خوشامد عرض ميکنم به همهى برادران و خواهران عزيز…..
لازم است اشارهاى بکنم به يک حادثهى تلخى که اين روزها اتفاق افتاد؛ که هم خود حادثه تلخ بود، هم حاکى از دستهاى پشت پردهى زيادى بود؛ و آن، حادثهى تخريب قبر صحابى جليلالقدر، حجربنعدى (رضوان اللّه تعالى عليه و سلام اللّه عليه) و اهانت به پيکر اين بزرگوار بود. از جهاتى اين قضيه تلخ است: خود اهانت به يک صحابى که از بزرگان اصحاب پيغمبر است و از حواريين اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) است و شهيد در راه خدا است، قبر او را بعد از هزار و چهار صد سال بشکافند، جسد مطهر او را بيرون بياورند و مورد اهانت قرار دهند، يک حادثهى بسيار تلخ و غمانگيزى است. در کنار اين، تلخى ديگرى که وجود دارد، اين است که در ميان مجموعهى مسلمانان و امت اسلامى کسانى پيدا شوند که با افکار پليد و متحجر و عقبمانده و خرافى خود، تجليل
از بزرگان و برجستگان و چهرههاى نورانى صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً اين مصيبتى است. اينها همان کسانى هستند که گذشتگانشان قبور ائمه (عليهمالسّلام) را در بقيع ويران کردند. آن روز که در دنياى اسلام، از شبهقارهى هند گرفته تا آفريقا، عليه اينها قيام کردند، اگر اينها جرأت ميکردند، قبر مطهر پيغمبر را هم ويران ميکردند، با خاک يکسان ميکردند. ببينيد چه فکر باطلى، چه روحيهى پليدى، چه انسانهاى بدانديشى، احترام به بزرگان را اينجورى بخواهند نقض کنند و هتک کنند و اين را جزو وظائف دينى بشمرند! در آن وقتى که اينها بقيع را ويران کردند، اين را بدانيد؛ سرتاسر دنياى اسلام عليه اينها اعتراض کرد. عرض کردم؛ از شرق جغرافياى اسلام – از هند – تا غرب جغرافياى اسلام، عليه اينها بسيج شدند.
اينها به عنوان اينکه اين کارها پرستش است، اين اقدامهاى خبيث را ميکنند! رفتن سر قبر يک انسانى و طلب رحمت کردن براى او از خداى متعال، و طلب رحمت کردن براى خود در آن فضاى معنوى و روحانى، شرک است؟ شرک اين است که انسان بشود ابزار دست سياستهاى اينتليجنس انگليس و سى.آى.اى آمريکا و با اين اعمال، دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند. اينها اطاعت و عبوديت و خاکسارى در مقابل طواغيت زنده را شرک نميدانند، احترام به بزرگان را شرک ميدانند! خود اين، يک مصيبتى است. جريان تکفيرىِ خبيث که امروز در دنياى اسلام به برکت برخى از منابع مادى، متأسفانه پول و امکانات هم در اختيار دارند، يکى از مصائب اسلام است.
بحمداللّه شيعيان در هر نقطهاى که بودند – چه در اينجا، چه در عراق، چه در پاکستان، چه در هر نقطه از نقاطى که شيعيان با قضيهى اين چند روز مواجه شدند – نشان دادند که داراى رشد فکرىاند. دشمن ميخواهد با اين کار، آتش نزاعهاى شيعه و سنى را تقويت کند؛ ليکن جامعهى بزرگ شيعى، خانوادهى بزرگ پيروان اهلبيت نشان دادند که فريب اين بازى را نميخورند. برادران اهل سنت هم در بسيارى از نقاط اين کار را محکوم کردند؛ آنها هم آگاهى و بينش خود را نشان دادند. اين بايد ادامه پيدا کند. اين از آن قضايائى نيست که دو روز، سه روز، پنج روز، يک هفته، يک سر و صدائى در دنيا درست کند، بعد رها شود. اينها اگر چنانچه به وسيلهى مسلمانها به طور کامل محکوم نشوند و بزرگان علمى و بزرگان روشنفکرى و بزرگان سياسى وظيفهى خودشان را در مقابل اينها انجام ندهند، اين فتنهها به اينجاها منحصر نميماند؛ بلائى به جان جامعهى اسلامى مىافتد و روزبهروز اين آتش توسعه پيدا ميکند. بايد جلوى اين فتنهها را بگيرند؛ چه از طرق سياسى، چه از طرق فتواهاى دينى، چه از طرق مقالههاى روشنگرِ نويسندگان و روشنفکران و نخبگان فکرى و سياسى در دنيا. توجه شود به اين که در اين کارها دستهاى پنهان دشمن نشانههاى خودش را دارد نمايان ميکند؛ اين چيزى نيست که انسان بتواند اين را نديده بگيرد. آنهائى که براى تخريب يک اثر باستانى در دنيا عزا ميگيرند و هياهو ميکنند، در مقابل اين پديده سکوت کردهاند؛ چه سازمانهاى بينالمللى، چه شخصيتهاى بينالمللى، چه سياسيونى که از اين کوردلها دارند حمايت ميکنند؛ اين نشان دهندهى اين است که در قضيه داخلند؛ اين قضيه، دستها را نشان ميدهد.
اين را بدانيد: «انّ ربّک لبالمرصاد». خداى متعال ميفرمايد: «انّهم يکيدون کيدا. و اکيد کيدا»؛ آنها مکر مي ورزند، اما مکر الهى بر مکر آنها قطعاً
غالب خواهد شد و اين جريانى را که ميخواهد در راه اتحاد امت اسلامى و پيشرفت امت اسلامى سنگاندازى کند، متوقف خواهد کرد.
منبع: Khamenei.ir
www.vahhabiyat.com