به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، نشست «اسلامهراسی: چيستی و چرايی» با سخنرانی ابوالفضل عمويی، كارشناس مسائل بينالملل و سردبير روزنامه تهرانتايمز، وحيد خاشعی، استاد مدعو دانشگاه شهيد بهشتی و مؤسسه علمی ـ پژوهشی امام خمينی(ره) و حضور ياسر هدايتی مجری ـ كارشناس اين نشست، عصر روز گذشته17 بهمنماه از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای اين نشست، هدايتی با اشاره به نشستهای گذشته سرای اهل قلم گفت: موضوع اسلامهراسی را در اين نشست و دو نشست ديگر با مهمانان جديد پيگيری میكنيم تا از منظرهای مختلف اين موضوع بررسی میشود، به نظر میرسد اسلامهراسی بايد يكی از وجوه مورد توجه كنونی جامعه ما قرار گيرد. اكنون جنگهای نرم اسلامهراسانه در جوامع مختلف به ويژه آنجاهايی كه تمدن فرهنگی مسلمانان رو به گسترش و رشد است وجود دارد و به نظر میرسد كه گروههای تندرو و افراطی سياسی با اين گسترش مشكل اساسی دارند.
در ادامه نشست عمويی، به ارائه سخن پرداخت و طی سخنانی گفت: اسلامهراسی يكی از مصاديق جنگ نرم است؛ يعنی اگر جنگ نرم در چند حوزه تقسيم میشود يكی از مصاديق عملياتی آن اسلامهراسی است. از جهت ديگر چون جنگ نرم يك موضوع داخلی است و جغرافيای آن در داخل كشور تعريف شده است اسلامهراسی موضوعی كلانتر است.
وی افزود: در نگاه منطقيون اسلامهراسی «عموم و خصوص من وجه» با جنگ نرم است، يعنی اين نگاه را میتوان خيلی تقليل دارد و به جنگ نرمی كه با ايران و انقلاب اسلامی در حوزه رسانهای آغاز شده فروكاست، چون از يك جهت به اسلامهراسی وابسته است و در عين حال موضوع جنگ نرم يكی از مصاديقاش روی نوع خاص ايدئولوژی مذهبی است كه میتوان بر روی اسلام نامگذاری كرد.
اين محقق و استاد دانشگاه در تعريف اسلامهراسی اظهار كرد: اسلامهراسی گسترش وحشت و بيزاری از اسلام و از جمله همه مسلمانان است و بنده روی موضوع همه مسلمانان تأكيد دارم؛ يعنی اينكه اگر ما روی موضوع اسلامهراسی وارد موضوع خاصی میشويم، اين نيست كه عليه يك مسلمان حرف و سخن خاصی زده شده باشد، بلكه بحث ما سر اين است كه با كليشهسازیهای رسانهای اين نگاه خاص ايجاد نسبت به همه مسلمانها ايجاد میشود.
اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه سخنانش تصريح كرد: رسانههای غربی به جای اينكه روی شخصيت افرادی مانند «اسامة بن لادن» به عنوان كسی كه متهم به عملياتهای نظامی خاص در غرب است، تمركز كنند به اسلام و عقايد مذهبی اين فرد تمركز میكنند؛ اين كاری است كه ما نام آنرا اسلامهراسی میگذاريم.
عمويی تأكيد كرد: اسلامهراسی يك پديده نو و جديدی نيست، بلكه سابقه تاريخی يادی دارد و اگر بخواهيم اين تاريخ را بررسی كنيم گسترش بيزاری از همه مسلمانان و ماهيت پيامهای اسلامی را حتی در صدر اسلام هم میتوان ديد، نوع تبليغاتی كه عليه رسالت حضرت رسول(ص) میشد تا پيام آن حضرت را نشوند را میتوان در اين راستا قلمداد كرد.
سردبير روزنامه تهرانتايمز تأكيد كرد: ادبيات اسلامهراسی جديد را میتوان در ادبيات شرقشناسی ديد. كاری كه «ادوارد سعيد» در شرقشناسی انجام داد نمونه مناسبی است كه میتوان در ارتباط با اين موضوع خيلی دقيق و روشن سخن گفت.
وی در پايان سخنانش اظهار كرد: ادامه موج سوم اسلامهراسی را میتوان پس از حادثه 11 سپتامبر ديد، اگرچه میتوان آنرا موج چهارم هم دانست، اما چون در ادامه موج سوم و منقطع نبوده آنرا همان موج سوم میدانيم.
در ادامه نشست خاشعی، ديگر كارشناس نشست به ارائه سخن پرداخت و اظهار كرد: موضوع اسلامهراسی يك حوزه تبيينی دارد كه عوامل، زمينهها، ريشهها، ابعاد، نمونهها، نمودها و سنبلهای اسلامهراسی در اين بخش بحث میشود و يك بحث راهبردی و سياستگذاری دارد.
وی افزود: در بخش تبيينی در كشور در محافل و نشستهای مختلف بسيار صحبت شده است و اغلب از حوزه سياسی امنيتی و ايدئولوژيك به موضوع اسلامهراسی پرداخته شده است. به اقتضای رشته و تحصيلات خود از حوزه مديريت و اقتصاد به اين موضوع میپردازم، موضوعی كه كمتر مورد توجه بوده است.
اين محقق و نويسنده كشورمان در ادامه سخنانش اظهار كرد: برخی از كارشناسان جنگ نرم و اسلامهراسی را مولود جريان رسانهای غرب میدانند، بنده اينها را مولود جريان اقتصادی و سرمايهداری غرب میدانم. به نظرم صاحبان سياست و رسانه كارگزاران صاحبان اقتصاد و سرمايهداران هستند. سرمايهداران هستند كه فضای رسانهای را طراحی و سياستگذاری و فضای اسلامهراسی را ايجاد میكنند.
خاشعی تصريح كرد: انقلاب اسلامی تهديد جدیای بود كه از ناحيه دين بر ساختار نظام سياسی غرب وارد شد، همچنين اين انقلاب نظام سرمايهداری و اقتصاد غرب را مورد چالش قرار داد و غرب به سرعت متوجه اين تهديد شد و در راستای مقابله با آن دست به اقداماتی زد كه بيشترين تأثير را بر روی افكار عمومی دارد.
اين كارشناس مسائل بينالملل با تأكيد بر اينكه رسانه ابزار مؤثر انتقال پيام در دنيای معاصر است، گفت: تنها منبع انحصاری كسب اطلاعات و پيام جامعه هدف هم رسانهها هستند، پس رسانه يك ابزاری است كه يك جذابيت و مطلوبيتی دارد كه میتوان از اين ابزار استفاده كرد تا اهداف و سياستهای اقتصادی خود را به جلو ببريم، لذا به طور اجتنابناپذيری غرب در مقابله با اين جريانها وارد عرصه رسانه میشوند.
خاشعی با اشاره به اينكه غرب از رسانه استفاده ابزاری میكند، تأكيد كرد: مواجهه انقلاب اسلامی با اقتصاد سرمايهداری، صاحبان اقتصاد و قدرت در غرب را بر آن داشته تا وارد جنگی با اصل انقلاب اسلامی شوند، مهمترين نكتهای كه غرب روی آن تكيه میكند اين است كه حيات معقولی را كه انقلاب اسلامی نويد میدهد را غير معقول معرفی میكند.
وی در پايان سخنانش گفت: غرب جريانهای افراطی اسلامی مانند القاعده و بنيادگرايی اسلامی را به عنوان مظهر اسلام معرفی و برجسته میكند تا به اهداف خود برسد و نشان دهد سبك زندگی معقولی كه انقلاب اسلامی نويد میدهد، نامعقول است و در اين راستا با مقدسات اسلام برخورد جاهلانه میكنند، اما هدف همه اينها همان حفظ اقتصاد و قدرت خود است.