تحصیل مال نامشروع در پوشش کلاسهای عرفان حلقه
حمیدیان در مورد تحصیل مال غیرمشروع رهبر فرقه عرفان کیهانی نیز گفت: این فرد هیچ کاری در سالهای بعد از انقلاب نداشته است، نه مغازه ای و نه استخدام در نهاد و سازمانی و نه اینکه استاد و نه معلم و نه مطبی و نه تجارتی داشته است، خب از کجا پولدار شده که چند خانه در تهران و کرج دارد؟ بالاخره باید درآمدی داشته باشد در حالیکه مدام می گوید من برای خودم پولی از مردم نمی گرفتم و هرچه بود خرج کلاس و سی دی و اجاره مکان برگزاری کلاسها می شد! پس این مال از کجا آمده است؟ ارث پدری که ایشان نداشته است پس باید پای یکی یا چند سرمایه گذار داخلی و یا خارجی این وسط باشد چون چنین سرمایه گذارانی بدون منت و برنامه کاری انجام نمی دهند.
وی با اشاره به اینکه این فرد در طی ۱۰ ماه آزادی فعالیتهایش را برخلاف تعهد کتبی افزایش داد، گفت: این فرد تصورش این بود که خب من هزینه داده ام و حالا وقت بهره داری است لذا طراحی کردند او را به نهادهای مختلف مثل مجلس و ریاست جمهوری ببرند که به مجلس رفت و خود را مهندس مکانیک معرفی کرد! و وقتی یکی از نمایندگان از یکی از مطلعین پرونده در مورد این آقا سؤال کرد و گفت گویا این فرد طرحهایی دارد و مهندس مکانیک است به ایشان گفته شد که خیر اصلا مهندس نیست و اگر از او یک دیپلم پیدا شد معادل دکترا قبولش کنید، تازه در این مقطع هنوز دکترای افتخاریش از ارمنستان نیامده بود.
این کارشناس فرق نوظهور با اشاره به برخی اعترافات مکتوب رهبر فرقه عرفان حلقه تأکید کرد: از آنجا که اعتراف نزد قاضی محرز است، دیگر این فرد نمی تواند بگوید من این حرفها را تحت فشا
ر و زور زدم. او در دادگاه این مطالب را می گوید:… بنده قبول دارم بدون هرگونه مجوز دخالت در امور پزشکی نمودم و با توجه به اینکه پزشک نبودم در نتیجه آزمایش و اعمال فرادرمانی، غیرمجاز و غیرقانونی بوده است و نیز قبول دارم ورود من در حوزه مسائل دینی و عقیدتی و کلامی بدون داشتن تحصیلات دانشگاهی و یا تحصیلات حوزوی خاصی بوده است و قبول دارم بدون رعایت ضوابط و موازین قانونی و اداری از مراجع رسمی ذیربط اقدام به تدریس و انتشار و اشاعه تئوری ابداعی خود کرده ام.
استعلاماتی از مراجع ذیصلاح درباره مدعیات رهبر فرقه عرفان حلقه
وی در ادامه به قرائت استعلاماتی که از مراجع ذیصلاح درباره مدعیات رهبر فرقه عرفان حلقه صورت گرفته است پرداخت که به شرح ذیل است:
– یکی از مسئولان وقت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صدور مجوز با آرم دانشگاهی از سوی مؤسسه عرفان حلقه با امضای مسئول آموزشی دانشگاه را فاقد وجاهت قانونی دانسته است.(یعنی پایان نامه هایی که با آرم دانشگاه امضاء شده است، هیچ اعتباری ندارد.)
– یکی از مسئولان وقت دانشگاه علوم پزشکی : آقای… (مسئول وقت)با سوء استفاده از موقعیت، بدون اخذ مجوز اقدام به عقد قرارداد با این فرقه جهت برگزاری کلاسهای آموزشی فرادرمانی نموده است که تخلف ایشان محرز و از دانشگاه اخراج شدند.
– سازمان ملی جوانان: کانون عرفان کیهانی بدون اخذ مجوز اقدام به راه اندازی شعبه در برخی استانها و برگزاری کلاسهای آموزش عرفان کیهانی نموده است و این خلاف اساسنامه آن می باشد و اعتبارنامه کانون عرفان کیهان پس از یکسال از تاریخ ۱۱/۱۰/۸۶ تمدید نگردیده است.
– وزارت علوم هم می گوید هیچگونه سابقه ای از ارزشیابی مدرک تحصیلی خارجی در وزارت علوم وجود ندارد. این وزارت مجوزی جهت برگزاری دوره های عرفان حلقه صادر نکرده است.
– پزشکی قانونی: هرگونه دخالت در درمان بیماران اصولا باید تحت نظر پزشک و یا مجوز نهادهای مسئول و ذیصلاح صورت گیرد.
– سرپرست وقت اداره کل امور کتاب وزارت ارشاد: چاپ مجدد و پخش کتاب«انسان از منظر دیگر» ممنوع است.
– سرگروه وقت روان شناسی و عرفان اداره کل کتاب: عرفان کیهانی امامت ستیز و ولایت ستیز است. تعالیم آن آدمی را از نماز دور می سازد. برداشتهای معارفی از عرفان مورد نظر ایشان با ایجاد شبکه های خاص، باعث انحرافی بیش نیست که بعدها دامنه آن گسترش خواهد یافت. بدعت این فرقه در خصوص نماز چیست؟ این فرقه نسبت به نماز می گوید همین که چشمانت را ببندی و به خیالات بروی یعنی دائم الصلاتی! برداشتهای مغالطه آمیز و التقاطی ایشان از قرآن و برخی روایات بسیار زیاد است. وی چندی پیش در ماه مبارک رمضان مقاله ای را به سایتها و برخی روزنامه ها داد و در آنجا انسان را به ۴ گونه تقسیم کرده است: خدامحور خدامحور، خدامحور خودمحور، خودمحور خدا محور، خودمحور خودمحور. و جالب آنکه او به صورت شفاهی خود را خدامحور خدا محور خوانده است. (یعنی به طور محرز یکی از اولیای الهی است)
حمیدیان در ادامه افزود: در مورد فص
لنامه دانش پزشکی که ۶ شماره از آن به بحث فرادرمانی اختصاص پیدا کرده بود هم آقای دکتر شهاب الدین صدر گفته اند که درج این مطالب در این نشریه بدون اجازه و اطلاع من صورت گرفته است. قانون مربوط به مقرارت علوم پزشکی هم مقرر می دارد: هرکس بدون داشتن پروانه مردمی بر امور پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، آزمایشگاهی، مامایی و سایر رشته هایی که به تشخیص وزارت بهداشت و در مان و آموزش پزشکی جزو حرف پزشکی و پروانه دار محسوب می شود، اشتغال ورزد یا بدون مجوز اخذ پروانه از وزارت مذکور اقدام به تأسیس یکی از مؤسسات پزشکی مصرح در ماده یک نماید و یا پروانه خود را به دیگری واگذار نماید و یا پروانه دیگری را مورد استفاده قرار دهد، بلافاصله محل کار او توسط وزارت بهداشت تعطیل و به پرداخت جریمه نقدی از ۵ تا ۵۰ میلیون ریال محکوم و در صورت تکرار به جریمه ۱۰۰ میلیون ریال محکوم خواهد شد.
پشت پرده کسب چند دکتری افتخاری رهبر عرفان حلقه طی ۱۰ ماه
وی تأکید کرد: با توجه به نظر وزارت بهداشت در این پرونده، رهبر این فرقه محکوم به پرداخت ۵۰ میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت شد، در خصوص ارتکاب فعل حرام با لمس نامحرم با توجه به فیلم و تصاویر ضمیمه پرونده ارتکاب فعل حرام محرز است، زیرا متهم نه اجازه طبابت داشته و نه هیچ مجوز دیگری بر لمس دست نامحرم و نه هیچگونه علقه سببی بین آنها بوده است و دفاعیات متهم و وکیل مدافع وی مبنی بر اینکه شخص دچار حمله بیماری شده و رهبر فرقه برای آرام کردن وی دستش را گرفته، غیرموجه تشخیص داده می شود زیرا فیلم موجود، حکایت از چنین امری ندارد، بلکه نوعی تئاتر تفاهم شده است برای به نمایش گذاشتن موضوع تخلیه از نگاه غیرارگانیک، لذا در این مورد وی
مجرم شناخته می شود. ضمناً پروانه فعالیت مؤسسه عرفان کیهانی ابطال شده و در حال حاضر هر گونه برگزاری این کلاسها طبق قانون ممنوع است و در مجموع محمدعلی طاهری رهبر فرقه عرفان حلقه به ۵ سال حبس و شلاق و پرداخت جرائم چند صد میلیونی نقدی محکوم شده است.
حمیدیان صدور دکترای افتخاری رهبر فرقه عرفان حلقه از ارمنستان را طبق نظر مراجع ذیصلاح غیرمعتبر خواند و گفت: جریان دکترای افتخاری این است که او در کمیته عرفان موسسه که خانم شهناز نیرومنش مسئول آن بود و الان به آمریکا فرار کرده است می گوید ما باید سریع در دانشگاه ارمنستان کرسی بگیریم چون دانشگاه ارمنستان فردا محل رایزنی تمام ادیان می شود و او در طی این ۱۰ ماه آزادی این ارتباط را برقرار می کند و اعضای فرادرمانگر و مسترها را به آنجا می فرستد و از هر نفر ۱۳۰۰ دلار می گیرند که البته همه این مقدار را به دانشگاه ارمنستان نمی دهند. از آنجا گواهی نامه هایی را آورده اند که در آن ۲۴۰ ساعت آموزش ذکر شده است در حالی که آنها تنها یک هفته در ارمنستان به سر برده اند!! البته اینها خودشان هم می دانستند که این مدارک در ایران ارزشی ندارد ولی معتقدند اروپایی ها این مدارک را می پذیرند و آنها می توانند در اروپا مطب بزنند! (ظاهراً اروپا را در این رابطه بی قانون می دانند!!)
این کارش
ناس فرقه و ادیان نوظهور تأکید کرد: در ایران ما چیزی به عنوان طب عرفان کیهانی و فرادرمانی نداریم و هیچ کس این را قبول ندارد و اینکه تنها با نگاه و بدون دارو می شود درمان کرد، شفایی است که ما فقط از ائمه و در توسلات از معصوم(ع) قبول داریم و یا اینکه فردی از اولیای خدا باشد که او هم باید دارای جایگاه معرفتی و اخلاقی والایی باشد. رهبر این فرقه هیچ دوره ای را در ارمنستان ندیده است و نه اینکه آنها به اینجا آمده اند که او را آزمایش کنند و همچنین ظرف یک فاصله ۱۰ ماهه کسی نمی تواند ۵ مدرک دکترای را از این ور و آن ور بگیرد و این مشخص است که یک برنامه طراحی شده است و نشان می دهد که این فرد ماموریتی دارد که کسانی یا سازمانهایی می خواهند او را کمک کنند.
اگر هم اینها می خواستند این مدارک را به او بدهند خب، قبل از بازداشت می دادند در حالی که در این فاصله ۱۰ ماهه آنها شروع کردند به اعطای مدرک و جوایز؛ جالب آن است که خیلی از این جوایز از سایتهایی است که اصلا در دنیا مطرح نیستند. در این فاصله کوتاه سریعا آذربایجان، ارمنستان، سوئد و… به وی مدرک دکترا می دهند. احتمالا این یک طراحی و برنامه ریزی است تا احیاناً این فرد در ایران دچار مشکل نشود و به خاطر مثلا چند دکتری افتخاری مصونیت داشته باشد که اصلا این دکتراها واقعی نیست.
تفسیرهای مادی از غیب و ملائکه
وی تأکید کرد: البته این مساله از قبل قابل پیش بینی بود که این موسسه یک ماموریتی در ایران دارد چرا که رهبر فرقه می گوید من هیچ استادی نداشته و آموزشی ندیده ام و فقط برایم آگاهی رسیده است، اگر این طور است پس باید از او پرسید چرا می گویی در ترکیه درس خوانده ای؟ علاوه بر آن مکانیک چه ربطی به علوم درمانی و پزشکی دارد؟ درس عرفان هم نخوانده است و همه چیز را از یافته های خودش می داند. (و بهتر است بگوییم بافته هایش، نه یافته هایش) ولی جای تعجب دارد که یافته های او با یافته های کابالیستها (عرفان یهود) همسو است چرا یافته های وی که می گوید از روح القدس(!) رسیده با کابالیستهای یهودی یکی است؟! ضمن اینکه مبانی اعتقادی کابالیستی و مبانی ماتریالیستی در نوشته هایش موج می زند.
وی افزود: او در حالی که شیطان را به عنوان ملک می خواند می گوید: باید از او تقدیر کرد. همچنین او حضرت عزرائیل را آنتروپی و عامل مرگ همه چیز می داند مثلا فاسد شدن میوه ها در اثر وجود عزرائیل (آنتروپی) است که این مطالب برگرفته از فلسفه ماتریالیستی است و چنین دیدگاهی اصلا در اسلام وجود ندارد و یا ملائک را اوربیتالهای اتم و میادین مغناطیسی می خواند و توجیه اش این است که قدیم نمی دانستند اتم وجود دارد در حالی که در تفکر اسلامی و قرآنی ملائکه جزء غیب هستند. چگونه ملائکه اوربیتال اتم هستند و جزء دنیای مادی و قابل مشاهده؟ این برداشت کاملا مادی است و کسی که ملائک را اوربیتال بداند تعریفش از خداوند نیز مادی خواهد بود. یکی دیگر از مواردی که باید بگوییم آموزه های التقاطی با مسیحیت است؛ رهبر فرقه اظهار می دارد: در واقع پدر آسمانی همه روح القدوس است و منشا همه این مطالب را آگاهی و دریافت خویش می داند.
علت گرایش برخی به فرق و عرفانهای نوظهور
حمیدیان در مورد علت گرایش افراد به این گونه گروهها گفت: بعد از جنگ جهانی دوم اروپا به این نتیجه رسید که دو چیز کم دارد یکی معنویت و یکی خلاء شادی که باید در کسب این دو تلاش کند. در بحث معنویت یهود توانست گوی سبقت را ربوده و به قولی با تامین معنویت، افسردگی را در این کشورها جبران کند، به خصوص کشورهایی که در حال صنعتی شدن بودند به همین دلیل می بینیم که در این زمان ادعاها در اروپا زیاد می شود مثل ادعای با مسیح بودن، رسالت جهانی داشتن، فرود آمدن از آسمان و ادعای ماموریت جهانی و غیره. بعد از جنگ تحمیلی ما شبیه این مساله اتفاق افتاد و به یکباره بحث شاد کردن مردم بسیار پر رنگ شد و اینکه مردم ما غمگین هستند چرا باید زنها این قدر سیاه بپوشند باید شاد باشند و …
بحث دیگر در مورد معنویت است این معنویت در حدی در ما وجود داشت اما در این زمان هر کسی احساس می کرد می تواند معنویت را برای دیگران تعریف کند و تجربه خود را در اختیار دیگران بگذارد در اینجا یکباره عرفانهای مختلف چه آمریکای لاتین چه عرفان شرقی به ایران وارد شد و عرفان سرخپوستی به جای معنویت اسلامی جایگزین گردید و کتب پائولوکوئلو و… ترجمه شد و افکار و باورهای آنها در قالب داستان به مردم عادی تزریق گردید و کم کم آنها را از معارف اصیل اسلامی دور ساخت.
این کارشناس فرق و ادیان نوظهور تصریح کرد: چیزی که برای این افراد متمایل به این گروه ها جالب است اینکه فرد بدون قید و شرط با آموزه های آنها همراه می شود و دختر و پسر با هم در این مسیر حرکت می کنند و ازدواجهای معنوی در همین قاعده شکل می گیرد و می گویند که ما نیاز داریم بحث عرفانی را با هم داشته باشیم پس یک ازدواج عرفانی را صورت دهیم تا در کنار یکدیگر بودن خود را توجیه کنند. البته اینها در کوتاه مدت به لحاظ روحی ارضا می شوند چون حالا همصحبت عرفانی دارند و اختلاط و شب نشینی ها را نیز از دست نمی دهند و مربیانی دارند که هیچ تشرعی ندارند و معتقدند که باید جهشی از شریعت به سمت طریقت و بعد حقیقت! داشته باشند. لذا برخی از این گروهها بحث شان این است که با ورود به ترم اول، شما به حقیقت رسیده اید! اما این حقیقت چیست؟ خود اینها هم نمی دانند حقیقت چیست.
شریعت گریزی در فرق نوظهور/ تقدیس شیطان در عرفان حلقه
وی افزود: در واقع خیلی از چیزها توجیه می شود یعنی مدیتیشن جایگزین نماز می شود چون کانالهای آگاهی بر رویت باز می شود و هیچ لزومی ندارد قید و بندی داشته باشی و … این مسائل برای جوانانی که نمی توانند قید و بندی بپذیرند تامین کننده است. شما ببینید کسی که وارد گروه منافقین شد دنبال چه بود و چرا این قدر به این گروه علاقه مند می شود و حتی حاضر است پدر و برادر خود را در این راه ترور کند؛ چون می بیند اینها به نوعی خلاء روانی و روحی او را پر کردند مثلا مسئولیت دادند. لذا سر سپرده می شود. در همین گروههای عرفانی این سر سپرده گی بسیار خطرناک است چون به راحتی دست به هر کاری می زنند. اینها فکر می کنند مثلا شبه عرفان حلقه یا ایلیا رام ا… و غیره خلاء معنوی آنها هست چون مطالعه هم ندارند و سریعا می خواهند به چیزی دست پیدا کنند مثلا می خواهند با یک نگاه به لامپ آن را بترکانند و لذا حقیقت را در این امور سخیف می پندارند و آدرس را اشتباه می روند.
وی با بیان اینکه نحوه جذب افراد در گروه عرفان حلقه از طریق چهره به چهره و شبیه سیستم هرمی است، افزود: رهبر حلقه هر چه می گوید از خودش نیست بلکه اینها تماماً از مکاتب و عرفان های شرقی و یهودی و مسیحیت به ویژه عرفان یهود است به این معنا که یهود شجره ممنوعه را درخت آگاهی می داند و بر این باورند که
هر آگاهی دارند از آن درخت می گیرند به همین دلیل شیطان را تقدیس می کنند. قبل از اینکه وی بخواهد این چیزها را بگوید دیگرانی گفته اند و او هیچ چیز از خود ندارد و در واقع به او آموزش داده شده است.مثلا در این فرقه بحثی به نام «اسب تراوا» دارند که حدود ۵۰ الی ۶۰ سال پیش بین کلیسا و روانشناسان اروپا در این باره دعوا بود. یا بحث صدابرگردانی و شعور و ضد شعور را مطرح می کنند مثلا در پیامها من نوعی حرفی می زنم ظاهرا می شنوید اما پیامهایی در پس حرف من هست که در ذهن شما جای می گیرد و بعدا شما را منفی می کند. وقتی از آنها سوال می کنید که از کجا می شود فهمید این فردی که در حال صحبت کردن است پیامش منفی است؟ می گوید باید صدای او را برگردان کنید!
کارهای غیر اخلاقی و غیرانسانی به بهانه اصلاح نیت
حمیدیان افزود: اولا این کار با سیستم کامپیوتری است که اصلا اینها(فرقه عرفان کیهانی یا حلقه) آن را اختراع نکرده اند و ثانیاً صدا برگردان هم اصلا ابداع اینها نیست و در اروپا مطرح بوده است. برگردان صدا این نیست که عین کلمه مثلا آب، بشود با، شاید بشود مثلا قندان و… در واقع این کار برای گروه حلقه و رهبر آن نیست که آنها با آب و تاب آن را در کمیته موسیقی خود مطرح می کنند ضمن اینکه رهبر این فرقه کتباً نوشته است این کار غیر انسانی و غیر اخلاقی است و باید حذف شود ولی می بینیم که
این مساله را در ۱۰ماهی که آزاد شد نه تنها حذف نکرد بلکه دوباره بر آن تاکید کرد. سوال این است که آقای شعور کیهانی! تو که صحبت از آگاهی می کنی از کجا می فهمی که پشت این حرف، نیت دیگری نهفته است؟
آیا نیت غیر این است که تا به انجام نرسد معلوم نمی شود؟ مثلا نیت من این است که این شیشه را بشکنم ولی تا این سنگ را پرت نکنم و آن را نشکنم به نیت من آگاهی پیدا می کنید؟ یا باید نیت خود را بگویم یا این عمل شکستن را انجام دهم. آیا با برگردان صدای من می توانی به نیت من پی ببرید؟ شاید از برگردان صدای من مطالب دیگری در بیاید و واقعا هم همین طور است چون ما امتحان کردیم و صدای یکی را برگردان کردیم اما هر کسی یک چیزی را برداشت کرد. اما اینکه به این کار یک وجه درست بدهیم این خیانت است و باعث اختلاف و فتنه انگیزی بین آدمها و خانواده ها می شود ولی تنها خداست که به ذات نیت ها آگاه است. لذا این کار بسیار عبث و بیهوده است و هیچ چیز را اثبات نمی کند.
این کارشناس فرق و ادیان نوظهور تأکید کرد: علاوه بر این، روش برگردان صدا یا بک مسکینگ طرح اینها نیست بلکه ۵۰ سال پیش در اروپا سر این موضوع دعوا بود که آیا صدا برگردان وجود دارد یا خیر؟ اما اینها این مساله را به اسم خود تمام کرده اند و مثلا می آیند موسیقی صدا و سیما را می گذارند و می گویند اینها شیطانی است حتی صدای آقای بنیامین را این گروه برگردان کردن
د و گفتند شیطانی است البته آقای بنیامین از آنها شکایت کرد.(بنیامین خواننده محبوبی است که در یک خانواده موجه و متدین بزرگ شده است و برادرش مداح است و خود او نیز اشعاری در مدح اهل بیت دارد.)
اولین شاخصه فرقه خودخواندگی رهبر فرقه است
وی در پایان تأکید کرد: به هر حال باید بگویم عرفان کیهانی یا عرفان حلقه فرقه هست و اولین شاخصه فرقه خودخواندگی رهبر فرقه است و این فرد(رهبر فرقه) هم قسم خورده و نوشته که نه کتابی خوانده و نه استادی داشته و هرچه دارد از دریافتهای خودش هست؛ پس یعنی خودخواندگی و یعنی در ترکیه هم درس نخوانده است!حالا از کجا که این دریافتها جبرئیلی است شاید شیطانی باشد چون بالاخره همه ما یک دریافتهایی داریم چگونه می شود که دریافتهای وی تبدیل به این مسائل (فرادرمانی) و آنهم
الهی می شود؟! مشخص نیست. ضمن اینکه تعریف اینها از دریافت الهی با آنچه در اسلام و قرآن آمده در تضاد است. پیروان حلقه باید این مسائل را از دایره دین و شریعت و اسلام خارج کنند و این آموزه ها را در دایره دین نیاورند چون به هیچ عنوان این مسائل دینی نیست. چراکه رهبر این فرقه به ضروریات دین مثل خمس، زکات و… باور ندارد و آن را به گونه دیگر تفسیر می کند. در پایان از اینکه مطالبی گفته شد که حتی بیانش کفرآمیز است از همه خوانندگان عذر می خواهم.
http://www.mouood.org