موقعيت سياسى فرقه بهائيت و جايگاه آن در دنيا چگونه است؟
بهائيت از فرقههاى خرافى و گمراه كنندهاى است كه براى انحراف و استحاله دين در جهان اسلام شكل گرفت؛ سياستبازان و جاسوسان روسى و انگليسى حدود يكصد و پنجاه سال پيش اين فرقه را بوجود آوردند كه بر اثر تبليغات گسترده از طريق رسانههاى جمعى؛ مانند: تلويزيون و راديو و نيز مجلّات و روزنامهها، شعارهاى فريبنده و دورغ را در سراسر گيتى پخش كردند و هوادارانى يافتند؛ به گونهاى كه اكنون افكار و حقايق بهائيت به 800 زبان و لهجه زنده دنيا منتشر و تبليغ مىشود و سايتهاى اينترنتى مختلفى براى اين كار فعّالند.
اين فرقه در عرصه سياسى جهان، كاملاً با سياستهاى صهيونيسم جهانى و رهبران اسرائيل هماهنگ است؛ و همكارىها و جلسات و جشنها و مراسم مشترك رژيم اسرائيل با بهايىها بر بسيارى از مردم جهان پوشيده نيست كه مواردى از آن را يادآورى مىكنيم:
& lt;P class=MsoNormal dir=rtl style=”MARGIN: 7.5pt 0in; DIRECTION: rtl; LINE-HEIGHT: 200%; unicode-bidi: embed; TEXT-ALIGN: justify” align=justify>1. مركز فرقه بهائيت و اماكن به اصطلاح زيارتى آن، در فلسطين اشغالى به خصوص شهرهاى حيفا و عكا است. سالهاى پيش بابىهاى بهايى (بهائيان) جسد على محمد باب شيرازى نخستين پيامبر و خداى خويش را به اسرائيل بردند و با همكارى رژيم صهيونيستى بارگاه بزرگى بر آن بنا كردند. به سند زير توجه كنيد:
«آرى! در سالروز رحلت رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم رژيم اشغالگر بار ديگر به جهان اسلام اهانت گستاخانهاى كرد. سران رژيم صهيونيستى با راه اندازى جشن و پايكوبى براى تجمعى از فرقه ضاله بهائيت يك ساختمان دويست و پنجاه ميليون دلارى را به عنوان پايگاه جهانى بهائيت در ارتفاع كرمل شهر حيفا افتتاح كردند. ساخت اين مجموعه عظيم ساختمانى با حمايت مستقيم اسحاق رابين نخست وزير معدوم رژيم صهيونيستى از سال 1372 و زير نظر دو بهايى فرارى ايرانى به نامهاى «مهندس حسين امانت» و «دكتر فريبرز صهبا» تحت شديدترين تدابير امنيتى آغاز شد. اين تصميم پس از برگزارى اجتماع سراسرى سال 1992 سران فرقه بهائيت در نيويورك زير نظر «سيا»، «اينتلجنس سرويس» و «موساد» با هدف ايجاد قوس يا زيارتگاه متناسب با شأن پيامبر ديانت بابى در مدفنش، به مسؤولان رژيم اشغالگر فلسطين ابلاغ شده بود.
ارگستر سمفونيك اسرائيل در اين مراسم، حاضران را كه ميان آنها مسؤولان سياسى، اقتصادى و امنيتى صهيونيستها و برخى چهرههاى شناخته شده بهائيت در آمريكا و اروپا نيز ديده مىشدند، جهت دعا و نيايش همراهى مىكرد.
نكته مهم و قابل توجه در اين تجمع، حضور خبرنگاران راديو و تلويزيونهاى مختلف جهان براى ايجاد پوشش علنى صوتى و تصويرى افتتاح اين كاخ است. از جمله محورهايى كه برگزاركنندگان مراسم از كانال اين خبرنگاران دنبال مىكردند عبارتند از:
1. دولت اسرائيل با نهايت افتخار مىتواند ميزبان همه بهائيان تحت ستم در جهان علىالخصوص بهائيان ساكن در جهان اسلام باشد.
2. رويكرد به بهائيت رو به گسترش است و بهائيان كه متمايل به دولت اسرائيلند در جهان بيش از شش ميليون نفرند. [1]
3. سران بهائيت و رهبران صهيونيسم از ابتدا روابط علنى نزديكى با يكديگر داشتهاند كه برخى از آنها عبارتند از:
– شركت هربرت ساموئل، يهودى صهيونيست (نخستين كميسر عالى انگليس در فلسطين در دوران قيوميت انگليس) در مراسم تشيع جنازه عبد البهاء سومين خدا و پيامبر بهائيان [2]
– ملاقات رئيس جمهور اسرائيل با «شوقى افندى» (پيشواى بهائيان بعد از عبد البهاء) در (فروردين 1332 ه ش) كه در اين ديدار شوقى افندى نظر مساعد و تمايل بهائيان را نسبت به اسرائيل اعلام كرد و آرزوى بهائيان را براى ترقى و سعادت اسرائيل برشمرد و رئيس جمهور اسرائيل هم ضمن تقدير از اقدامات و مجاهدتهاى بهائيان در كشور اسرائيل، آرزوى قلبى خويش را براى موفقيت بهائيان در چندين سال قبل ياد كرد. [3]
– هنگامى كه در سال (1947.م) سازمان ملل، كميسيونى مركب از نمايندگان يازده كشور را به ارايه نظر درباره آينده فلسطين به منطقه اعزام كرده بود، رهبر بهائيان در نامهاى به اين كميسيون، يهوديان را
بيش از مسلمانان و مسيحيان نسبت به بيتالمقدس محق معرفى كرد و از اين نظر، تنها بهائيت را همسنگ با يهوديان برشمرد. [4]
– گوياترين شاهد در اين زمينه، سخن «روحيه ماكسول» همسر آمريكايى شوقىافندى و از رهبران بهائيت است كه مىگويد: «سرنوشت و آينده اسرائيل و بهايىگرى چون حلقههاى يك زنجير به هم پيوسته است». [5]
4. در غرب و در ايران نيز درصد قابل توجهى از بدنه بهائيت را يهوديانى تشكيل مىدهند كه به اين فرقه گرويدهاند. اگر اين موضوع را از كسانى كه پيش از پيروزى انقلاب اسلامى در جريان بهائيت بودهاند يا از كسانى كه مدتى در يكى از كشورهاى غربى اقامت داشتهاند بپرسيد، تأييد خواهند كرد كه بيش از همه، يهوديان بودهاند و هستند كه به اين فرقه مىپيوندند؛ مثلاً: يهوديان همدان دستهجمعى به اين فرقه پيوستند. در اينباره نيز مىتوان، به نقش «ملا الياهو» و «ملا لالهزار» دو نفر از بزرگان يهود، در تقويت جنبش معروف «طاهره قرة العين» در تبليغ بابىگرى اشاره كرد. [6]
اعضاى نخستين بيت العدل (عبادتگاه اعظم بهائيان) كه سياستگزارى بهائيت جهان را به عه
ده دارد، نه نفرند كه فقط يك نفرشان ايرانى است؛ او هم يك يهودى به نام لطف اللَّه حكيم. [7]
در مورد نقش فوق العاده يهوديان در تقويت بهائيت در ايران مىتوان به مقاله تحقيقى و مستند «جستارهايى از تاريخ بهايىگرى در ايران» نوشته آقاى عبداللَّه شهبازى رجوع كرد كه در آدرس اينترنتى زير قابل مطالعه است. [8]
5. در گزارشى از مأموران ساواك از جلسات بهائيان ايران، قبل از پيروزى انقلاب اسلامى سه سند وجود دارد كه به خوبى پيوند اين فرقه را با زرسالارى يهود و صهيونيسم نشان مىدهد:
الف) گزارش ساواك از جلسه ناحيه 2 بهائيان شيراز مورخ 1350/5/19: «جلسهاى با شركت 12 نفر از بهائيان ناحيه 2 شيراز در منزل آقاى هوشمند و زير نظر آقاى فرهنگى تشكيل گرديد. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتى از كتاب لوح احمد وايقان، آقاى فرهنگى و محمد على هوشمند پيرامون وضع اقتصادى بهائيان در ايران صحبت كردند… فرهنگى گفت: «بهائيان در كشورهاى اسلامى پيروز هستند و مىتوانند اختيار هر چيزى را كه مىخواهند در دست بگيرند. تمام سرمايههاى بانكى و ادارات و رواج پول در اجتماع
ايران مربوط به بهائيان و كليميان است. تمام آسمان خراشهاى تهران، شيراز، اصفهان مال بهائيان است. چرخ اقتصادى اين مملكت به دست كليميان مىچرخد؛ شخص هويدا بهايىزاده است. او يكى از برترين خادمان امر اللَّه است؛ و امسال مبلغ پانزده هزار تومان به محفل ما كمك كرده است. آقايان بهائيان! نگذاريد كمر مسلمانان راست شود…» [9]
ب) گزارش ساواك از محفل شماره 4 بهائيان به تاريخ 1347/3/7: «عباس اقدس» گفت: دولت اسرائيل در جنگ 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شد و ما جامعه بهائيت فعاليت اين قوم عزيز يهود را ستايش مىكنيم. [10]
ج) گزارش مورخ 1346/9/9: شنيده شده است چندى قبل، بهائيان ايران مبلغ هنگفتى كه چندين ميليون تومان بود به اسرائيل كمك كردهاند. البته تصور مىشود، كمك بهائيان از طريق آقاى غفورى نماينده سياسى اسرائيل در ايران و توسّط «حبيب القانيان» كه تماس مستقيم با «حبيب ثابت» (كلان سرمايهدار معروف) كه قبلاً يهودى و اهل كاشان بوده است، انجام گرديده؛ زيرا از قرار معلوم سرمايه محفل و وجوه جمعآورى شده بهائيان ماهيانه به نام خير اللَّه در صندوقى نزد «حبيب ثابت» مىباشد و مشاراليه اين پولها را به ربح مىدهد لكن مبلغ كل جمعآورى شده فعلاً نامعلوم است. [11]
6. يكى از زمينههاى پيوند بهائيت با زرسالارى يهود، سازمان صهيونيستى و نيمه مخفى فراماسونرى است. تعليمات بهائيت، با تعليمات فراماسونرى، انطباق فراوان دارد كه از جمله آنها مىتوان به جدايى دين از سياست، تسامح و تساهل، تشكيل حكومت واحد جهانى، تطابق دين با عقل و علوم تجربى و… اشاره كرد.
اصولاً ميان خبرگان فراماسونرى ايران، بسيارى از بهائيان وجود دارند كه افرادى همچون «عليقلى نبيل الدولة»، «ميرزا آقاخان كرمانى»، «ابراهيم حكيمى»، «سيد جمال واعظ»، «ذبيح اللَّه قربانى»، «احسان يارشاطر»، «امير عباس هويدا»، «پرى اباصلتى» و… از اين دستهاند.
سفر سالهاى (1911 تا 1913 م) عباس افندى (عبد البهاء) به اروپا و آمريكا از جمله همكارىهاى فراماسونرها با بهائيت است كه از آن به نام نقطه عطف در تاريخ اين فرقه ياد مىشود. در طول اين سفر كوشش مىشد تا «اين پيغمبر نوظهور شرقى» را به عنوان نماد پيدايش مذهب جديد انسانى و آرمان فراماسونرى معرفى كنند.
ب
ررسى جريان اين سفر و مجامعى كه عباس افندى (عبدالبهاء) در آن حضور مىيافت، ثابت مىكند كه كارگردان اصلى اين نمايش «انجمن جهانى تئوسوفيستى» يكى از محافل عالى فراماسونرى غرب بود. او به ويژه در آمريكا در مجامع متعدد فراماسونرى حضور يافت و سخنرانى كرد. [12]
پاورقي
[1] به نقل از روزنامه كيهان، سهشنبه اول خرداد، 1380.
[2] بهرام افراسيابى، تاريخ جامع بهائيت، ص 556، انتشارات سخن.
[3] همان، ص 572-573.
[4] همان، ص 569-571.
[5] مجله اخبار امرى، ارگان بهائيت، دى ماه 1340، صفحه 60.
[6] سيد سعيد زاهد زاهدانى، بهائيت در ايران، ص 134، مركز اسناد انقلاب اسلامى.
[7] بهرام افراسيابى، تاريخ جامع بهائيت، فصل «شوقى افندى جانشين عبد البهاء».
[8] www.shahbazi.org& lt;/SPAN>
[9] عبداللَّه شهبازى، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، ص 385، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى.
[10] بهرام افراسيابى، تاريخ جامع بهائيت، ص 752.
[11] سازمان يهودى و صهيونيستى در ايران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى، ص 536.
[12] عبداللَّه شهبازى، نظريه توطئه صعود سلطنت پهلوى و تاريخنگارى جديد در ايران، ص 61-74.
www.mazaheb.com