به دنبال فتح ریاض توسط عبدالعزیز معروف به ابن سعود در1319ق و تداوم مبارزه کسب قدرت که تا 1351ق برای فتح کامل سرزمین عربستان ادامه یافت، یک رژیم سیاسی مبتنی بر نظام پادشاهی در قالب قبیلهای و با تکیه بر اصول وهابیت در سرزمین حجاز استقرار یافت.
حساسیت جدی سیاستگذاران سعودی در اجرای فرامین وهابیت باعث شد که این مذهب نقطه وحدت جزیره العرب شده و به نحو اعجاب آمیزی، با بافت نظام پادشاهی هم خوانی یابد.
وهابیت گرچه در ابتدا یکی از مهم ترین اهداف و شعارهای خود را صدور تفکر سلفی به جهان اسلام می دانست اما مشکلات فراوانی سبب شد که تا دهه هفتاد موفق به توسعه چشمگیری در عرصه جهان نگردد. مشکلاتی نظیر بافت اجتماعی واختلافات قبیلگی همراه با فقر و هلاکت، توجیه نبودن مردم جزیره العرب به ماهیت پیام وه
ابیت، سنتها و رسوم منافی با اصول وهابیت، بحران مشروعیت و نبود اقتدار کافی و کمبود عالمان و مدارس جهت آموزش مردم.
با این حال ابن سعود بعد از فتح حجاز و تاسیس مملکت عربی سعودی در 1351ق به فکر رهبری جهان اسلام و تشکیل حکومت واحد عربی در منطقه افتاد همان فکری که پیش از او در سرشریف حسین پیدا شده بود، درپی آن فرزندش فیصل نامهای به سران عرب و علمای بلاد اسلامی مینویسد و شریف حسین را لایق تصدی چنین مقامی نمیبیند و < ;/SPAN>در آن از آلسعود به عنوان جایگزینی خوب برای رهبری جهان عرب یاد میکند.[1]
در این دوره موفقیت چندانی برای گسترش سلفیگری در خارج از شبه جزیره بدست نمی آید و تنها گروههایی که متاثر از دعوت محمد بن عبدالوهاب بودند، از ابن سعود حمایت کردند. عالمانی همچون مسعود الندوی درهند، شیخ بهجت الاثری درعراق، رشیدرضا در مصر و شیخ علی طنطاوی در شام و گروههایی از کشورهای اسلامی نظیر یمن، هند، بنگلادش،اندونزی و مصر.[2] او برای جلب حمایت مسلمانان، اولین کنفرانس اسلامی را در 1344ق در مکه با حضور نمایندگان 95 گروه و جنبش اسلامی تشکیل داد و برضرورت اخوت اسلامی و اتحاد بین مسلمین تاکید کرد.[3] علاوه بر این عبدالعزیز به چاپ و نشر کتب سلفیه اهتمام ورزید. او کتابهای ابن تیمیه، ابن کثیر، ابن قدامه، محمدبن عبدالوهاب و کتب و رسائل علمای نجد را به هزینه خود چاپ کرده وبه بلاد اسلامی میفرستاد.
[4]
نکته قابل تامل این است که سلفیه در این دوره از ظواهر تقلیدی پیراسته شد و بصورت یک جنبش سلفی اصلاحی همراه با مدافعان عربی این تفکر مانند محب الدین خطیب، شکری آلوسی، رشیدرضا درجهان مطرح گردید.[5] شاخصه این جنبش درآن است که درمعنای بدعت توسعه زیادی داده و این حرکت را انتفاضه ای برای ازبین بردن مظاهر ثنویت وشرک و آنچه بدعت دردین نامیده میشد بنامند و چون این حرکت با روح روشنفکری موافق بود، برخی تلاش کردند این حرکت را مستند به نوعی از عقلانیت کنند، در حالی که سران این تفکر ازمباحث عقلی و کلامی بیزاری جسته و کتابهای آنان تنها در برگیرنده برخی آیات و روایات بود و آرمان های آن برگرفته از نوعی قرائت ظاهری ازشرع و دعوت به تعبد به آن بود.[6]
ابن سعود برای توسعه و تثبیت نیروی خود به ایجاد آبادیهای وهابی دست زد و ساکنان آنها را «اخوان التوحید» یا «برادران یکتاپرستی» که در حقیقت سازمانِ دینی ـ نظامیِ وهابیان بود نامید. اینان لباسهای مخصوصی میپوشیدند و شعارهای حماسی سرمیدادند و بر سرپارچهای پیچیده بودند که درصورت کشته شدن کفن آنان گردد.[7] نخستین منطقۀ مسکونی اخوان توسط فرزندان قبیلههای مطیر و شمّر در 1
330ق با نام «الهجره» پدید آمد و سپس تا 1338ق ، تعداد آنها در نجد به 52 و در سراسر عربستان سعودی تا1358ق به143رسید.
پس از آنکه بیابانگردان در آبادیها جایگزین شدند و با ساکنان واحهها و سایر قبیلهها درآمیختند، پیوندهای خود را با قبیلههایشان از دست دادند و از تأثیر روابط عشیرهای رهایی یافتند و سرانجام به وهابیت و فرمانروایی ابن سعود گردن نهادند
در این آبادیها تنها به کار کشاورزی نمیپرداختند، بلکه خدمات نظامی را نیز فراهم میکردند. ساکنان آبادیها عبارت بودند از کشاورزان، چوپانان، تاجران و داوطلبان. داوطلبان که شمارشان یک تن از میان پنجاه «اخوان» بود، مالیات و سرباز میگرفتند و بیاباننشینان را کشاورزی و قرآنخوانی میآموختند و مراقب بودند که ایشان از اصول اعتقادات وهابیان تخطّی نکنند.
از مهمترین ابزارهای توسعه در هر کشوری وجود مراکز آموزش عالی فعال جهت تربیت نیروی متخصص مورد نیاز جامعه است. بیشترین فعالیت در این دوره تاسیس مدارسی جهت آموزش مبانی سلفیه در شبه جزیره بود که تا سال 1376ق، تعداد مدارس به 2800 مدرسه با 75هزار دانش آموخته رسید که سرپرستی آن به مرکزی به نام «وزاره المعارف» سپرده شد.[8] ابنسعود علمای سایر بلاد اسلامی به خصوص مصر و سوریه را جهت تدریس در مدارس عالی دعوت کرد. این مدارس برای اولین بار در سال 1344ق تاسیس شد. عالمانی همچون شیخ محمدامین شنقیطی ازموریتانی، شیخ عبدالرحمن آفریقایی، شیخ عبدالظاهر ابوالسمح از مصر، شیخ تقیالدین هلالی از مغرب و دیگران.[9]
در این دوره بود که هیئت امر به معروف و نهی از منکر به دستور ابن سعود تاسیس شد تا اینکه در وقت نماز تمام ادارات و مراکز ومحل تجمعات را تعطیل کرده ودر نتیجه مساجد مملو ازجمعیت گردید. متخلفین از نماز هم مورد عقوبت آنان قرار میگرفتند.[10]< ;/SPAN>
عبدالعزیز بارها اعلام میکردکه خودش را در مقام یک مبلغ میبیند که به مذهب سلف صالح دعوت میکند. او شعار «لااله الاالله و محمدرسول الله» را بر روی پرچم عربستان برگزید و فرامین خود را ماخوذ از شریعت میدانست.[11] برخی ایراد این خطابهها را در این می دانند که بیشتر این گفتارها در مراسم حج و مناسبات اسلامی ایراد شده است ودر جهت تحریک عواطف مسلمانان بوده است و نشاندهنده اهداف جدی سران حکومت نمیباشد.[12]مانند آنچه عبدالعزیز وابستگی مسلمانان به اجانب و یاری آنان را، بزرگترین عامل سقوط مسلمانان بیان میکرد و کمکدهندگان آنان را دشمن خدا میدانست،[13]اما خود بارها ازنمایندگی دولت انگلیس درمنطقه تقاضای دیدار ویاری داشت. ولی دولت انگلیس در ابتدا برای او اهمیتی قائل نبود و او را امیری همانند بقیه سران قبایل حجاز میدانست.[14]
به اعتقاد برخی تحلیل گران معاصر، دولت سعودی ازابتدا تنها راه ایجاد وحدت رادر شبه جزیره، بناکردن ایدئولوژیکهای مناسب (لاتزال صانعه المعنی)[15]و تاکید بر توحید سلفی میدانست، تا بتواند در کشوری که قبایل به جای احزاب اهمیت سیاسی و کارکرد اجتماعی دارند، در همه جهات تصمیمگیری کند و مافوق هرچیزی باشد.[16] [17]
پی نوشت ها:
[1] -ایف بیسون،ملک الصحراء ،238
[2] -محمد بن عبدالله السلمان،دعوه الشیخ محمد بن عبدالوهاب و اثره فی العالم الاسلامی ،76-84
[3] -محمدبن ناصر العبودی،روزنامه الریاض،7رجب1426،شماره13563
[4]<
/SPAN> – سعودبن سلمان آل سعود،السعودیون النموذج والرساله(مجموعه مقالات:المملکه العربیه السعودیه فی ماه عام،بحوث ودارسات)
[5]– عبدالعزیز الخضر،السعودیه سیره دوله ومجتمع،50
[6] -همان،47-48
[7] -بدرالفقیر،عناصر القوه فی توحید المملکه العربیه السعودیه،67
[8] -عبدالرحمن بن زیدالزنبدی، تطبیق الشریعه الاسلامیه فی المملکه العربیه السعودیه ،335
[9] محمد بن عبدالرحمن الخمیس، عنایه الملک عبدالعزیز بالعقیده السلفیه ودفاعه عنها ،94؛ السعودیون النموذج والرساله، العربیه السعودیه فی ماه عام،بحوث ودارسات
[10] -همان ص127
[11] -عباس غزاوی،علاقات المملکه العربیه السعودیه بالدول الاسلامیه،المملکه العربیه السعودیه فی ماه عام،بحوث ودارسات
[12] – السعودیون النموذج والرساله،المملکه العربیه السعودیه فی ماه عام،بحوث ودارسات
[13] – همان
[14] -عناصرالقوه فی توحید المملکه العربیه السعودیه،76
[15] – السعودیه سیره دوله ومجتمع،30
[16]-غسان سلامه ودیگران،المجتمع والدوله فی الوطن العربی،187
[17] -برای نمونه نک؛عنایه الملک عبدالعزیز بالعقیده السلفیه، 42،46،85
منبع: سراج منیر
پایگاه پژوهشی تخصصی وهابیت شناسی