 

ادامه دارد…</SPA N>

 

www.13rajab.ir

صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه

کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1. وهابیت و هویت شیعی در عربستان1.
به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید