ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

هرگز نمی‌توان «نور» را به آتش و محاكمه كشيد

فهرست مطالب


به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، آنچه در ذيل می‌آيد متن كامل نامه استاد «عباس سليمی»، پيشكسوت قرآنی است كه سوم بهمن ماه، خطاب به پاپ «بنديك شانزدهم» نگاشته شده و به سفير واتيكان در تهران تحويل داده شده است:
آقای پاپ بنديكت شانزدهم
رهبر مذهبی كاتوليك‌های جهان
والسلام علی من اتبع الهدی!
پس از مشورت با قرآن كريم و استمداد از آن، اگر من به عنوان يكی از شاگردان كوچك مكتب قرآن، شما را در اين نامه خطاب قرار می‌دهم مبتنی بر «يك دليل حقوقی» است كه بازگو خواهم كرد، اما در آغاز، حقيقتی را كه احتمالاً ازآن آگاهی داريد متذكر می‌شوم و آن هم اينكه:
امامان عاليقدر ما از خاندان پيامبر مكرم اسلام صلی الله عليه و آله و سلم، يعنی همان شخصيت بی‌بديل و آخرين فرستاده آسمانی كه پيامبر بزرگ الهی، حضرت عيسی بن مريم علی نبينا و آله و عليه السلام بشارت ظهور و بعثت او را قرن‌ها قبل اعلام نموده، از چنان قدر و منزلتی برخوردار هستند كه جز دانشمندان و علماء بزرگ الهی و بندگان صالح و حكيم و خردمند، از درك آن عاجز هستند، لذا برای درك يا تقريب به ذهن اين حقيقت سنگين خاطرنشان می‌سازم كه جايگاه دانش آموختگان مكتب و معارف اهل بيت عليهم السلام، يعنی علماء بزرگوار امت اسلام، با انبياء بنی‌اسرائيل يكسان است، و اين فرمايش مستحكم پيامبر بزرگ خدا، حضرت محمد بن عبدالله صلی الله عليه و آله و سلم می‌باشد كه فرمود (علماء امتی كانبياء بنی اسرائيل/ ميزان الحكمه/ حديث 13695) تو خود حديث مفصل به خوان از اين مجمل! آنگاه كه شاگردان و پيروان راستين مكتب آن پيامبر عاليمقام برخوردار از جايگاه و منزلت پيامبران بنی‌اسراييل هستند، پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله و سلم و عترت پاك او و امامان معصوم ما در كدامين مرتبت رفيع و مكانت منيع قرار دارند؟!
در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه در شأن و منزلت پيامبر اعظم صلی الله عليه و آله و سلم، كلام و توصيف الهی در قرآن چنين است:
عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ﴿۵﴾ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى﴿۶﴾وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿۷﴾ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿۸﴾فَكَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى﴿۹﴾فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى﴿۱۰﴾مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى﴿۱۱﴾أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى(12)/ سوره مباركه نجم/ آيات 5 تا 12) (آن كسی كه قدرت عظيمی دارد او را «پيامبر را» تعليم داده ـ همانكس كه توانايی فوق‌العاده و سلطه بر همه چيز دارد ـ در حالی كه در افق اعلی قرار داشت ـ سپس نزديكتر و نزديكتر شد ! ـ تا آنكه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود! در اينجا خداوند بزرگ آنچه را كه وحی كردنی بود به بنده‌اش (محمد مجادله می‌كنيد؟!!!) و اين وحی همان است كه يكی از كشيش نمايان وابسته به كليسا، نابخردانه به زعم باطل خود، آنرا به آتش كشيد!!
در توصيف معراج و سفر الهی اين پيامبر مهر و رحمت و صلح ودوستی، جناب مرحوم شيخ طوسی (ره) ـ يعنی يكی از همان علماء همطراز پيامبران بنی اسرائيل، در «امالی» از ابن عباس از پيامبر مكرم اسلام صلی الله عليه و آله و سلم نقل می‌كند كه فرمود: (لما عرج بی الی السّماء دنوت من ربی عز و جل حتی كان بينی و بينه قاب قوسين او ادنی: هنگاميكه به آسمان عروج كردم، آنچنان به ساحت قدس پروردگارم نزديك شدم كه ميان من و او فاصله‌ای به مقدار طول دو كمان «دو ذارع» يا كمتر! بود/ تفسير نورالثقلين ـ ج 5 ـ صفحه 149) اين آيات مستحكم و اخبار موثّق، اگر چه بيانگر مقام والای پيامبر ما و پيامبر تمام جهانيان است كه خداوند خطاب به او فرمود: (و ما ارسلناك الّا رحمة للعالمين / سوره مباركه انبياء ـ آيه 107/ « ای محمد!» ما تو را جز برای رحمت جهانيان نفرستاديم) ولی عظمت غيرقابل توصيف حضرتش بحّدی است كه پرنده كوچك و ناتوان درك و فهم ما را يارای پرواز و عروج بر فراز قله شناخت و معرفت آن سفير مهربان هدايت و سعادت نيست.
در همين راستا شناخت عميق و درك عظمت جايگاه امامان معصوم و جانشينان بر حقّ رسول مكرّم اسلام صلی الله عليه و آله و سلم نيز اگر نگوييم محال، امری بسيار مشكل بوده و به آسانی مقدور نيست، لكن توجه به حقائق و رهنمودهائی كه از رهگذر وجود پر بركت پيامبر و خاندان مكرم او بيان گرديده، ما را تا حدودی در كسب معرفت نسبت به آن پيامبر «نور» و رحمت و همچنين شناخت جهان، هدايت و ياری می‌كند از جمله اينكه در متن «زيارت جامعه» كه برخوردار از سندی كاملا معتبر است، ما در عرض ادب، خطاب به امامان عزيز خود عرضه می‌داريم/: (كلامكم نور! ای خاندان مكرم پيامبر و ای امامان والا مقام، سخن شما «نور» است) و اين سند به ما نشان می‌دهد كه فرمايشات گهربار امامان شيعه، نور و روشنگر راه است.
خوب است بدانيد كه اين «نور» منشأ معتبر و با عظمتی داشته و با منابع نورانی ديگری مرتبط است كه در اصالت و روشنگری آن كوچكترين ترديدی برای خردمندان و صاحبان عقول وجود ندارد! زيرا:
1. به موجب آيه 35 سوره مباركه نور، «الله نور السموات و الارض!»/ خداوند، نور آسمان‌ها و زمين است». خداوند «نور» است، نورالنّور(نور نورها) منورّ الّنور(روشنی‌بخش نورها) خالق‌ الّنور (آفريننده نور) مدبرالنور (تدبيركننده نور) مقدرالنور (تقدير كننده نور) نور كل نور (نور همه روشنائی‌ها) نوراً قبل كل نور (نور قبل از هر نور) نورا بعد كل نور (نور بعد از هر نور) نورا فوق كل نور (نوری برتر از تمام نورها) و نورا ليس كمثله نور (نوری كه همانند آن نور وجود ندارد) و بدين ترتيب، تمام انوار هستی از «نور» او سرچشمه می‌گيرند.
2. وجود ارزشمند پيامبر گرامی ما نيز «نور» است زيرا خداوند بزرگ در حق او فرمود «يا ایّها النّبیّ انّا ارسلناك شاهداً و مبشراً و نذيراً و داعيا الی الله باذنه و سراجا منيرا/ سوره مباركه احزاب ـ آيات 45 و 46 ـ ای پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و بيم دهنده و تو را دعوت كننده بسوی خدا بفرمان او قرار دهيم، و چراغی روشنی بخش!) می‌بينيد كه وجود پيامبر عزيز ما نيز «نور» است.
3. از آنجا كه قرآن كريم، كتابی جهانی و برای تمام افراد بشر و همه قرون و اعصار است، خداوند بزرگ خطاب به تمام جهانيان در آيه 176 سوره مباركه نساء نيز در مورد جنس و حقيقت آيات قرآن می‌فرمايد: «يا ایّها النّاس قدجائكم برهان من ربكم و انزلنا اليكم نوراً مبينا:ً ای همه مردم جهان! از طرف پروردگار شما پيامبری آمده كه براهين و دلائل آشكار دارد و همچنين «نور» آشكاری به نام قرآن به سوی شما فرستاده شده كه روشنگر راه سعادت شماست پس قرآن كريم نيز سراسر «نور» است و روشنائی!
4. جالب اين است كه علاوه بر اين خطاب جهانی، خداوند بزرگ، شما و همه پيروان انبياء گذشته را نيز در پانزدهمين آيه سوره مباركه مائده، به صورت جداگانه مورد خطاب قرار داده و قرآن را كتاب نور ناميده است! «یَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَیَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ : ای اهل كتاب! پيامبر ما به سوی شما آمد تا بسياری از آنچه را كه شما از كتاب (تورات و انجيل درباره نشانه‌های او و قرآن) همواره پنهان می‌داشتيد برای شما بيان می‌كند و از بسياری (پنهان كاری‌های ناروای شما هم) در می‌گذرد. بی ترديد از سوی خدا برای شما نور و كتابی روشنگر آمده است» با اين دلائل چه كسی می‌تواند نورانيت قرآن را انكار كند؟!!
نتيجه‌گيری منطقی ما از ترابط عملی و عقيدتی معارف مزبور اين می‌شود كه:
خداوند «نور» است.
وجود ارزشمند پيامبر عزيز اسلام «نور» است.
قرآن كريم، كتاب هدايت بشر، سراسر «نور» است.
براساس آيات 3 و 4 سوره مباركه نجم «و ما ينطق عن الهوی، ان هو الا وحی يوحی: اين پيامبر هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گويد، آنچه می‌گويد چيزی جز وحی كه بر او نازل شده نيست» كلام پيامبر عظيم الشان اسلام صلی الله عليه و آله و سلم نيز چون قرآن و وحی، سراسر «نور» است.
و مفاهيمی چون علم و ايمان نيز براساس اخبار و روايات ما «نور» است.
انسان عاقل و فهيم، آنگاه كه فراز آيه كريمه 25 از سوره مباركه نور «نور علی نور» را در كنار انوار تابناك قرآن، فرمايشات حكيمانه پيامبر و امامان عزيز و نعمات ارزشمندی چون ايمان و علم قرار می‌دهد، مستغرق در انوار تابناك هدايت و عنايات الهی شده و تاريكی و سياهی دهشتزای جهل و كفر و شرك و نفاق، از حوزه انديشه و گفتار و عمل وی و جامعه او رخت بر می‌بندد.
اين مقدمه را از آن روی برای شما تشريح كردم تا جنابعالی را به يكی از سخنان حكيمانه چهارمين امام معصوم شيعه، جناب كهف العارفين و زين العابدين، امام الساجدين حضرت علی بن الحسين (ع) فرزند برومند سالار شهيدان كربلا حضرت امام حسين(ع) ارجاع دهم كه در قالب نيايش به درگاه حضرت معبود، شاكر او بوده و باطن دشمنان دين وانسانيت را افشاء نموده است: (الحمدالله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء!/ حمد و سپاس خداوندی را كه دشمنان ما را از احمقان قرار داد!) و ترديدی در اين كلام متقن ننمائيد كه برخی پيروان مسيحيت نيز امروز مهر تأييد بر اين نظريه تاريخی زده‌اند!
اما دليل حقوقی نگارش نامه برای شما:
موارد حقوقی و امور مرتبط با بحث «حجر» كه اسبابی چون صغر، جنون، سفه و پاره‌ای از موارد ديگر را در برمی‌گيرد در اسلام و مسيحيت و ساير ا ديان و جوامع امری پذيرفته شده بود و حتی راهكارهای آنها نيز مشابهت فراوانی با يكديگر دارد و بر حقوقدانان محترم پوشيده نيست كه حجر، عبارت از عدم صلاحيت در دارا شدن حق معين و نيز نداشتن صلاحيت برای اعمال حق، كه اولی را «عدم اهليت تمتع» و دومی را «عدم اهليت استيفاء» می‌نامند و در مورد بعضی از محجورين مانند سفيه، اصل اين است كه در تمام كارهای حقوقی، محجور تلقی شده و اگر دليل حجر جنون باشد، به موجب قانون، اين صفت كسی است كه فاقد تشخيص نفع و ضرر و حسن و قبح بوده و تصرفات و اقدامات وی، جنبه عقلائی ندارد…
در چنين مواردی است كه قانونگذار به منظور رعايت حقوق محجور و همچنين حفظ حقوق جامعه و جلوگيری از لطمات و خسارات ناشی از عملكرد فرد محجور، در صورت نبودن ولی قهری يا وصی، فردی را به عنوان «قیّم» و نماينده قانونی تعيين می‌كند تا با هدايت امور، مسائل مربوط به آن محجور، اعم از صغير يا سفيه يا ديوانه را اداره و سرپرستی كند اموری چون نصب قيم اتفاقی يا قيم موقت و مسئله قيمّوميت نيز از هميت مقوله بوده و به ويژه برای اداره امور شخص مجنون و غير رشيدی كه جنون و عدم رشد او متصل به صغر نباشد، قطعا قيم تعيين می‌گردد.
لذا از آنجا كه «تری جونز» كشيش افراطی آمريكائی ملقب به «احمق فلوريدا!» پس از پيشنهاد اقدام شنيع قرآن سوزی، در جديدترين اقدام سفاهت آميز خود، روز يكشنبه 29 اسفند ماه سال جاری را به عنوان (روز محاكمه قرآن!) پيشنهاد نموده و در ارزيابی عملكرد او «گوئيدو وستروله» وزير خارجه آلمان، وی را «ديوانه» ناميده و علاوه بر آن «اما جونز» دختری «تری جونز» نيز پدر خود را «ديوانه» خوانده «و اين، همان تأييد گفتار حضرت امام سجاد (ع) است»، از اين رو به عنوان يك كارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و شاگرد علماء و اساتيد محترم حقوقدان ايران اسلامی، تری جونز را با توجه به نارسائی عقلی فاقد قابليت خطاب مستقيم و عاجز از درك حقيقت و منطق دانسته و چاره را در اين ديدم كه به اعتبار مسئوليت شما در جامعه مسيحيت، شما را به عنوان ولی قهری يا قيم موقت نامبرده تلقی نموده و نكاتی را ذيلاً تذكر دهم تا شايد در اجرای تكاليف قيم نسبت به محجور، تدبيری اتخاذ نمايد و بنحو مقتضی، اين كشيش بی كشش يهودی را كنترل و مهار نموده و ناگزير نشويد همانگونه كه در مورد رسوائی‌های اخلاقی برخی از كشيشان آمريكائی و انگليسی در مقوله آزار جنسی كودكان، مجبور به عذرخواهی شديد، در اين مورد نيز ناگزير از پوزش و اعتذار شويد! اگر چه شايد راه اساسی، تصحيح ديدگاه كليسا در مورد آئين مترقی اسلام و مسلمانان و پيروان قرآن باشد! كه اميدوارم در ارتباطات دورانديشانه علماء و مسئولين سياسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران با علماء مسيحيت، حاصل شود.
(1) اگرچه تشخيص هم كيشان تری جونز واطلاق عنوان «احمق فلوريد!» مورد تأييد بوده و لفظ نسبتاً مناسبی برای او به نظر می‌رسد لكن اگر وی در صدد ادامه اقدامات احمقانه خود می‌باشد، جا دارد طی يك برنامه رسمی از سوی كليسا، وی به لقب «احمق قرن!» مفتخر شود، زيرا همانگونه كه در گذشته ابلهی چون او مبادرت به اينگونه اقدامات در مورد مقدسات اسلام نكرده، قطعاً در طول قرن 21، جهانيان شاهد اينگونه اقدمات شيطانی در مورد آخرين دين معتبر جهان نخواهند بود.
(2) باتوجه به اظهار نظر وزير خارجه سابق آلمان و دختر تری جونز درباره نامبرده و معرفی او به عنوان يك ديوانه، ضمن معرفی و اعزام او نزد پزشك قانونی، در صورت احراز جنون وی به منظور حفظ سلامت جامعه و جلوگيری از ايجاد تنش و اختلاف بين پيروان مذاهب گوناگون، مشاراليه را در يكی از مراكز روانپزشكی يا دارالمجانين بستری و تحت نظر قرار دهند تا برای كليسا و مسيحيت نيز مشكل آفرينی نكند. البته در اين صورت ما نيز براساس رأفت ناشی از تعاليم مكتب اسلام با قرائت دعای «اللهم اشف كل مريض!» برای او نيز مانند ساير بيماران دنيا، آرزوی شفا و بهبودی خواهيم كرد!
(3) و بالاخره از اينكه موضع تمام ولايتمداران قرآن باور و قرآن ياور را بنحو مقتضی به اينگونه افراد تفهيم نمايند كه:
از قرآن سوخته، دود بلند نمی‌شود «نور» بلند می‌شود باور ندارد از تنور خانه خولی بپرسد!
با سوزانيدن قرآن، آوای بهشتی ترنم زيبای آيات الهی خاموش نخواهد شد. باور ندارد از سر مقدس برفراز نيزه جويا شود!
وچه خوب است آنان كه هنوز از نعمت عقل برخوردارند اين حقيقت را درك نمايند كه با توجه به مقدمه اين نامه مبنی بر مراتب و جايگاه «نور» در عالم امكان، اساسا نمی‌توان «نور» را به آتش كشيد؟ به ويژه اگر آتش افروز، از جنس «نار» يعنی خمير مايه خلقت ابليس باشد! و قطعاً نمی‌توان «نور» را محاكمه كرد؟ خصوصاً اگر مدعی «خفاش» باشد!!!
***
سلام و درود ما بر تمامی پيامبران بزرگ الهی بويژه پيامبر صلح و دوستی، حضرت عيسی بن مريم علی نبينا و آله و عليه السلام.
سلام و درود بی پايان ما تقديم به ساحت مقدس پيامبر «نور» و رحمت حضرت محمد بن عبدالله صلی الله عليه و آله و سلم و خاندان مكرم او و جان ناقابل ما فدای قرآن عظيم، منشور بی‌بديل وحی، كتاب انسان‌سازی و راهنمای سعادت بشريت.

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید