از این طرف اومدی: 
آخر الزمان در آثار سینمایی هالیوود

آخر الزمان در آثار سینمایی هالیوود

فهرست مطالب

در این نوشتار پرونده آثار سینمایی دنیای غرب را درباره سوژه و موضوع آخرالزمان و ناجی جهانی می‌گشاییم و به بررسی و تحلیل تولیداتی سینمایی – كه مضمون مذكور را محور داستان خود، قرار داده اند- می پردازیم. البته نظر به این‌ كه سینمای هالیوود، عملاً بیش از 90 درصد از تولیدات سینمای غرب را در دست دارد(!)، طبعاً بحث مزبور، به آثار سینمای هالیوود، اختصاص می یابد.


تذكر این نكته ضروری است كه متأسفانه برخلاف آن که
تولیدات سینمای ایران، در حیطه مضمون انتظار، اندك و انگشت‌شمار است، در سینمای هالیوود، وضعیت، كاملاً بر عكس است و ما با انبوهی از آثار، برخورد می كنیم كه جملگی به سوژه آخر الزمان و ناجی جهانی پرداخته اند!


همان‌طور كه گفته شد، تعداد تولیدات سینماییی هالیوود و جهان غرب در مورد موضوع آخر الزمان، آن‌چنان زیاد است كه نمی‌توان تمامی آن‌ها را مورد تحلیل قرار داد؛ بلکه می‌بایست به تحلیل و نقد نمونه هایی از آن تولیدات که به نوعی، الگو و نماینده دیگر آثارِ مشابه هستند اکتفا کرد.


در ادبیات غرب، معمولاً از آخر الزمان با اصطلاح «آپوكالیپس» و از نبرد و جنگ نهایی آخر الزمان كه بین منجی جهانی و دشمنان او در می گیرد، با اصطلاح «آرماگدون» یاد می شود. اثرپذیری بالای سینمای غرب از این مفاهیم، به گونه‌ای است که حتی برخی تولیدات هالیوود، صریحاً با عنوان آپوكالیپس یا آرماگدون نام گذاری شده‌اند. نکته شگفت دیگر، این است که اغلب آثاری که در محتوا و درون‌مایه به این مضمون پرداخته‌
اند، دارای خط داستانی یكسان و ساختار قفسه ایِ همانندی هستند؛ یعنی معمولاً به یك شیوه شروع شده، ادامه یافته و به پایان می رسند و در آن‌ها طرح كلی داستانی و ساختار اصلی فیلمنامه، به نحو شگفت ‌آوری یكسان و مشابه است.


این ساختار و خط داستانیِ واحد و مشابه بدین گونه است که در ابتدای آن‌ها، زندگی به نحو معمولی و آرام در دنیا، جریان دارد. خصوصاً در آمریكا – كه تقریباً تمامی این آثار، حوادث و اتفاقات اصلی فیلم را در همین نقطه تعریف می كنند و به عنوان مكان اصلی داستان، از آن استفاده می برند- همه چیز به نحو آرام و رضایت‌بخشی در حال گذر است؛ بچه ها مدرسه می روند، كارمندان بر سر كار خود هستند، مغازه دارها به فروش اجناس خود مشغول‌اند، كافه ها و تریاها فعال هستند و به طور کلی، همه اقشار مردم، به زندگی و خوش‌گذرانی مشغول‌اند…


اما به ناگاه، ورود یك گروهِ غریبه و ناشناس، این آرامش را به هم می‌زند که معمولاً گروهی هستند كه هیچ اطلاعات و مشخصاتی از آنان در دست نیست. برا
ی مثال، در فیلم بسیار معروف و پر خرج «روز استقلال»، یك سفینه بسیار بزرگ و غول‌آسا كه می تواند بر شهری بزرگ، سایه افكند، از نقطه ناشناخته ای از كهشكان، سر می‌رسد و در آسمان ظاهر می گردد.


در همه این آثار، مردم زمین با كمك دانشمندان و نیز رهبران سیاسی تلاش می كنند که با این غریبه های نوظهور ارتباط بگیرند و با آن‌ها زبان مشترك پیدا كنند. دانشمندان اصلی و رهبران كلیدی در این تلاش‌ها نیز، عمدتاً آمریكایی هستند که خود، به گونه‌ ای روشن و واضح‌، درصدد القای این مطلب است که آمریکایی ها، رهبر و لیدر جهان هستند و بقیه جهانیان – حتی اروپایی ها- باید تابع و پیرو محض آن‌ها باشند!


در ادامه داستان و علیرغم تلاش‌های صادقانه و انسانی(!)، هیچ امكانی برای ایجاد ارتباط از سوی غریبه ها ایجاد نمی شود و تمامی تلاش ها برای درك منویات و افكار و اهداف آنان، كاملا بی نتیجه می ماند.


تا این‌که به ناگاه، نشانه هایی از رفتار خصمانه و جنگ طلبانه‌ از سوی غریبه ها مشاهده می شود و در حالی كه جهانیان (به رهبری آمریكایی ها!) دلیلی برای این رفتار نمی یابند، دفعتاً و به نحوی غافلگیرانه، حملاتی آتشین و مرگبار و بسیار ویرانگر بر تمامی مناطق مسكونی زمین و شهرها و مردمان، آغاز می شود؛ بسیاری از نقاط زمین نابود می‌گردد و انبوه زیادی از مردم می میرند.


در این فیلم ها معمولاً نیویورك، واشنگتن، شیکاگو، لس‌آنجلس و نیز پاریس، لندن، رم و … منهدم می گردند. در برخی از این آثار، حتی پكن، مسكو و دهلی نو نیز از بین می‌روند. نویسنده این مقاله، خود، شاهد آثاری بوده كه در آن، مكه و شهرهای مسلمان ‌نشین نیز، با حمله بیگانگان نابود می‌شوند!


در مجموع، همه چیز به هم می ریزد و ترس، اضطراب، بهت، نگرانی، آشفتگی و وحشت از مرگ و نیستیِ بشریت و تمدن، بر فیلم حاكم می شود. باقیمانده مردم زمین – كه به هر طریق، نجات یافته اند- حول محور قیادت و ریاست رییس جمهوری آمریكا (!) دوباره به بازسازی و تجدید قوا می ‌پردازند و دانشمندانی كه زنده مانده اند نیز با تشویق و هم فكری رییس آمریكایی، به مطالعه و بررسی نقاط ضعف بیگانگان پرداخته و سرانجام، در اوج ناامیدی، راهی برای مقابله و مبارزه و انتقام‌گیری می یابند و با حضور شجاعانه رئیس آمریكایی، به آخرین حمله متقابل، دست زده و در نقطه پایانی داستان، موفق به نابودی مركزِ فرماندهیِ بیگانگان می‌شوند و بدین ترتیب، جهان را از نابودی كامل می‌رهانند…!


البته در جزییات فیلم‌ها، طبعاً تفاوت هایی وجود دارد؛ امّا کلیت ‌آن‌ها به همین شرح است. سازندگان و تولیدكنندگان آنها، چنان به اهداف كلی و كلان خود، وفادارند كه حتی تكرار چند باره این قصه در آثار متعدد را مانعی بر سر راه خود محسوب نمی‌کنند و در تولیدی دیگر به بیان دوباره این داستان  با همان كاراكترها و شروع و پایان تكراری می پردازند…! ممکن است این سؤال پیش آید كه منظور واقعی آنان از این داستانهای تكراری چیست؟ دقت و توجه به اجزای داستان و روابط شخصیت ها و قدری ملاحظه بر اصول هنری فیلمنامه ‌نویسی و كارگردانی، می تواند پاسخ این سؤال را به آسانی هویدا کند.


این داستانها نماد و نمونه‌ای از نبرد آخرالزمان هستند كه به زعم سازندگان آن ها، بین نیروهای خیر و شر – و البته به رهبری آمریكا!- در می گیرد. نیروهای شر، یا از شرق می آیند و سبزه رو و مو‌مشكی هستند(!) یا چون نمونه ای كه ذكر شد، از جهانی دیگر می ‌آیند و نه حرف انسانی را می فهمند و نه جواب منطقی و انسانی دارند. آن‌ها جز منطق جنگ و نابودی و انهدام آثار تمدن و فرهنگ انسانی، چیزی نمی خواهند و هدفی ندارند!


با این توضیح، روشن است كه این همانند سازی ها، کدامین نگرش و اعتقادات و دیدگاه ها را در جهانِ معاصر، هدف گرفته است. همه این تلاش های هنری و سینمایی، برای تأیید گذاری بر ذهن و روح مخاطبین جهانی این آثار است تا در ضمیر خود، به تثبیت جایگاه خیر و شر ـ البته با معیار جهان استكبار ـ بپردازند و اگر در این نبرد نهایی، به كمك سپاه آمریكایی نمی روند، لااقل بی طرف بمانند و در لشگر شرقی های جنگجو و بیگانه با تمدن جهانی قرار نگیرند!


امّا آیا این آثار توانسته اند علیرغم تعداد فراوان خود، تأثیری مناسب بر روح و دل مخاطبین داشته باشند؟ آیا توانسته اند معادلات محتوم و مقدر را تغییر دهند؟ و مهم تر، آن که، ما در این معركه هنر و فرهنگ و سینما چه باید بكنیم؟


نویسنده: سید علیرضا سجادپور


http://entezaremontazar313.mihanblog.com

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید